شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۳
ترجمه پروژه‌محور در حوزه علوم انسانی کارآیی دارد

اگر یک مترجم به تعبیر شما پروژه فکری داشته و بر اساس آن پیش رود، بسیار بسیار مفیدتر از این خواهد بود که به صورت پراکنده کار کند. این شیوه ترجمه به ویژه در حوزه علوم انسانی که جامعه ما با کاستی‌های فراوانی در آن رو به روست، سراسر سود است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) پردیس سیاسی:  ترجمه را باید یکی از رکن‌های اساسی در تمدن، فرهنگ، علم و اندیشه تاریخ انسانی دانست. وقتی به علوم انسانی و آثار فکری و فلسفی می‌رسیم ترجمه اهمیت، حساسیت و ظرافت بیشتری پیدا می‌کند و نقش مترجم نیز برجسته‌تر می‌شود اما مترجم باید چگونه و بر چه مبنایی به سراغ انتخاب و ترجمه آثار این حوزه برود؟ داشتن پروژه فکری برای ترجمه آثار فکری و فلسفی چقدر مهم و ضروری است؟ بیژن اشتری از جمله مترجمانی است که سال‌هاست در قالب یک پروژه فکری به ترجمه مشغول است، استبداد و دیکتاتورشناسی موضوع محوری آثار انتخابی اوست و به این ترتیب بسیاری از دیکتاتورهای بلوک شرق با ترجمه‌های او به مخاطبان فارسی زبان معرفی شده‌اند. به بهانه این موضوع گفت‌و‌گویی با این مترجم تاریخ سیاسی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:
 
شما از جمله شاخص‌ترین مترجمانی هستید که یک حوزه تخصصی را برای ترجمه انتخاب کرده و به شکل منسجم و منظم طی چند سال به آن پرداخته‌اید،   انگیزه شما برای این انتخاب چه بوده و آیا از همان ابتدا قصد داشتید این ترجمه‌ها را به شکل یک پروژه فکری انجام دهید؟
بله، مجموعه آثاری که در نشر ثالث زیر عنوان «کتاب‌های سرخ» عرضه شده است، کاری است که من از حدود 16-15 سال پیش شروع کرده‌ام، این انتخاب از آن زمان کاملا حساب شده و طبق برنامه‌ای بود که در ذهن ریخته بودم و مطابق با آن نیز پیش رفته‌ام. من برای این انتخاب انگیزه‌های متفاوتی داشتم که اولین و مهم‌ترین آ‌ن‌ها، ارتباط با نسل جوان ‌ و پاسخ گفتن به نیازهای ضروری  جامعه کتابخوان بود. چرا که در ذهن بسیاری از نسل جوان و کتاب‌خوان ما چون دانشجویان و ... پرسش‌هایی در ارتباط با تاریخ کشور، تایخ جهان و مسائل فلسفی و سیاسی وجود دارد که نیازمند پاسخ است. من نیز با مجموعه ترجمه‌های خود تلاش داشته‌ام بخشی از این سوالات را پاسخ دهم.
 
 داشتن پروژه فکری برای مترجم به‌ویژه در علوم انسانی چه مزیت‌ها و معایبی می‌تواند داشته باشد؟
من فکر می‌کنم اگر یک مترجم به تعبیر شما پروژه فکری داشته و بر اساس آن پیش رود، بسیار بسیار مفیدتر از این خواهد بود که به صورت پراکنده کار کند. این شیوه ترجمه به ویژه در حوزه علوم انسانی که جامعه ما با کاستی‌های فراوانی در آن رو به روست، سراسر سود است. این تجربه خود من از کاری است که انجام می‌دهم، من در  هفده سال اخیر کار ترجمه را به صورت هدفمند، فردی و با کمک ناشر دنبال کرده‌ام و با تجربیات خود می‌توانم بگویم، با این شیوه می‌توان جریان به وجود آورد، روشنگری کرد و به اهداف مشخصی رسید.
 

نتیجه این شیوه ترجمه در کار حرفه‌ای شما به چه شکل بوده است؟
من ثمره این شیوه و همانطور که شما می‌گویید داشتن پروژه فکری را در کار خودم به وضوح می‌بینم؛ یعنی من اگر به صورت پراکنده کار می‌کردم قطعا به بازدهی که اکنون دارم، نمی‌رسیدم. این شکل از ترجمه برای من فایده داشته و  ضرری در آن ندیدم. اما اگر به پرسش قبلی شما بازگردم و بخواهم ضرری برای این شکل از ترجمه متصور باشم، افتادن این پروژه‌ها در مسیرهای دولتی به نظر من آسیب‌زاست، یعنی اگر جریانی خاص بخواهد به صورت هدفمند مترجمانی را تحت قالب پروژه‌ای به کار بگیرد و پیش برود این موضوع می‌تواند مضر باشد، چرا که به اعتقاد من دخالت دولت در فرهنگ اصولا زیان بخش خواهد بود. اما اگر به صورت طبیعی روشنفکران، مترجمان و  نویسندگان به نتایجی در زمینه تولید کتاب برسند، ثمره کار  می‌تواند بسیار مفید باشد، این  پروژه‌ها می‌توانند وسیع‌تر شوند حتی کارهای جمعی حول یک موضوع هم شکل بگیرد. همانطور که وقتی به تاریخ ژاپن نگاه می‌کنیم می‌بینیم ژاپن مدرن امروز، ثمره جنبشی به نام جنبش ترجمه است که 100 تا 120 سال پیش در این کشور پا گرفت؛ جنبشی که در آن مهم‌ترین آثار فنی، علمی، فرهنگی غرب، توسط مترجمان این کشور به ژاپنی ترجمه شد و همین موضوع به اعتقاد بسیاری پایه‌گذار ژاپن امروز بوده است. بنابراین جنبش ترجمه می‌تواند یک جنبش کشور ساز و مملکت ساز بوده و به ویژه در کشورهای در حال توسعه تحول ایجاد کند؛ البته من نمی‌خواهم نقش مهم تالیف را زیر سایه ببرم اما ما در حیات هر ملت خواه ناخواه به تجربیات کشورهای دیگر نیاز داریم و ترجمه به ما در منتقل‌کردن این تجربیات کمک می‌کند.

 به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر این شکل از ترجمه از سمت مترجمان و ناشران بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، ارزیابی شما از این فضا و آثار منتشر شده در آن چیست؟
بله همینطور است در سال‌های اخیر این شیوه کار هم از طرف مترجمان و ناشران و هم از سمت خوانندگان مورد توجه قرار گرفته است. به اعتقاد من نسل جدید خوانندگان ما،  نسلی بسیار کنجکاو و هدفمند در مطالعه است و به همین دلیل به این دست از آثار، اقبال بیشتری نشان می‌دهد. علاوه بر این زمانی که یک مترجم در زمینه‌ای مشخص و تخصصی مشغول کار می‎‌شود، علاوه بر این که توان علمی و توان ترجمه خود را بالا می‌برد، موفق به جلب اعتماد مخاطب نیز می‌شود، وقتی یک ناشر یا مترجم در طی زمان و در یک زمینه خاص علوم انسانی به تبحر و تخصص می‌رسد مخاطبان و خوانندگان به ارزش آن آگاه می‌شوند و از این موضوع استقبال می‌کنند به همین دلیل نیز ما روز به روز شاهد افزایش این قسم از آثار هستیم.

از مزایای این شیوه از ترجمه صحبت کردیم اما مسلما در کنار هر مزیتی سختی‌ها و چالش‌هایی نیز وجود دارد، شما مهم‌ترین چالش‌هایی که یک مترجم برای ترجمه‌هایی از این دست با آن‌ها مواجه است را چه می‌دانید؟
به گمان من مهم‌ترین چالشی که در این زمینه وجود دارد و شامل بخشی از کار ما مترجمان نیز به شکل کلی می‌شود، انتخاب کتاب برای ترجمه است. این موضوع به نظر من چالش بسیار بزرگی است، چرا که شما به عنوان مترجمی که کار تخصصی انجام می‌دهد باید خیلی دقت کنید تا کتابی را ترجمه کنید که  در جامعه به آن نیاز باشد و بتواند نیاز فکری نسل جدید و کتابخوان فارسی را پاسخ بگوید، علاوه بر این خود شما به عنوان مترجم نیز باید مطمئن باشید که کتاب درستی را انتخاب کرده‌اید نه این که هر کتابی که به دستتان رسیده است را ترجمه کرده‌اید. همین موضوع باعث می‌شود مترجمانی که به این شیوه کار می‌کنند یک پروسه طولانی را صرف انتخاب کتاب ‌کنند. در حال حاضر کتاب‌‌های قابل ترجمه بسیار زیاد است و شما(به‌ویژه اگر وسواس داشته باشید که کار خوبی ترجمه کنید) باید همه آن‌ها را بیینید، ورق بزنید، نقدهای مربوط به آن‌ها در رسانه‌های خارجی مرور کرده و در نهایت کتاب مورد نظرتان را برای ترجمه انتخاب کنید، اگر شما در این مرحله به عنوان مترجم دچار اشتباه شوید، ممکن است به تمام پروژه فکری و اعتبار شما آسیب برسد؛ کافی است یک یا دو کار سست و ضعیف ارائه دهید تا تمام پروژه‌ای که دنبال می‌کردید، زیر سوال برود. خود من حداقل این گونه هستم که در مرحله انتخاب کتاب دقت بسیار زیادی می‌کنم و مراقب هستم تا کتابی را پیدا کنم که هم در راستای پروژه کاری خودم باشد و هم این که از کیفیت کتاب و ارزش‌های والای آن از نظر حرفه‌ای مطمئن باشم. اما در کنار این، چالش‌های عام‌تری نیز برای مترجمان وجود دارد که برای مثال می‌توانیم به مسائل مالی اشاره کنیم؛ ما کم‌تر مترجمی را می‌توانیم در کشور پیدا کنیم که از راه حق‌الترجمه کتاب‌هایش، زندگی عادی و معمولی داشته باشد و حتی برای مترجمان نامدار و معروف و پر کار نیز این مشکل پابرجاست. البته این موضوع برای من کم‌تر مطرح است چرا که کارم را به خاطر عشقی که دارم انجام می‌دهم و خوشبختانه ناشر بسیار خوبی هم دارم که همیشه برای من همراه خوبی بوده است اما این موضوع را به عنوان یک امر کلی و برای همکاران خودم می‌گویم که همیشه این چالش وجود داشته که نتوانسته‌اند از راه ترجمه و قلم زدن یک زندگی معمولی داشته باشند و این البته مشکلی است که همه اهالی فرهنگ و قلم با آن روبه رو هستند.
 
به عنوان پرسش پایانی آیا برای کارهای آینده خود پروژه فکری جدیدی تعریف کرده‌اید یا پروژه پیشین همچنان به پایان نرسیده است؟
من برای کار در این حوزه برای خودم دستورالعملی کلی دارم که تا به حال نیز با آن پیش رفته‌ام، مطابق آن دستورالعمل کتاب‌هایی را انتخاب کرده و می‌کنم که در راستای سوالی باشد که همیشه در ذهن داشته‌ام؛ مقوله استبداد، که هم شامل حیطه سیاست و هم حیطه‌های دیگر می‌شود. پس هر  آنچه که مربوط به این موضوع باشد برای من جالب است؛ موضوعاتی مانند مکانیزم استبداد، ساز و کارهای حکومت‌های استبدادی، رهبران مستبد جهان، نویسندگان و هنرمندانی که قربانی این فضا شده‌اند و ... تمام این سوژه‌ها در راستای آن پروژه کلی  من جای می‌گیرند و طبیعتا در آینده نیز در این حیطه به کار خود ادامه خواهم داد.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها