یکشنبه ۴ مهر ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۰
متاسفانه هنوز از شیوه تاریخ‌نگاری نو غفلت می‌کنیم/ اهمیت بالای پژوهش‌های تاریخی انجمن زنان پژوهشگر

منصوره اتحادیه، مورخ و ناشر معتقد است: متاسفانه تاریخ‌نگاران و پژوهشگران ما کمتر سراغ تاریخ‌نگاری نو می‌روند، شیوه تاریخ‌نگاری که خیلی حرف‌ها و بحث‌های جدیدی را مطرح می‌کند، امروز در غرب تاریخ‌نگاری جدید دنبال این است که اگر صحبت از زنان است؛ منظور کدام زنان است؟ زن روستایی، زن اقلیت‌های مذهبی، زن پیر یا جوان و...

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- ماهرخ ابراهیم‌پور: انتشار کتاب‌هایی درباره زنان در دوره‌های تاریخی به ویژه در عصر مشروطه و مورد توجه قرار گرفتن آنها حاکی از آن است که نیاز به بررسی مجدد بعضی رویدادهای تاریخی با نگاه نو و گاه با تکیه بر اسناد نویافته است. از طرف دیگر تقریبا طی دو سالی که ایران درگیر کروناست، به نوعی می‌توان گفت منابع بسیار زیادی دیجیتال شد و در دسترس آسان مخاطبان قرار گرفت، منابعی که پژوهشگران جوان را وامی‌دارد که سری به وضعیت تاریخی زنان بزنند، در این میان بعضی کتاب‌ها نیز حرف جدیدی ندارند و کپی از تالیفات گذشته است، برای نگاهی به وضعیت تاریخ‌نگاری زنان در ادوار تاریخ به ویژه دوره معاصر با دکتر منصوره اتحادیه صحبت کردیم و با توجه به دیجیتال شدن بسیاری از منابع نظرشان را درباره تاثیر این مهم بر تالیف تاریخ زنان جویا شدیم.

شما سال‌هاست درباره زنان به طور ویژه خاطرات و اسنادی را منتشر کردید و مقالات بسیاری هم نوشتید. در سال‌های گذشته چند بار هم تاکید کردید که باید به بررسی وضعیت زنان در زمانی غیر از مشروطه در دوره پهلوی اول و دوم و در دوره انقلاب اسلامی هم پرداخت. آیا امروز نیاز به بررسی وضعیت زنان در مشروطه هست؟
منبع جدیدی فعلا در دسترس نیست و همان موضوعات تکراری پس و پیش می‌شوند و نکته جدیدی هم در تالیفات این دوره تا جایی که من دیدم، به چشم نمی‌آید.
 
اگر منبع جدیدی از این دوره در دسترس قرار بگیرد که حائز اهمیت باشد، فکر می‌کنید نیاز باشد که به بررسی وضعیت زنان در این دوره پرداخت؟
اگر منبع قابل بحثی باشد یا حتی نامه‌هایی که جزئیات بیشتری از فعالیت زنان را در بربگیرد، باید بررسی بشود، اما مساله این است که به اندازه کافی این دوره مورد بررسی قرار گرفته و در کتاب‌ها و مقالاتی که چاپ می‌شود، مطالب‌شان تکرار مکررات است. دائم صحبت از چند زن است که به لحاظ فعالیت‌های اجتماعی پررنگ بودند؛ روزنامه چاپ کردند یا مدرسه ساختند و این تکرار بدون حرف و نگاه جدیدی چندان خوشایند نیست.
 
چند سال پیش خسرو سینایی، سینماگر فقید اسناد و مدارکی را ارائه داد که متعلق به عفت سیاح سپانلو معروف به معصومه کحال بود، فکر می‌کنید با بررسی آن اسناد بتوان حرف جدیدی درباره او و نشریه دانش مطرح کرد؟
بله، نیاز به بررسی این مدارک هست تا دریابیم حرفی برای گفتن دارند و نکته تازه‌ای درباره خانم کحال مطرح می‌کنند یا خیر، اما بحث من بر سر این است که نباید همه مشروطه را در زنان مطرح یا چهره محدود کرد، بلکه باید به سایر زنان جامعه آن روز هم نگاه کرد تا شاید از میان منابع در دسترس بتوان چهره‌های بیشتری را شناسایی کرد. هر چند بعد از مشروطه تا قبل از کشف حجاب زنان دوره قابل تاملی را می‌گذرانند که نیاز به بررسی و پژوهش دارد، زیرا در این زمان زنان فعالیت‌هایی در سطح جامعه دارند، قدری سطح فکرشان عوض می‌شود یک عده به مدرسه می‌روند و بخش دیگری از زنان با فعالیت‌های دیگری وارد جامعه شدند...

اما این میان توجه فقط بر فعالیت‌های سیاسی زنان است و آن هم فقط در یک برهه مشخص و فراتر از آن نمی‌رود. تازگی‌ها یک رساله دکترا برایم فرستادند در همان محدوده زمانی بدون این‌که حرف تازه‌ای داشته باشد. برای همین حرفم این است که اگر سوال جدیدی داریم سراغ این دوره برویم در غیر این صورت بحث و نظرهای تکراری نیازی به طرح و بحث مجدد ندارد. اگرچه تاریخ‌نگاران و پژوهشگران ما کمتر سراغ تاریخ‌نگاری نو می‌روند، شیوه تاریخ‌نگاری که خیلی حرف‌ها و بحث‌های جدیدی را طرح می‌کند، برای نمونه امروز در غرب با تاریخ‌نگاری جدید مطرح می‌کنند که اگر صحبت از زنان است، منظور کدام زنان است؟ زن روستایی، زن اقلیت‌های مذهبی، زن پیر یا جوان و... آنها برای بررسی وضعیت زنان در تاریخ سراغ تفکیک زنان می‌روند و مثل ما فقط حرف از «زنان» نیست، در این میان باید دید زنان در لرستان یا خوزستان با زن چی.. الدوله در تهران یا فلان زن انقلابی همه در یک وضعیت قرار داشتند با یک طرز فکر و نگاه به مسائل؟
 
برای این‌که در پژوهش‌های تاریخی درباره زنان از نگاه کلی پرهیز کنیم چه باید کرد؟
باید ابتدا با روش‌های جدید تاریخ‌نگاری آشنا باشیم و کتاب‌های جدید را بخوانیم و در کنار آن مقالات جدید خیلی مهم هستند. به دست آوردن مقالات هم نیاز به دسترسی به منابع دارد که منابع دیجیتال به شمار می‌آیند. در اینجا مساله ترجمه هم مهم است.
 
رسیدیم به یکی از سوالات اصلی که به منابع برمی‌گردد، امروز اسناد و روزنامه‌های بسیاری دیجیتال شدند و در سایت‌های کتابخانه دانشگاه تهران، کتابخانه ملی و مجلس و برخی سایت‌های دیگر در دسترس هستند، آیا با توجه به دسترسی به این منابع نیاز به بررسی برخی پژوهش‌های تاریخی هست؟ 
 امروز از برخی پژوهش‌ها مطلع می‌شوم که درباره باغ‌ها، کوچه‌ها، محلات و مسائل دیگر است و بسیار جالب هستند. انتشار این کتاب‌ها به دلیل اطلاعات حاصل از بارگذاری مقالات در سایت‌های مختلف و به طبع دسترسی ما به آنهاست. از آن‌طرف بعضی مقالات و کتاب‌های خارج از ایران منتشر شده که درباره زنان است که مدل‌های پژوهشی خوبی به ما نشان می‌دهد و درباره زنان مثلا مصر یا ترکیه است، کشورهایی که در بعضی نقاط با ما مشترکند و اطلاع از وضعیت زنان در این کشورها در بعضی برهه‌های تاریخی می‌تواند برای مطالعات ما هم مفید و راهگشا باشد. خواندن این پژوهش‌ها و ارتباط با محققان آنها می‌تواند هم به ما ایده بدهد و هم سوالات جدیدی را مطرح کند. بنابراین دسترسی پژوهشگران به منابع دیجیتال فرصت خوبی است که به دلیل شرایط موجود در کشور ما هم در حال انجام و برای انجام پژوهش‌های تاریخی بسیار مفید و موثر است.
 
چرا پژوهش درباره زنان در دوره پهلوی نخست زیاد نیست؟ آیا مشکل کمبود منابع وجود دارد یا مسائل این دوره پژوهشگران را جذب نمی‌کند؟
شاید استادان در دانشگاه‌ها نسبت به حضور زنان در این دوره ملاحظاتی دارند. شاید چون این دوره را نمی‌شناسند تصور نمی‌کنند در این برهه هم مسائل جالبی وجود دارد که پژوهش درباره آنها می‌تواند به اندازه مشروطه جالب و قابل توجه باشد؛ برای مثال اگر به برخی سایت‌ها مراجعه کنید برخی اسناد را می‌بیند که ردپایی از نقش زنان در بعضی حوادث این دوره را نشان می‌دهد. ضمن این‌که برخی مقالات هم درباره اتفاقات این زمان نوشته شدند که قابل تامل هستند از طرفی در روزنامه‌های این دوره هم زنان نقش‌آفرینی بودند که اخباری درباره آنها ثبت شده است که خواندن آنها می‌تواند سرآغازی برای یک پژوهش جدی باشد.
 
به نظرتان گروه‌ها یا انجمن‌های زنانه می‌توانند نقشی در تشویق پژوهشگران در بررسی مسائل این دوره داشته باشند؟
یکی از انجمن‌ها که طی 20 سال گذشته در این رابطه خیلی خوب کار کرد، انجمن زنان پژوهشگر تاریخ بود که متاسفانه مدتی است دیگر رویکرد بسیار خوب گذشته را ندارد! به نظرم این گروه‌های غیردولتی که دستی هم در پژوهش دارند نیاز به ترزیق خون تازه دارند؛ یعنی حضور نیروهای جوان اهل پژوهش که دغدغه مسائل زنان را دارند با قرار گرفتن در این گروه‌ها و انجمن‌ها می‌توانند کم‌کاری بعضی پژوهشگاه‌ها و دانشگاه‌ها را تا حدی جبران کنند. متاسفانه موازی کار کردن در فعالیت‌های پژوهشی خصلت بدی در میان ایرانیان است که باعث چاپ تالیفات تکراری می‌شود، در حالی که می‌توان از پتانسیل انجمن‌ها استفاده کرد و آنها را به برخی پژوهش‌ها و مطالعاتی سوق داد که دانشگاه به آن تمایل ندارد یا با معذوراتی مواجه است و در این میان انجمن‌ها می‌توانند بسیار مفید واقع شوند. البته در صورتی که این امر تداوم داشته باشد، زیرا تداوم در کارها بسیار مهم است؛ چون در کار ما تداوم وجود ندارد و خیلی زود اعضای یک گروه و انجمن که درباره مسائلی پژوهش می‌کردند به اختلاف برمی‌خورند و کارها ناتمام می‌ماند! 
 
به عنوان یک ناشر کتاب‌های تاریخی چه ایده و پیشنهادی دارید تا پژوهشگران سراغ مطالعه و بررسی مسائل زنان در دوره‌های کمتر کار شده بروند؟
من در این زمینه تخصصی ندارم، چون وقتی تحصیل می‌کردم، آن موقع مطالعات زنان وجود نداشت و خیلی دیرتر از زمان تحصیل من این رشته ایجاد شد، اما به هر حال در وجود هر زنی رگه‌هایی از فمنیست وجود دارد که نمی‌تواند نسبت به مسائل زنان بی‌اعتنا باشد. برای همین زنان باید نگاه کنند تا دریابند در کدام مسائل نیاز به مطالعه و بررسی است و به سمت مطالعه و پژوهش در آن موضوعات بروند. ضمن این‌که باید توجه داشته باشند که زنان در جامعه با چه مشکلاتی مواجه هستند که این مسائل ریشه تاریخی دارند و در جوامع دیگر مثل ترکیه یا مصر چه‌قدر با این مسائل روبه‌رو بودند؟ 
 
من در حال مطالعه کتاب «سفر شهرزاد» نوشته فاطمه مرنیسی با ترجمه شیرین کریمی هستم، در این کتاب بعضی سنت‌ها و عادات با ایران مشترک است و مسائلی که مرنیسی سعی در بحث درباره آنها دارد در جامعه امروز ما هنوز قابل رویت هستند.
اشاره خوبی بود، ترجمه کتاب‌های کشورهای دیگر و معرفی این کتاب‌ها در ایده دادن بسیار مفید است و من یادآوری کردم باید به مسائل کشورهای همسایه توجه نشان بدهیم، زیرا آنها با ما مشترکاتی در زمینه تاریخ و فرهنک دارند نه کشوری مثل آمریکا یا کشورهای آمریکای لاتین که مسائل متفاوتی در حوزه زنان دارند، بلکه کشورهایی که در بعضی مسائل با ما مشترک هستند، این اشتراکات باعث می‌شود که در برخی پژوهش‌ها برای ما نوآوری داشته باشند یا نگاه ما را به مسائل کمتر دیده شده، معطوف کنند. 
 
چه توصیه‌ای به دانشگاه‌ها درباره پژوهش در مسائل زنان دارید؟
دانشگاه را در این رابطه باید کنار گذاشت. تحقیق و بررسی درباره مسائل زنان نیاز به پژوهشگران با انگیزه دارد که بتواند در کنار هم قرار بگیرند و البته بتوانند از بودجه‌ای برخودار باشند تا به کار تحقیق بپردازند و در این کار تداوم داشته باشند. برای همین در این مهم دانشگاه چندان جایی ندارد و انجمن‌های هم‌فکر و پرتلاش می‌توانند پژوهش‌هایی انجام بدهند که دانشگاه نمی‌تواند با آن بودجه و نیرویی که دارد از پس چنین کارهایی بربیاید. چنان‌که پژوهش‌های تاریخی که انجمن زنان پژوهشگر توانست انجام دهد، دانشگاه قادر به انجام آن نیست. زیرا زنان جدی و پیگیری گرد هم آمدند و با بودجه کمی کارهای مهمی را انجام دادند و من معتقد بودم آنها کارهایی کردند که مردها کمتر توانستند بکنند، اما متاسفانه اختلافات مانع تداوم پژوهش‌ها شد. به نظرم روزی در پژوهش‌ها موفق خواهیم شد که مطالعه و بررسی مسائل برایمان اولویت داشته باشد نه این‌که پژوهش وسیله‌ای برای ارتقا باشد! پژوهش به شکلی انجام شود که گره‌ای بگشاید و سوالی را به درستی پاسخ دهد.

در عین حال ما زن‌ها خیلی ادعا داریم که پیشرفت کردیم، نمی‌خواهم بگویم چنین نیست. چنان‌که چند وقت پیش تظاهراتی دیدیم از زنان افغانستانی در مزارشریف قسمتی از حرف و شعارشان این بود که «ما مثل زنان ایران نمی‌شویم!!» این حرف به شدت اشتباه است، زنان ما قابل مقایسه با افغانستان نیستند، در ایران زنان بسیاری وکیل، دکتر و مهندس و کارآفرین هستند و ما استادان و پژوهشگران بسیار مطرحی داریم. شاید در بعضی موارد با محدودیت‌هایی مواجه باشیم اما باز هم سطح بالاتری داریم و این حرف آنها برای من بسیار سخت بود، زیرا با هر نگاهی که به تاریخ چند دوره ایران بپردازیم زنان ما توانستند در بدترین شرایط بلند شوند و در جامعه حضور موثر و پررنگ داشته باشند و به آسانی نمی‌شود آنها را از صحنه کنار زد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها