چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۰
خاطرات شهدا، سرمایه‌های عظیم و ماندگار انقلاب اسلامی هستند

ابوالفضل علی‌آبادیان گفت: خاطرات شهدا و رزمندگان، سرمایه‌های عظیم و ماندگار کشور و انقلاب اسلامی هستند که در اختیار ما قرار دارند و متأسفانه از برخی از آن‌ها غافل هستیم و هرگز به سراغشان نرفته‌ایم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «ایستگاه آخر» روایت زندگی و زمانه شهید اسماعیل علی‌آبادیان به قلم ابوالفضل علی‌آبادیان از سوی نشر شاهد روانه بازار نشر شده است.
 
«شهید تا ابد زنده است»، «روزها و سال‌های آغازین زندگی»، «طعم کز یتیمی»، «کرامت علمدار کربلا»، «رفتن در پی پیشانی نوشت»، «زندگی در تهران تجربه‌ای متفاوت»، «ارتباط با کانون وحی و توحید»، «آغاز زندگی مشترک»، «استخدام در راه آهن»، «ساختن سر پناه»، «رودک؛ اولین ایستگاه»، «درسی فراموش نشدنی»، «فوزیه؛ ایستگاه دوم»، «ازنا؛ ایستگاه سوم»، «در فراغ مادر»، «یک بند انگشت»، «ایستگاه انقلاب»، «پرواز روح انقلاب به سوی میهن»، «حضور در کانون اصلی انقلاب»، «دفاع در انقلاب»، «مقابله با تفکرات انقلابی»، «هم‌گامی با انقلاب»، «پل ارتباطی»، «در کنار خانواده»، «راه آهن و جنگ تحمیلی»، «پایگاه نجف اشرف»، «تروروهای کور منافقین»، «آماده شدن برای پرواز»، «ایستگاه آخر»، «پرواز تا بی نهایت»، «منشور اعتقادات و باورهای شهید» و گزیده‌ای از نوحه‌ها و سروده‌ها، فصل‌های این کتاب است.

ابوالفضل علی‌آبادیان، نویسنده «ایستگاه آخر» در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا به تشریح سیر نگارش و مباحث مرتبط با موضوع این کتاب پرداخت. 
 
«ایستگاه آخر» چگونه شکل گرفت؟  
کتاب «ایستگاه آخر» مربوط به زندگینامه پدر شهیدم، اسماعیل علی‌آبادیان است که در سال 1365 در منطقه حاج‌عمران به شهادت رسید. سال‌های نزدیک به شهادت ایشان، این فرصت حاصل نشد که خاطراتشان را جمع‌آوری کرده و به‌صورت کتاب منتشر کنیم تا اینکه در یکی دو سال اخیر این امکان فراهم شد تا خاطرات مربوط به شهید را از مادر و سایر بستگانم دریافت کنم و به نگارش درآورم.
 
انتخاب عنوان «ایستگاه آخر» هم دو وجه دارد. یک وجه این است که ایشان کارمند شرکت راه‌آهن بودند و در طول دوران خدمتشان در چندین ایستگاه بین خط راه‌آهن مشغول کار بودند و آخرین مرحله در ازنا بود که ایستگاه آخر زندگی‌شان بود و از جهتی هم ایستگاه آخر بعد از دوران سخت زندگی ایشان محسوب می‌شود و سپس در کوران انقلاب به مرحله‌ای رسیدند که با شهادت زندگی‌شان ختم به‌خیر شد.
 
آنچه در این کتاب آمده، مربوط به بخشی از خاطرات کودکی شهید اسماعیل علی‌آبادیان است که در آن دوران اتفاق افتاده و بخش‌های دیگر شامل زمانی است که  کارمند راه‌آهن می‌شوند و ازدواج می‌کنند و بخشی هم مربوط به اتفاقات انقلاب و نقش ایشان در پیشبرد اهداف انقلاب در ازنا است. همچنین در این کتاب به روابط خانوادگی ایشان، ارتباط با فامیل و مردم و کمک به دیگران اشاره شده و در انتها هم وصیت‌نامه شهید آورده شده است.
 
مخاطب در این کتاب با چه شاخصه‌هایی نسبت به دیگر آثار این حوزه، روبه‌رو خواهد شد؟
نگاه من این است، شهدایی که مثل شهدای فرمانده و یا ستارگان دوران جنگ شناخته‌شده نیستند نیز هر کدام درعین‌حال که زندگی عادی داشتند، اما درون‌مایه‌ای از اعتقادات، باورها و ارتباط با خداوند در زندگیشان وجود داشت که سرگذشت‌شان مثل اسماعیل علی‌آبادیان شد و به درجه رفیع شهادت رسیدند. در واقع وقتی در کنار شهدای شاخص، زندگی دیگر شهدا را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که آن‌ها درعین‌حال که انسان‌های معمولی بودند، اما عشق، ارادت و ایمانشان نسبت به راهی که در پیش گرفته بودند، در حدی است که از همه‌چیز می‌گذرند و به دنبال اهدافشان می‌روند.


مهم‌ترین درسی که می‌توانیم از زندگی‌نامه شهید علی‌آبادیان و دیگر رزمندگان دوران دفاع مقدس برای تدبیر جامعه امروز و مشکلاتی که با آن مواجه هستیم بگیریم، چیست؟
مهم‌ترین درس، خداباوری است و اعتقاد به اینکه همه امور با تدبیر خداوند پیش می‌رود و اگر در برابر هر اتفاقی که در زندگی ما رخ می‌دهد، اعتقاد داشته باشیم که باید به همان خدایی که در گذشته پناه می‌بردیم توکل کنیم، زندگی ما در روال صحیح و درست قرار می‎‌گیرد و تحمل بسیاری از مشکلات برای ما راحت‌تر می‌شود.
 
زندگی شهدا این‌گونه بود که به خدا اعتماد و اعتقاد کامل داشتند و همین باعث می‌شد، چشم روی همه‌چیز ببندند. شهید اسماعیل علی‌آبادیان و امثال ایشان هم زن، فرزند و خانواده داشتند، اما بااین‌حال از جان خود می‌گذشتند و به جبهه می‌رفتند، چون می‌دانستند پس از آن‌ها کسی هست که تکفل خانواده‌شان را بر عهده خواهد گرفت. امروز هم اگر به این باور برسیم که انجام همه امور این جهان به دست خداوند است، دیگر فرقی نمی‌کند سال 1400 یا دوران جنگ باشد، اگر به این موضوع باور داشته باشیم، تحمل و صبرمان بیشتر می‌شود.
 
ویژگی دیگری که شهدا داشتند، اعتقاد راسخ آن‌ها به انقلاب، امام خمینی(ره) و رهنمودهای ایشان بود، در حدی که حاضر شدند جانشان و تمام سرمایه زندگی‌شان را در این راه بگذارند. اگر ما امروز نگاهمان به انقلاب همین‌گونه باشد، مانند گذشته برای حفظ آن، جانفشانی خواهیم کرد.
 
در زمینه خاطره‌نگاری و خاطره‌نویسی چه مربوط به دوران دفاع مقدس و چه دیگر دوران‌ انقلاب اسلامی به‌نظر می‌رسد که با وجود برخی درخشش‌ها، هنوز نیاز به آموزش‌های جدی وجود دارد. راهکار شما به‌عنوان یک نویسنده چیست؟
پس از ارائه سلسله آثار مربوط به شهدای دوران دفاع مقدس می‌توانم به جرأت بگویم که خاطرات این شهدا سرمایه‌های عظیم و ماندگار کشور و انقلاب اسلامی هستند که در اختیار ما قرار دارند و متأسفانه ما از برخی از آن‌ها غافل هستیم و هرگز به سراغشان نرفتیم. مثل کشوری که روی معادن طلا قرار گرفته، اما مردمانش در فقر زندگی می‌کنند. شهدا نیز سرمایه‌های بزرگی هستند که باید به آن‌ها پرداخته شود.
 
اخیرا نیز رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره پدران و مادران شهدا فرمودند: «این‌ها باید شناخته شوند و خاطرات و زندگی‌نامه آن‌ها به‌صورت فیلم و داستان دربیاید تا نسل جدید بیشتر با آن‌ها آشنا شوند که چطور می‌شود پدر و مادری چند فرزند خود را در راه اسلام از دست می‌دهد اما خم به ابرو نمی‌آورد.»
 

ارتباط رشته‌هایی مانند سینما و موسیقی با دفاع مقدس و نویسندگان این حوزه به چه صورت است؟
این ارتباط در هر حالت یا به‌صورت طبیعی و خودجوش و یا به‌طور سازمانی اگر وجود داشته باشد، حتما اثرات فوق‌العاده‌ای خواهد داشت. هر کدام از هنرها با همکاری و هم‌افزایی یکدیگر می‌توانند اعتلای بیشتری به کارشان ببخشند. مثلا این‌که یک نویسنده حاصل کار خود را در اختیار یک فیلمساز قرار دهد و از تجربیات نویسنده و فیلمساز استفاده شود تا قالب‌هایی که در اثر هست را به تصویر بکشند، اثر بیشتری خواهد داشت.
 
آیا اثر جدیدی در دست نگارش دارید؟
جدیدترین کتابی که تألیف کرده‌ام با عنوان «فرشته‌ها گریه نمی‌کنند» مربوط به شهدای ترور است که در اختیار بنیاد شهید قرار گرفته تا کارهای ممیزی آن انجام شود. اثر دیگری در دست تألیف دارم که حدود 80 درصد پیش رفته و آن هم مربوط به شهدای جنگ تحمیلی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها