دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۸
مشکل اصلی معماری ما ترویج اشرافی‌گری و نمایش قدرت است

نویسنده دامغانی و پژوهشگر در حوزه معماری معتقد است: معماری ایرانی از دهه ۷۰ به‌شدت متمایل به تظاهر‌گرایی و تجمل‌گرایی شده است و تضاد بین خانه‌ها نشان از عدم برنامه‌ریزی صحیح دارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در سمنان، معماری فقط مجموعه‌ای از سبک‌ها و فرم‌ها نیست و حتی کاملا با شرایط اجتماعی و اقتصادی خود را مشخص نمی‌کند، بلکه مجموعه‌ای از اینها است. معمولا وقتی صحبت از بناهای سنتی و قدیمی می‌شود، اولین چیزی که به نظر می‌رسد، مصالح بوم‌آور آن است. معماری بومی برگرفته از الگوهای فرهنگی و نمایانگر آداب و رسوم، روحیه، احساسات، اندیشه و عقیده، ذوق، سلیقه و هنر جامعه است. لذا رشد شکاف بین گذشته و حال و فرسایش فرهنگ بومی لزوم توجه بیشتر معماران به کالبد معماری بومی را ایجاب می‌کند. به‌طور کلی معماری بومی برگرفته از ویژگی‌های محیطی در جهت رفع نیازهای انسانی در محیط است و دانش بومی بخشی از ثروت و سرمایه ملی است.

اولین سوالی که در مورد این موضوع مطرح می‌شود، این است که عامل به‌وجود آورنده معماری بومی چیست و چرا شهرهای مختلف کشور و به‌ویژه شهرهای کوچک از معماری بومی خاص آن منطقه فاصله گرفته‌اند؟ برای یافتن به پاسخ سوالات فوق و سوالات مشابه دیگر با «سپیده ملایری» دکترای معماری، مدرس دانشگاه و آموزش و پرورش که سابقه تدریس کارگاه‌های معماری و تالیف چند عنوان کتاب و مقاله را در کارنامه خود دارد، گفت‌وگو کردیم که مشروح آن از نظر مخاطبان می‌گذرد.

معماری به یک کالای تجاری تبدیل شده است
سپیده ملایری دانش آموخته مقطع دکتری در رشته معماری در ابتدای این گفت‌وگو ضمن بیان اینکه مهمترین و اصلی‌ترین کار معماری تاثیر بر سبک زندگی انسان‌هایی است که جسم، روح و روان خود را به دست فضاها سپرده‌اند، گفت: امروز نظاره‌گر ساختمان‌هایی هستیم که تناسبی با محیط ندارند و بیشتر تمول و ثروتِ صاحبان و مالکان را نمایش می‌دهند. نماهای موسوم به رومی، یونانی، کلاسیک که معضل ساختمان‌سازی شده است؛ ساختمان‌هایی با تجملات بی‌کاربرد و فانتزی که معماری را در همین حد تنزل داده است.

وی یادآور شد: از تاثیرات مهم نماهای کلاسیک ایجاد احساس حقارت و تحکم است و برخلاف معماری اصیل ما در انتقالِ معنا، صرفا تبدیل به نشانه مصرف و تکرار مُد در جامعه شده است و خاستگاه آن مد، سوداگری، کالا شدن معماری بدون توجه به معماری بومی است. مُدی که ریشه شکلی‌اش را از غرب گرفته، با این تفاوت که تکرار کلیشه‌ها در کشور ایران بسیار ضعیف با شکل و بستر اولیه است و در روند بازتولیدِ مد در هر بار تکرار، ضعیف‌تر هم خواهد شد.
 

داور بین‌المللی همایش‌های شهر پایا تصریح کرد: ترویج اشرافی‌گری و نمایش قدرت و خودبرتربینی در ظاهر ساختمان ساختار غلطی است که مشکل اصلی معماری ماست. درواقع ساختار غلط مدرنیته و لیبرالیسم در معماری شهرها که معماری ایرانی از دهه ۷۰ به‌شدت متمایل به تظاهر‌گرایی و تجمل‌گرایی شده است و تضاد بین خانه‌ها نشان از عدم برنامه‌ریزی صحیح دارد.

ملایری ادامه داد: استفاده افراطی از احجام و عناصر نمادین که تعمدا و به‌صورت واضح با بستر و زمینه خود متفاوت است و مشابه کوشک‌ها و کاخ‌های کوچک، نشان از تمایل آگاهانه صاحبخانه به تمایز و تمول دارد. در این سبک نماها، وجه اقتصادی برای فروش بیشتر و نه عملکرد و رفع نیاز بهتر، بسیار پررنگ است که خود ترویج دهنده فرهنگ مد در معماری و تبدیل‌شدن معماری به یک کالای تجاری است.

مدرس کارگاه‌های معماری گفت: معمارانی که خود را در اختیار سازندگان سوداگر قرار داده و پدیده نوکیسگی در بخشی از اقشار جامعه همراه با بنگاه‌های املاک بدون نظارت کافی سعی در سوق دادن جامعه به سمت سبک انقضا یافته دارد، در مناطقی از شهر هم که توسعه نیافته است، دیده می‌شود.

نویسنده کتاب «تکنولوژی فرایند آجر و بلوک سفالی» افزود: با وجود موفق نبودن طراحی خانه‌ها و مسکن در پلان، روابط خارجی، داخلی، تفکیک فضاها، سلسله مراتب، وسعت مناسب، کیفیت نور، تهویه، فضای سبز، سرزندگی و دلپذیری، صِرف استفاده از نماهای کلاسیک حتی با مصالح بی‌ارتباط با این سبکِ نما مثل سیمان و رابیتس باعث جلب نظر مخاطب شده‌اند.

ایران در استفاده بی‌رویه از سنگ رتبه نخست جهان را دارد!
وی اضافه کرد: در شهرهایی با قدمت چند صد ساله مانند شهر دامغان نمای ناهمگون و نامتناسب با اقلیم و فرهنگ توجیه‌ناپذیر است؛ درحالی‌که آجر و خاک با طبیعت، اقلیم و محیط زیست منطقه سازگار است، اما استفاده بی‌رویه از سنگ در هفتاد سال گذشته ما را در رتبه نخست جهانی قرار داده است.
 

ساخت آپارتمان در دامغان با تقاضای مسکن، همخوانی ندارد
سپیده ملایری گفت: تخریب ساختمان‌های قدیمی با عمر متفاوت در شهر دامغان و ساختن آپارتمان از مسائل مهم در این شهر است که مازاد بر نیاز و تقاضای مسکن در این شهر بدون توجه به تاثیر ساختمان‌های بلندمرتبه و آپارتمان‌نشینی بر جنبه‌های روحی و روانی ساکنین شکل گرفته است، زیرا تاثیر محیط بر استرس و تنش‌ها مساله‌ای اثبات شده است.

این پژوهشگر حوزه معماری ادامه داد: اسلام با آپارتمان‌نشینی مخالف نیست، چون زاییده نیاز زندگی امروزی است اما با نقض حریم خصوصی مخالف است؛ با رعایت ۷۰ درصد شاخص‌های اسلامی می‌توانیم آپارتمان‌هایی مناسب داشته باشیم.

لِه شدن عدالت شهری در ساختار شهری با ساخت آپارتمان
برگزیده جشنواره نوجوان خوارزمی گفت: هنگامی که حریم‌های اخلاقی، بصری، سمعی در شهر از بین برود عدالت شهری در ساختار شهری لِه خواهد شد. هدف معماری اسلامی تربیت انسان اخلاق‌گرا است تا جامعه اخلاق‌گرا شود و معماری نقش مهمی در این زمینه دارد.

وی بیان کرد: تضعیف صله رحم، کاهش مشارکت همکاری تعاملی، کاهش فضای فراغت و بازی کودکان در شهرها بدون توجه به محور انسان، فعالیت و نیازهایش کاملا به چشم می‌خورد. از مصادیق نقض حقوق در شهر دامغان، فروختن سایه، آفتاب و محرومیت ساکنین از انرژی‌های طبیعی است که با سلامت جسم و روان مردم ارتباط دارد.

ملایری گفت: کاهش کیفیت زندگی و افزایش جرم از پیامدهای آپارتمان‌نشینی حاصل از تراکم فروشی است که در آینده شاهد رواج بیشتر آپارتمان‌نشینی در شهر دامغان هستیم.

این مدرس آموزش و پرورش اضافه کرد: ناهنجاری و جرم در ساختمان‌های مرتفع ۳۸ درصد بیشتر از ساختمان‌های کوتاه و کم‌ارتفاع است که تراکم نه‌تنها مسئله شهر را حل نکرده بلکه مسئله‌ساز نیز شده است؛ مانند بحث پارکینگ که گاهی میزان پارک ماشین‌ها از آستانه تحمل شهر خارج می‌شود و این نمونه در شهر دامغان کاملا مشهود است.
 

پژوهشگر برتر استان سمنان در سال 98 یادآور شد: در این تراکم‌فروشی و فروختن مواهب طبیعی، شهرداری برای تامین منابع مالی معیوب خود و پوشش هزینه‌ها به آن رونق بخشیده که خود عامل شکل گرفتن شهرهایی بی‌نظم و آشفته، کاهش کیفیت محلات، ناهنجاری و جرم‌خیزی، اختلاف همسایه، اشراف برخانه‌های یکدیگر، از بین رفتن آسایش و آرامش و نقض حریم شهروندان شده است.

تنزل جایگاه شهرداری در زمینه حراست از حقوق شهروندان
وی گفت: در همین راستا جریان بورس‌بازی زمین به‌وجود آمده و به جای آنکه جایگاه شهرداری، دستگاهی برای حراست از حقوق شهروندان باشد، به نهادی برای صدور مجوز ساخت و ساز بر مبنای سود تبدیل شده است.

سپیده ملایری افزود: در میان این تراکم‌فروشی بخشی از تمایل و علاقه مردم و اقبال به‌سمت آپارتمان‌نشینی به مبحث برند شدن یک محله یا منطقه در شهر برمی‌گردد که شهروندان با انتساب خود به آن محله خود را دارای پایگاه اجتماعی مناسب و آبرومند می‌دانند و به‌نوعی احساس قدرت و شان و منزلت اجتماعی می‌کنند؛ همچنین حاضرند برای نمایش قدرت حاصل از زندگی در منطقه‌ای خاص از مزایای خانه‌های ویلایی خود را محروم کنند که نتیجه آن تراکم در برخی نقاط شهر و از بین رفتن حیات، شادابی، سرزندگی در قسمت‌های دیگر شهر شده است؛ درحالی‌که همین محلات هم از نابسامانی حاصل از تراکم ساختمان‌ها رنج می‌برند و با عدالت اجتماعی تناقض دارد.

نویسنده کتاب «تکنولوژی فرایند آجر و بلوک سفالی» افزود: مسئله مهم دیگر در معماری شهر دامغان بحث نقض حریم و حقوق شهروندان و ساختمان‌هاست که در چند سال اخیر به‌شدت رشد یافته و با موارد مطرح شده در ارتباط است. معماران ریشه‌ها و تبعیت از سنت‌های اجتماعی و کیفیت تعامل با دیگران را می‌بایست درک کنند مانند معماران گذشته؛ چون این مسئله مصداق دستورات دین اسلام در زمینه معماری است که قوانینی در زمینه ارتباط انسان با محیط پیرامون دارد، زیرا زندگی در هر مکانی باید با قوانین حاکم بر محیط آن هماهنگ باشد و نسبت به عوامل محیطی بی‌تفاوت نباشد.
 

وی بیان کرد: معماری سرزمین‌های پایدار در کشور‌های اروپایی را در سرزمین‌های بی‌قرار مانند ایران استفاده می‌کنیم بنابراین شاهد مشکلاتی عدیده در شهرها و معماری و ساختمان‌ها هستیم.

ملایری تصریح کرد: تخلفات اداری، دور زدن قانون، تبدیل جرم و جریمه به تخلف و پرداخت رشوه، جای اصول درست ساخت و ساز را می‌گیرد شهرداری‌ها باید ضعف‌های موجود در سیستم و نقاط شهری را برطرف کنند اما متوسل به اجرای پروژه‌های عمرانی، ساخت مراکز تجاری بیش از حد شهر، برگزاری جشنواره فرهنگی و تراکم فروشی شده و این سیستم معیوب به سایر نهادها هم سرایت می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها