سه‌شنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۷ - ۰۸:۴۲
نگاه سرزنش‌آلود روشنفکران به کتا‌ب‌های روانشناسی

مصطفی قاجار می‌گوید: در حق کتاب‌های روانشناسی در جامعه ما جفا شده است. البته من این مشکل را بیشتراز سمت تولیدکنندگان می‌بینم. آن قدر کتاب‌های بازاری، غیر علمی و ناصحیح در بازار کتاب توزیع شده که مخاطبان از آن دور شده‌اند. بنابراین اکنون کاری که باید نسبت به همه کتاب‌های روانشناسی صورت گیرد یک بازسازی برند واقعی است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) انتشارات شمعدونی مدتی است که با مدیریت مصطفی قاجار با محوریت انتشار کتاب‌های تخصصی حوزه روانشناسی آغاز به کار کرده است. گرچه قاجار پیش از این نیز تجربه فعالیت در این حوزه را داشته اما این بار از منظر یک ناشر تخصصی حوزه روانشناسی وارد بازار نشر شده است. به همین بهانه با او گفت‌وگویی درباره فعالیت‌های این انتشارات و بازار کتاب‌های روانشناسی عامه‌پسند داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

انتشارات شمعدونی به مدیریت شما به تازگی آغاز به کار کرده لطفا درباره ضرورت تاسیس، اهداف و چشم‌انداز این انتشارات توضیح دهید؟
 
باتوجه به علاقه‌ای که از کودکی به کتاب و کتابخوانی داشتم و در دوران جوانی به عنوان فروشنده در کتابفروشی‌های انقلاب کار کرده‌ام و سپس تجربیاتی که در مدیریت بخش فرهنگی یکی از شهر کتاب‌ها داشتم، از سال‌ها پیش در فکر ایجاد یک انتشارات و چاپ کتاب‌های مورد علاقه خود بودم. تجربیاتی که طی سال‌ها حضور در فضای اینترنتی از مدیریت فروم‌ها و تالارهای گفتگو فارسی در ابتدای ورود اینترنت به ایران، دوره وبلاگ‌نویسی با وبلاگ روزنامه نگارنو تا حضور در شبکه‌های اجتماعی مختلف مانند اورکات، فیس بوک، اینستاگرام، تلگرام و اندوخته‌هایم باعث شد تا این کسب و کار را بر محوریت فضای آنلاین تعریف کنم. تجربه پنج سال معرفی کتاب در اینستاگرام کتابدونی دلیلی بر این مساله شد که از یک سو با نیازهای مخاطب به طور دقیق و مملوس آشنا شوم و از سوی دیگر موانع و معضلات فرهنگی کمبود کتابخوان و نبود فرهنگ صحیح مطالعه و البته پتانسیل‌های استفاده از ظرفیت‌های مخاطبان را شناسایی کنم. 

البته پشتوانه تحصیلات آکادمیک در رشته علوم ارتباطات را نیز به همراه دارم چرا که در سال 88 از پایان نامه کارشناسی ارشدم با موضوع شبکه اجتماعی فیس بوک که جزو اولین پایان نامه‌ها با محوریت شبکه‌های اجتماعی بود؛ دفاع کردم. به اینها سابقه و تجربه بیست سال روزنامه‌نگاری را اضافه کنید که در بهترین و پرمخاطب‌ترین روزنامه‌های ایران سال‌ها مطلب نوشتم. همه این تجربیات و سوابق برای من انگیزه‌ای است که بتوانم امروز از ثمره سال‌ها تلاش و کار در رسانه‌های چاپی و دیجیتال استفاده کنم. 
 
چه اهدافی را برای انتشارات‌تان تعریف کردید؟
برای انتشارات شمعدونی یک هدف کوتاه مدت پنج ساله تعریف شده که در پنج سال باید تعداد معینی کتاب روانه بازار کند و شمعدونی تبدیل به یکی از برندهای خوب و خوشنام در عرصه انتشارات کشور تبدیل شود. هرچند آن قدر متغیرها و سختی‌های فراوانی پیش روست که رسیدن صد در صد به این هدف تقریبا غیرممکن است اما همه تلاش ما این خواهد بود که به درصد قابل توجهی از اهداف کمی طی پنج سال دست یابیم. برای 10 سال آینده این اهداف بر روی ایجاد مرکز فرهنگی شمعدونی به عنوان یک مرکز آموزشی فرهنگی که دارای تولیدات فرهنگی در فرمت‌های صوتی، آنلاین چاپی، برنامه‌ها و کارگاه‌های آموزشی و ایجاد فروشگاه‌های اینترنتی و فروشگاه در سطح شهر تهران و شهرستان‌هاست، هدف گذاری شده است که امیدوارم مجال و فرصت برآوردن چنین اهدافی فراهم شود. 
 
با توجه به زمینه کاری‌ که دارید ارزیابی شما از بازار کمی و کیفی کتاب‌های روانشناسی عامه‌پسند چیست؟

از آنجایی که یکی از محورهای تولیدات انتشارات شمعدونی کتاب‌های روانشناسی خواهد بود لازم است این نکته را بگویم که ما به شدت نیاز به تغییر نگاه به کتاب‌های روانشناسی داریم. متاسفانه اگر امروز شما به فردی روشنفکر خواندن یک کتاب روانشناسی را پیشنهاد کنید، احتمالا شما را با نگاه سرزنش آلودی بدرقه خواهد کرد.

واقعیت این است که در حق کتاب‌های روانشناسی در جامعه ما جفا شده است. البته من این مشکل را بیشتر از سمت تولیدکنندگان می‌بینم. آن قدر کتاب‌های بازاری، غیر علمی و ناصحیح در بازار کتاب توزیع شده که مخاطبان از آن دور شده‌اند. بنابراین اکنون کاری که باید نسبت به همه کتاب‌های روانشناسی صورت گیرد یک ری برندینگ (بازسازی برند) واقعی است. به این صورت که مخاطب متوجه شود که می‌تواند از یک کتاب روانشناسی اطلاعات و دانشی کاربردی دریافت کند که آنها را در زندگی شخصی‌اش به کار بندد. خوانندگان حرفه‌ای کتاب با نویسندگانی و مولفانی مواجهه شوند که اطلاعاتی صحیح، ساده و واقعی می‌دهند.

مخاطب کتاب‌های روانشناسی میان کتاب‌های تخصصی و سطح بالایی که توسط فروید، یونگ، پیاژه و اخیرا لاکان نوشته تا کتاب‌های صد گام برای موفقیت سرگردان مانده‌اند و کمتر کتابی است که بتواند نیازهای روزمره آنها را در فضای پرتنش امروز جوابگو باشد و راهنمای درستی برای حل مشکلات شخصی آنان ارائه دهد. 
 
چرا این کتاب‌ها در سال‌های اخیر توانسته‌اند در فهرست پرفروش‌ها جا بگیرند؟
 
البته اینکه کتاب‌های روانشناسی عامه‌پسند فقط در طی این سال‌ها توانسته‌اند در فهرست پرفروش‌ها باشند قدری نادقیق است، چرا که سال‌هاست کتاب‌های روانشناسی عامه‌پسند در بازار ایران فروش خود را داشته و هر سال این عناوین تجدید چاپ می‌شوند. تنها می‌توان از شبکه‌های اجتماعی به عنوان یک کاتالیزور یاد کرد که باعث شده سرعت تجدید چاپ این گونه کتاب‌ها بیشتر شود. 
 
اغلب کتاب‌های روانشناسی عامه‌پسند با رویکرد ترجمه‌ای بهشتی را برای مخاطب ترسیم می‌کنند که قابل دسترس نیست به ویژه آثاری که درباره پولدار شدن است. نظر شما چیست؟
 
جامعه ایران این روزها بیش از هر زمان دیگری در تب و تاب مسائل اقتصادی است. بسیاری دوست دارند بدون زحمت و تلاش ثروتمند شوند. بیکاری و کاهش درآمدها نیز باعث شده تا بازار کتاب‌های موفقیت، ثروت و کارآفرینی داغ شود. بسیاری علاقه‌مند هستند تا با خواندن این کتاب‌ها به درآمد سرشار برسند. غافل از این که اولا شرایط اقتصادی جوامع با یکدیگر متفاوت است. به طور مثال اکثر این کتاب‌ها برای شرایط اقتصاد آزاد و سرمایه‌داری ایالات متحده نوشته شده که قابل مقایسه با شرایط اقتصادی و ساختار اقتصاد دولتی ایران نیست. ضمن آن که برخی از این کتاب را یک روانشناس ننوشته بلکه یک بیزنس من یا یک تاجر موفق نوشته است. به طور مثال سال‌ها پیش از دونالد ترامپ رییس جمهور فعلی ایالات متحده کتاب‌هایی در حوزه روانشناسی موفقیت به عنوان یک تاجر موفق چاپ شده بود. بنابراین باید میان کتاب‌هایی که در زمینه روانشناسی موفقیت با کتاب‌هایی که توسط یک روانشناس یا یک روانپزشک نوشته می‌شود، تفاوت گذاشت. 
 
با نگاهی به آمار منتشر شده از سوی موسسه خانه کتاب شاهد غلبه تالیف بر ترجمه در حوزه روان‌شناسی هستیم. تحلیل‌تان نسبت به این موضوع چیست؟
متاسفانه نه فقط در حوزه روانشناسی بلکه در حوزه ادبیات و سایر بخش‌های علوم انسانی اگر نگاه کنید ترجمه بر تالیف غلبه دارد، دلیل این امر ضعف بنیادین علوم انسانی در ایران است که متاسفانه هنگامی که شما نتوانید دانش خود را همسو با دنیای امروز بالا ببرید طبعا نمی‌توانید تولیدات علمی شایسته‌ای داشته باشید. ما در گذشته روانشناسان بسیار بزرگ و مطرحی در سطح جهانی داشته‌ایم از جمله محمدنقی براهنی، علی‌اکبر سیاسی، علی‌اکبر صنعتی، پروفسور سعید شاملو؛ علی اکبرشعاری نژاد، علی‌محمد کاردان و محمد ولی سهامی که بیشتر این افراد تحصیلات آکادمیک خود را در بهترین دانشگاه‌های دنیا دنبال کرده‌اند و سپس به کشور برگشته‌اند و دانش خود را انتقال داده‌اند. اما بسیار طبیعی است وقتی دانشجوی رشته‌های روانشناسی و روانپزشکی به خارج از ایران مهاجرت می‌کند و روند انتقال دانش صورت نمی‌گیرد، روز به روز کیفیت تحصیلات آکادمیک در ایران افت می‌کند. بنابراین به طور کلی وقتی ما چیزی در حوزه علوم انسانی نمی‌کاریم نباید انتظار برداشت داشته باشیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها