یکشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۰
کریم‌مسیحی: مدیر هنری کتاب، سلیقه تصویری نسل خود را سامان می‌دهد/ طراحی کتاب در ایران وضعیت بدی ندارد

یوریک کریم‌مسیحی در گفت‌وگو با «ایبنا» عنوان کرد که مدیر هنری، هویت و فرهنگ بصری کتاب را طراحی می‌کند و سلیقه کتابخوانان و در درازمدت سلیقه بصری و تصویری نسل خود را سامان می‌دهد، بنابراین اهمیت بسیاری دارد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)ـ یوریک کریم‌مسیحی، طراح گرافیک، منتقد هنری و داستان‌نویس است. «در جهت عكس: 39 عكس، 39 جستار»، «شب سپيده می‌زند: 36 عكس فيلم، 36 جستار»، «شب سپيده می‌زند، باری ديگر: 55 عكس فيلم، 48 جستار»، «عکس و دیدن عکس» و مجموعه داستان‌های «صد میدان»، «رويا، خاطره، شادی و ديگران»، «نفس عميق»، «طبقه همکف» و «بزرگراه بزرگ» نام شماری کتاب‌های منتشر شده کریم‌مسیحی است.
 
وی سال‌ها سابقه همکاری با موسسه خانه کتاب به عنوان مدیر هنری و طراح گرافیک داشته است. با وی درباره وضعیت طراحی کتاب در ایران به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه آن را مطالعه خواهید کرد.
 
به طور کلی وضعیت طراحی کتاب (book Design) در ایران را چگونه می‌بینید؟ به نظر شما چرا طراحی کتاب به طراحی جلد کتاب محدود شده است؟
طراحی کتاب در ایران وضعیت چندان بدی ندارد، فقط اشکالش این است که عمومیت پیدا نکرده است. یعنی ناشرهای کم شماری هستند که به این موضوع اهمیت می‌دهند و به قرینه آن ناشران بسیاری هم هستند که یا از بیخ‌وبن با موضوع ناآشنایند، و یا به دلایلی چند، که مهم‌ترین آن معمولا مالی است و یا چنین اعلام می‌شود، اهمیتی به آن نمی‌دهند. من با شما چندان موافق نیستم که طراحی کتاب در ایران محدود شده است به طراحی جلد. در سال‌های اخیر بسیار دیده‌ایم که -هرچند نه آنچنان نوآورانه و خلاقانه- اما ناشرانی به وضعیت ساختمان کتاب و وضعیت جسمی آن توجه کرده‌اند؛ از تغییر در ابعاد و اندازه و حتی جهت باز کردن کتاب گرفته، تا به‌کار گیریِ جنس یا اجناسی غیرکاغذی و غیرمُرکبی در ساختمان کتاب، و برش‌هایی بجا یا نابجا در صحافی، به منظور تغییر و تحول در شکل سُنّتی ساختمان کتاب.
 
چرا بسیاری از ناشران (به ویژه تازه‌کارها) به شغل مدیر هنری کتاب بی‌اعتنا شده‌اند؟ آیا دلایل اقتصادی در این مساله دخیل است؟
به گمان من ناشرانی به مدیریت هنری بی‌اعتنایند که همیشه بی‌اعتنا بوده‌اند. ناشری که اهمیت کار مدیرهنری را درک کرده و دریافته باشد به دلیل یا بهانه‌ مالی برای ارزان‌تر تولید کردن کتاب نیز حاضر نخواهد بود چنین مدیری را کنار بگذارد. مدیر هنری هویت و فرهنگ بصری کتاب را طراحی کرده و سلیقه کتابخوانان و در درازمدت سلیقه بصری و تصویری دست کم نسل خود را سامان می‌دهد. برای ناشرانی که مدیر هنری و مدیریت هنری را تنها یک امکان نالازم بلکه زائد و خرج‌تراش در راه تولید کتاب می‌دانند صرفه‌جویی همیشه بهترین و کارسازترین بهانه برای خط زدن مدیر هنری است.
 
ویژگی‌های یک جلد مناسب برای کتاب چیست؟ به طور کل کیفیت جلد کتاب‌های منتشر شده در این سال‌ها را چگونه دیده‌اید؟
جلد کتاب اصلی‌ترین وظیفه‌اش معرفی کتابی است که جلد آن شده است. در وهله نخست نام کتاب و نویسنده و احیانا مترجم و شاید ناشر را معرفی می‌کند. بعد باید جذابیت‌هایی داشته باشد که مخاطب ایستاده در مقابل ویترین کتابفروشی در میان چندین جلد کتاب آن را ببیند و توجهش جلب شود. یعنی عنصر یا عناصری داشته باشد که مخاطب آن را ببیند، روی آن مکث کند، اطلاعات آن را بخواند و به یادش بسپرد، و مهم‌تر از همه وارد فروشگاه بشود و کتاب را بخرد. برخی طراحان ممکن است برای این منظور مخاطب خود را فریب بدهند، یا برای ایجاد جذابیت، محتوای کتاب را افشا کنند. یا حتی جلدهای طراحی شده ممکن است چنان خوددار و مبهم باشد که مخاطب نداند با چه متاعی سروکار دارد. اما در مورد کیفیت جلدهای سال‌های اخیر... به نظرم در هر دو جهت شدت گرفته است.

جلدهای خلاقانه و خوش‌فکر، و در یک کلام جلدهای مناسب فزونی یافته و جلدهای پیش‌پاافتاده، بی‌سلیقه، مبتذل و در یک کلام نامناسب نیز اصلا کم نیستند. جلدهایی دیده‌ام که نام کتاب را نمی‌توانستم بخوانم، از بس که حروف تایپی و یا دستنویس نامناسبی برای آن انتخاب شده بود، و یا گرافیست خیال کرده هرطوری هست باید یک کارهایی روی نام کتاب انجام دهد، بلکه کارش دیده شود. از طرف دیگر جلدی هم دیده‌ام مثل جلد کتاب «صید قزل‌آلا در آمریکا»یی که نشر نی منتشر کرده، که به شکلی جذاب و خلاقانه روی جلد کتاب فقط عکس ریچارد براتیگان و خانم همراهش در پیش زمینه مجسمه بنجامین فرانکلین بود و نام و دیگر مشخصات کتاب را به پشت جلد برده بودند. با اشاره به این موضوع که نویسنده در سرآغاز کتابش بر اهمیت این عکس تأکید کرده بود.
 
آیا طرح جلد کتاب یک اثر هنری است؟
هنر تعریف روشنی ندارد که ببینیم آیا طراحی جلد کتاب هنر است یا نه. اما به این ترتیب قادر به بحث کردن نخواهیم بود. بنابر این من با چشم‌پوشی از چه بودگی هنر به سوال شما جواب می‌دهم و آن این که، بله، به نظرم طرح جلد کتاب می‌تواند اثری هنری باشد. وقتی اثری در هنرهای تجسمی، بهره‌مند از خلاقیت و زیبایی باشد، تناسب و توازن داشته باشد، گیرم سفارش‌دهنده داشته و در بازار به فروش برسد، اثری هنری خواهد بود. مگر همه نقاش‌های بزرگ، چه در دوره‌های مختلف تاریخ هنر و چه در عصر کنونی، سفارش نمی‌گرفتند و نمی‌گیرند؟ مگر «گویا»، «ورمیر»، «کاراواجو» و بسیاری دیگر سفارش نمی‌گرفتند؟ مگر نقاشان حتی نامدار خودمان سفارش نمی‌گیرند؟ این، نه تنها هیچ اشکالی ندارد، که به نظرم کاملا طبیعی است. اگر ونگوگ در همه عمر خود تنها یک اثر را فروخت، که چنین بوده، به این دلیل بود که مشتری‌هایش را فراری می‌داد یا حاضر نبود به دل آنها رفتار کند، که کار خیلی خوبی هم می‌کرد، نه این که دلش نمی‌آمد آثارش را بفروشد.
 
آیا یک گرافیست باید به‌جز طراحی جلد نسبت به طراحی حروف و آرایش صفحات کتاب هم آگاه باشد؟
ممکن است نباشد؟ اما در واقع بهتر است باشد و لازم است باشد. گرافیستی که جلد کتاب طراحی می‌کند طبعا باید به جنبه‌های مختلف کارش آشنا و مسلط باشد. این امر را می‌توان درباره همه اجزای ساختمان یک کتاب نیز صادق دانست.
 
به نظر شما بهترین معادل فارسی برای واژه book Design چیست؟
به نظرم همین «طراحی کتاب» معادل خوبی است و پیداست که با ساختمان و تن کتاب سروکار دارد. ما ناشر کتاب داریم، فروشنده کتاب داریم، پخش‌کننده کتاب داریم، حالا هم طراحی کتاب داشته باشیم. هرچند گمان نمی‌کنم تا زمانی که این جنبه از کار کتاب در نشر ایران شناخته شود و اهمیت آن دریافته شود معادل فارسی آن بتواند جا بیفتد.

بیشتر بخوانید
1) مهاجر: طراحی کتاب وضعیت مناسبی ندارد/اگر رشته طراحی کتاب تاسیس شود فارغ‌التحصیلانش قطعا بیکار می‌مانند (اینجا)

2) عبدالحسینی: حروفچین‌ها جای طراحان کتاب را گرفته‌اند/ بررسی سیر تاریخی هنر کتاب‌آرایی در ایران (اینجا)
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها