جمعه ۳۰ دی ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۰
شناسایی تنها یک نسخه خطی از «الصیدنه» ابوریحان بیرونی/ یادکردی از 250 فرهنگ‌نویس و جغرافیدان

سارا فرض‌پور ماچیانی گفت: بیش از 80 سال از عمر ابوریحان بیرونی گذشته بود که به نگارش این کتاب پرداخت. کتاب «الصیدنه» تنها اثر ابوریحان بیرونی در داروشناسی است که به یاری ابوحامد احمدبن محمد نهشعی تالیف کرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، دوازدهمین نشست از سلسله نشست‌های پرسش علمی «کتاب الصیدنه ابوریحان بیرونی و نسخه‌های خطی تحریر فارسی آن» با همکاری کتابخانه و موزه ملی ملک و دانشکده طب ایرانی دانشگاه علوم پزشکی ایران روز چهارشنبه 28 دی 1401 خورشیدی هم‌زمان با بزرگ‌داشت پنجاهمین سال درگذشت حاج حسین آقا ملک، در کتابخانه و موزه ملی ملک برگزار شد. در این نشست دکتر سارا فرض‌پور ماچیانی، عضو هیات علمی گروه تاریخ علم بنیاد دایره‌المعارف اسلامی سخنرانی کرد.

سارا فرض‌پور ماچیانی در آغاز نشست گفت: مطالبی که می‌خواهم ارائه بدهم در مورد شیوه نگارش و محتوای کتاب «الصیدنه ابوریحان بیرونی و نسخه‌های خطی تحریر فارسی آن» و برخی پژوهش‌های انجام شده روی این کتاب و تاثیری است که این کتاب بر داروشناسی به جای گذاشته است.

وی افزود: همان‌گونه که بیرونی در مقدمه کتاب بیان کرد، بیش از 80 سال از عمرش گذشته بود که به نگارش این کتاب پرداخت. این کتاب تنها اثر بیرونی در داروشناسی است که به همراه ابوحامد احمدبن محمد نهشعی تالیف کرد.
 
فرض‌پور ماچیانی بیان کرد: نهشعی شرح داروها را از کتب دیگر تهیه می‌کرد و بیرونی بعد از بررسی نکاتی را در حاشیه آن اضافه می‌کرد. همچنین بیرونی مواردی دیگر همچون شرح داروها و خواص داروهای غریب را که در مسافرت‌ها به آنها دست می‌یافت به توضیحات نهشعی اضافه می‌کرد.

وی در ادامه گفت: کتاب الصیدنه شامل یک پیش‌گفتار است که از یک مقدمه و 5 فصل تشکیل شده است و بعد از اینها متن اصلی کتاب شروع می‌شود. متن اصلی کتاب شامل مداخل داروشناسی است. در مقدمه و بخشی از فصل اول ابوریحان در مورد واژه صیدنه صحبت می‌کند. به تعریف داروشناس و داروشناسی می‌پردازد و معتقد است که داروشناس بهترین داروها را گزینش می‌کند.

فرض‌پور ماچیانی افزود: به نوشته ابوریحان گاهی علوم داروشناسی را رشته‌ای مستقل در نظر می‌گیرند و گاهی آن را به عنوان مرحله اول یادگیری پزشکی در نظر می‌گیرد. او معتقد است برخی داروشناسی را از راه مشاهده و تقلید می‌آموزند و برخی از راه فراگیری علوم مختلف که در هر دو راه داروشناس باید از یک استاد ماهر راهنمایی و کمک بگیرد.

وی بیان کرد: ابوریحان بیرونی در فصل اول پیش‌گفتار به شرح حرف (صاد) می‌پردازد که معرب از حرف (چ) است. برخی لغت‌شناسان معتقدند که صیدنانی نام حیوانی کوچک بوده است که پاهای بسیار با اندازه‌های متفاوت، برخی کوتاه و برخی بلند دارد. آنها داروشناسی را از آن جهت که در آن از ظرف‌هایی با اندازه‌ها و ابعاد مختلف استفاده می‌شود به این حیوان تشبیه کرده‌اند. البته این فرض را ابوریحان درست نمی‌داند و معتقد است که واژۀ صیدنه و صیدلانی از صندل گرفته شده است. این درخت در هند رویش می‌کند و به دلیل علاقه ایرانی‌ها و هندی‌ها این واژه به کار گرفته شده که به کل داروها تعمیم داده می‌شود.

فرض‌پور ماچیانی در ادامه گفت: در فصل دوم پیش‌گفتار ابوریحان به داروهای ساده و مرکب اشاره می‌کند و می‌گوید هر آنچه که ما دانسته یا نادانسته می‌خوریم، یا غذاست و یا زهر و دارو بین این دو قرار دارد. در پایان فصل دوم به کتاب هندی‌ها و مهارت آنها در پزشکی اشاره می‌کند. فصل سوم شامل پیشگفتار است که در اینجا صیدنه را شناخت داروهای مفرده عنوان می‌کند و معتقد است که داروها را از روی شکل و نوع آنها می‌توان شناخت و برای تهیۀ داروهای ترکیبی از آنها استفاده کرد. ابوریحان بر این عقیده است که داروشناس باید دو فن حذف و تبدیل را بداند.



وی افزود: ابوریحان معتقد است گیاهان دارویی در مناطقی به خوبی رشد می‌کنند و میزان ترکیبات دارویی آنها بالا خواهد بود و در برخی مناطق نامناسب از رشد خوبی برخوردار نیستند و میزان ترکیبات دارویی کمتری دارند. اما داروشناس در صورت نیافتن گیاه دارویی مناطق مرغوب، بهتر است از همان گیاه که در منطقه مرغوب رشد کرده است، در تهیه دارو استفاه کند به جای اینکه کلا این دارو را حذف کند یا از دارویی با خواص مشابه استفاده کند.

این پژوهشگر حوزه تاریخ پزشکی و داروسازی در جهان اسلام در ادامه گفت: در فصل چهارم پیش‌گفتار ابوریحان بیرونی بیان می‌کند که مطلوب من این است به زبان خوارزمی بنویسم، اما این زبان برای نوشتن متون علمی نامأنوس است، پس به زبان عربی و فارسی پرداختم. در فصل پنجم پیش‌گفتار بیان می‌کند که از یک یونانی نام داروها را آموخته است. چرا که مترجمین کتب یونانی به عربی گاه در هنگام نوشتن اسامی یونانی نقطه‌ها را به اشتباه می‌گذاشتند یا اینکه نام داروهایی را که در مناطق اسلامی هم رشد می‌کردند، به عربی ترجمه نمی‌کردند و به همان زبان یونانی می‌نوشتند. همچنین به نوشتۀ بیرونی او برای بیان نام داروها در زبان‌های سریانی، عربی، رومی و فارسی از کتابی به نام «تفسیر نام‌ها» استفاده کرده است. او سپس از نحوه همکاری با نهشعی می‌گوید و اینکه دو کتاب رازی یکی در مورد داروشناسی و دیگری درباره بدل‌ها را مطالعه کرده اما از آنها سود کافی نبرده است. به همین دلیل از مطالبی که خود می‌دانسته به این دو کتاب افزوده و در صیدنه به کار برده است.

فرض‌پور ماچیانی افزود: متن اصلی کتاب الصیدنه شامل مداخل مختلف داروشناسی با منشا گیاهی و حیوانی و کانی است که به ترتیب حروف الفبایی آورده شده است. بیرونی پس از عنوان هر مدخل درباره ماهیت داروها، اسامی آنها در گویش‌های مختلف، کاربرد آنها و گاهی مثال‌هایی برای آنها آورده شده است. همچنین از 250 فرهنگ‌نویس و جغرافیدان و... یاد می‌کند که بسیاری از آنها آثارشان امروزه در دست نیست. این به ارزش کتاب صیدنه اضافه کرده است.

وی بیان کرد: تاکنون فقط یک نسخه خطی از کتاب الصیدنه ابوریحان بیرونی شناسایی شده است که این نسخه در کتابخانه قورشونلو در بورسه در ترکیه نگهداری می‌شود. کاتب این نسخه عضنفر تبریزی است و البته کتاب الصیدنه کامل نشده و مرگ ابوریحان بیرونی یکی از عوامل ناقص ماندن این کتاب است. از نسخه بورسه دو نسخه بازنویسی شده است که یک نسخه در قاهره و دیگری در بغداد نگهداری می‌شود. صاحب نسخه بغداد جاهای خالی را با استفاده از کتاب الجامع لمفردات الأدویه و الأغذیه ابن‌بیطار پر کرده است.

 فرض‌پور ماچیانی بیان کرد: از پژوهش‌هایی که روی نسخۀ عربی صیدنه انجام شده، ترجمه روسی کریموف است که نه تنها آن را ترجمه کرده بلکه مورد استفاده پژوهش‌گران نیز قرار داده است. استاد زریاب متن عربی نسخه بورسه را تصحیح کرده است. همچنین استاد زریاب بخش‌های افتاده در این نسخه را با بخش‌هایی از متن عربی صیدنه که در حاشیه نسخه منهاج‌البیان که در یک مجموعۀ پزشکی شامل چند نسخه وجود دارد، آورده است. با اینهمه الصیدنه با وجود اهمیتی که دارد اما چندان مورد استفاده قرار نگرفته است. یکی از دلایل این است که کامل نشده بود و همچنین بارها مورد تحریف قرار گرفته است. اغلب داروشناسان به دنبال خواص داروها هستند و در صیدنه کمتر به خواص داروها پرداخته شده است. این در حالی است که قانون ابن‌سینا بسیار مورد توجه قرار گرفته است.

وی بیان کرد: کاسانی صیدنه را به فارسی ترجمه و به پادشاه هند به نام ابوالفتح ایلتتمش تقدیم کرد. او در ترجمه خود مطالبی را به متن صیدنه افزود و یا حذف کرد. به همین دلیل ترجمه او را ترجمه و تحریر باید دانست. از ترجمه و تحریر کاسانی هفت نسخۀ خطی بر جای مانده است. نسخه مغنیسا قدیم‌ترین نسخه است و ساختار دو بخشی دارد یعنی از یک بخش متن اصلی و بخش دیگر یعنی خواص ادویه مفرده تشکیل شده است. در 6 نسخه دیگر شامل نسخه مجلس، اصفهان، سازمان لغت‌نامه دهخدا، علیگر، بریتانیا و محمدشفیع، بخش خواص ادویه مفرده در متن اصلی ادغام شده است. ستوده و افشار تحریر فارسی صیدنه را بر مبنای نسخه مغنیسا تصحیح کرده‌اند.

فرض‌پور ماچیانی افزود: من و دکتر کرامتی نیز بر روی 6 نسخه از تحریر فارسی صیدنه پژوهش‌هایی انجام داده‌ایم که بخشی از آنها در مقاله‌ای با عنوان «الصیدنه و پدیدآور آن» در مجله تاریخ علم منتشر شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها