شنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۱ - ۱۳:۲۶
نحوه مواجهه مفسر با متن میزان اعتبار تفسیر او را رقم می‌زند

ابوالقاسم فنایی گفت: صرف پیش‌فرض الهیاتی، تفسیر را به تفسیر غیرمعتبر و ایدئولوژیک تبدیل نمی‌کند و مهم نحوه استفاده مفسر از آن پیش‌فرض و نحوه مواجهه او با متن است. اگر مفسر در سازگار کردن پیش‌فرضها با متن بی‌طرفانه برخورد کند تفسیر او معتبر خواهد بود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) ـ لیلا علیزاده ده‌آبادی؛ نشست علمی «نقش پیش‌فرض‌های الهیاتی در تفسیر متن مقدس» با سخنرانی ابوالقاسم فنایی، استاد دانشگاه مفید از سوی انجمن مباحثات قرآنی برگزار شد.

 فنایی در ابتدای این نشست با بیان اینکه تفسیر متن مقدس مانند هر متن دیگر از پیش‌‌فرض‌هایی درست شده گفت: برخی پیش‌فرض‌ها صرفا در تفسیر متن مقدس به کار می‌رود، مثلا اینکه متن مورد تفسیر به عربی است و آیا از آغاز پیدایش به صورت مکتوب متولد شده یا شفاهی، جزء این پیش‌فرض‌هاست. نوعا پیش‌فرض‌های الهیاتی از آن نوع است که متن مقدس در مورد آن سخن گفته مانند اوصاف و ویژگی‌های خدا، افعال خدا و دخالت یا عدم دخالت و چگونگی دخالت خدا در طبیعت و این اهمیت خاصی دارد.

او ادامه داد: برخی استادان علوم قرآنی مدعی هستند که تفسیر بدون دخالت پیش‌فرض‌های الهیاتی هم ممکن است و هم مطلوب و اساسا دخالت این پیش‌فرضها معتبر نیست زیرا تفسیر ایدئولوژیک و تفسیر به رای است و با عقلانیت سازگار نیست. درباره بسیاری از موضوعات از جمله دخالت یا عدم دخالت پیش‌فرض‌های الهیاتی، از دو منظر توصیفی و هنجاری و تجویزی می‌توان به آن نگریست یعنی آیا از تفسیر متن مقدس به لحاظ توصیفی می‌توان هنجارهایی به دست آورد یا خیر؟

به گفته این مدرس دانشگاه، در اینجا با توصیف رفتار مفسران متن مقدس در مقام تفسیر سر و کار داریم و از یک واقعیت تاریخی خبر می‌دهیم و طبیعتا روش سنجش، هم روش تاریخی است. اگر از منظر هنجاری نگاه کنیم ماهیت پرسش ما عوض می‌شود و ما با این سؤال روبرو هستیم که پیش‌فرض‌های هنجاری باید در تفسیر متن مدخلیت داشته باشد یا خیر؟ یعنی یک مفسر آیا حق دارد یا مجاز است پیش‌فرض‌های الهیاتی خود را در تفسیر متن استفاده کند؟ ما در اینجا با هنجاری سر و کار داریم که قرار است برای مفسران آینده به کار آید. این هنجار بخشی از منطق و روش تفسیر است یعنی اگر به این نتیجه رسیدیم که مفسر باید از این هنجارها استفاده کند آن وقت تفسیرهای مختلف را محک خواهیم زد و اگر مفسری این هنجار را نقض کرده باشد تفسیر او از اعتبار ساقط خواهد شد.   

فنایی با بیان اینکه مدخلیت پیش‌فرضهای الهیاتی در تفسیر متن مقدس اجتناب‌ناپذیر است، یعنی مفسر چه بخواهد یا نخواهد این امر اتفاق خواهد افتاد افزود: انکار یک پیش‌فرض الهیاتی خودش انکار یک پیش فرض الهیاتی رقیب است یعنی قول به عدم وجود خدا به همان اندازه یک پیش‌فرض است که قول به وجود خدا هست. یا قول به اینکه خدا شخص و متکلم نیست به همان اندازه پیش فرض است که خدا شخص هست و سخن هم می‌گوید. بنابراین کسی که فکر می‌کند اگر پیش‌فرض‌های الهیاتی را رد کند بدون پیش‌فرض سراغ تفسیر متن رفته است گرفتار یک خطای منطقی شده است و در واقع سلب و ایجاب هر دو پیش‌فرض الهیاتی است. ممکن این سؤال مطرح شود که اگر دخالت پیش‌فرض الهیاتی در تفسیر متن مقدس اجتناب‌ناپذیر است در این صورت نگریستن از منظر هنجاری به این پرسش بلاموضوع خواهد شد ولی از منظر توصیفی می‌توان سخن گفت چون تجویز و باید و نباید برای جایی است که مفسر بتواند بین دخالت دادن یا ندادن پیش‌فرض‌ها انتخاب کند. در پاسخ به این اشکال می‌توان گفت اصل دخالت پیش‌فرض‌های الهیاتی اجتناب‌ناپذیر است ولی مفسران از دو جهت امکان انتخاب دارند یکی در انتخاب نوع پیش‌فرض مثلا اینکه خدا شخص است یا نیست و دیگری در انتخاب چگونگی دخالت دادن آن پیش‌فرض است.

این استاد دانشگاه مفید با اشاره به چگونگی دخالت پیش‌فرضهای الهیاتی در تفسیر توضیح داد: در اینجا دو قید وجود دارد اول اینکه پیش‌فرض مورد استفاده باید صرفنظر از آنچه در قرآن درباره آن آمده است از توجیهی در نگاه نخستین برخوردار باشد یعنی توجیهی فراقرآنی؛ اینکه مفسر حق ندارد از پیش فرض باطل استفاده کند امر بدیهی است ولی در مورد فرضیه، فرضیه با پیش‌فرض فرق دارد یعنی مفسر می‌تواند فرضیه داشته باشد و با آن فرضیه سراغ قرآن می‌رود و چیزی بر قرآن تحمیل نمی‌کند و اگر مؤیدی در قرآن پیدا کرد فرضیه را تقویت کرده و در غیر این صورت آن را کنار خواهد زد بنابراین محل نزاع نبود پیش‌فرض است و اگر مفسری بخواهد پیش‌فرضی داشته باشد، باید توجیه‌پذیر باشد.

فنایی با بیان اینکه مفسری که با پیش فرض‌ توجیه‌پذیر سراغ تفسیر می‌رود با دو روش می‌تواند این کار را انجام دهد عنوان کرد: شیوه اول، مبناگروانه است که مفسر در این روش از معنای ظاهری دست برمی‌دارد مثلا مفسری با این پیش‌فرض سراغ تفسیر رفته که انسان مختار است ولی به آیاتی برخورد می‌کند که معنای جبر می‌دهد، در اینجا متن را تاویل می‌کند، که در واقع تفسیر به رای است و نتیجه چنین روشی باطل است. شیوه دوم این است که مفسر با در دست داشتن پیش‌فرض بین پیش‌فرض و متن گفت‌وگو برقرار می‌کند، به تعبیر دیگر آن پیش‌فرض از توجیه نخستین در نگاه دیگر برخوردار است و متن هم از توجیهی در نگاه نخستین برخوردار است و اگر هر دو همسو باشند توجیه پیش‌فرض تقویت می‌شود یعنی متن هم آن را تایید می‌کند ولی اگر دوتوجیه ناسازگار باشند تعارض دلایل عقلی و نقلی رخ خواهد داد. در اینجا از نظر معرفت‌شناسی، هیچ اصل عام پیشینی وجود ندارد که مفسر بگوید در صورت وقوع تعارض، مفسر همواره باید از معنای ظاهری یا پیش فرض دست بردارد و عقلانیت از مفسر می‌خواهد در اینجا با رفت و برگشت مکرر بین متن و پیش‌فرض، گاهی در معنای متن و گاهی در پیش‌فرض تصرف کند تا به تعادل مطلوب برسد. یعنی از دلیل ضعیفتر به سوی دلیل قویتر برود ولی اینکه کدام قوی و ضعیف است پیش از مقایسه مشخص نیست.

به گفته او، این نوع سنجش، معیار تفسیر معتبر از یک تفسیر غیرمعتبر را در اختیار ما قرار می‌دهد؛ تفسیر معتبر تفسیری نیست که مفسر در آن هیچ پیش‌فرضی یا پیش‌فرض الهیاتی ندارد چون چنین چیزی اصلا ممکن نیست بلکه تفسیر معتبر تفسیری است که مفسر در آن از توجیه برخوردار است و مفسر حاضر است در صورت تعارض گاهی از پیش فرض خود در برابر دلایل قوی تر دست بردارد پس صرف پیش‌فرض الهیاتی، تفسیر را به تفسیر غیرمعتبر و ایدئولوژیک تبدیل نمی‌کند و مهم نحوه استفاده مفسر از آن پیش‌فرض و نحوه مواجهه او با متن است. اگر مفسر در سازگار کردن پیش‌فرضها با متن بی‌طرفانه برخورد کند تفسیر او معتبر خواهد بود.

این مدرس دانشگاه با بیان اینکه در مورد هر متن باید چند معنا را تفکیک کنیم گفت: اول معنای متن که اگر نوشته باشد معنای نویسنده و اگر گفتار باشد معنای گوینده است و منظور از متن، مراد استعمالی است و مقصود من از معنای گوینده یا نویسنده، مراد جدی است، حال شان مفسر کشف کدام یکی از این معانی است؟ همچنین ربط و نسبت این معانی با هم چیست؟ چون تفاوت‌های مهمی با هم دارند و مهمترین تفاوت به روش کشف آنها برمی‌گردد. اگر مراد ما معنای متن باشد در این صورت بین متن مقدس و غیر آن فرقی نخواهد بود، چون این معنا، همان معنایی است که در جامعه زبانی عصر نزول رایج بوده و مردم آن را می‌فهمیدند بنابراین فرقی ندارد که تعبیر «ان الله علی نصرهم لقدیر» سخن خدا باشد یا پیامبر و یا یک فرد عادی و مراد استعمالی یکی است. راه کشف این معنا هم آشنایی با زبان و فرهنگ و تاریخ عصر نزول است. از این نظر اشعار جاهلی و مشرکانه عربی، یکی از منابع مهم برای کشف این معناست و تنافی با تقدس متن مقدس هم ندارد البته پیش فرضهای الهیاتی خود مفسر ولو این‌که موجه باشد باز نباید در فهم این معنا دخالت داشته باشد.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها