پنجشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۹:۲۵
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، در راستای برگزاری سلسله نشست‌های «تکیه کتاب»، جلسه نشست بحث و بررسی کتاب «شهادت‌نامه حسین(ع) و شهیدان کربلا بر اساس کهن‌ترین منابع» با حضور محمدهادی زاهدی و سعید طاووسی مسرور در سرای اهل‌قلم خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

ابتدای این نشست مجری گفت این کتاب کاری است درباره بازآفرینی متون اصلی و منابع دینی. کاری که روی امالی مرحوم شیخ صدوق انجام شده و برخی از نکات و گفتنی‌هایی که امروز به درد جامعه می‌خورد و متناسب با فضای امروز جامعه است در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.

او در این مسیر به مقتلی که شیخ صدوق در امالی از آن به نام سلسله‌الذهب نام برده است اشاره کرده است که مقتلی است که خلاصه تاریخ کربلاست. این مقتل توجه مولف را به خود جلب کرد و به این نتیجه رسید که مطلبی جمع کند که مبتنی بر منابع نخستین باشد و این کتاب محصول این نکته است. از ویژگی‌های مهم کتاب این است که اعراب‌گذاری‌ای دارد که در خوانش به مخاطب کمک می‌کند. 

در ادامه این نشست محمدهادی زاهدی مولف کتاب در پاسخ به این سوال مجری که با کدام بخش از کتاب ارتباط بهتری برقرار کرده است گفت: من سعی کردم در این کتاب قلم‌فرسایی نکنم و نوشته شیخ صدوق را که مقتلی از قرن دوم نقل می‌کند به شیوه‌ای خوانا برای مخاطب بیان کنم.

او افزود: به جز قسمت‌هایی در کتاب که نیاز به مقدمه داشت مثل زمانی که ابی عبدالله از روی زین به زمین افتاد و قلم دیگر در دست من نبود، سعی کرده‌ام به شدت به متن متعهد باشم و دقیقا آنچه را که در تاریخ روی داده است بازنمایی کنم. 

زاهدی بیان کرد: در نگارش این کتاب، 8 کتاب به عنوان منبع به کار رفته است که این 8 کتاب مربوط به قرن دوم یا سوم هجری است و ما مقتلی از قرن اول نداریم.

او ادامه داد: به نظر می‌رسد یک نکته در تاریخ کربلا وجود دارد و آن این است که کربلا یک ظرفیت عظیم دراماتیک دارد. در سفر امام از مدینه تا مکه و از مکه تا کربلا این ظرفیت وجود دارد. در حادثه کربلا نه تنها هریک از افراد که هریک از اشیا مثل قلم، شمشیر، مشک و حتی اسب‌ها می‌توانند روایتگر یک قصه باشند و نمی‌توان گفت کدام قصه جذاب‌تر است چراکه هر قصه برای هر کسی جذاب‌تر است.

او در پاسخ به این سوال که جای چه چیزی در کتاب شما خالیست؟ بیان کرد: من به عنوان کسی که این کتاب را نوشته‌ام فقط قصدم این بود که بگویم ما هم از خریداران یوسف بودیم و درواقع من هم درباره امام حسین(ع)، کتابی نوشته‌ام. وگرنه که در این زمینه کارهای بسیار خوبی انجام شده و کارهای بسیار خوبی هم انجام می‌شود و ظرفیت‌های بالایی هم برای کار در این حوزه وجود دارد. اما دغدغه‌ای که من دارم و هنوز تحقق پیدا نکرده این است که مثل ملاحسین واعظ کاشفی که آمد و یک نیاز را در جامعه ما کشف کرد و کتابی نوشت به نام روضه‌الشهدا و با دراماتیزه کردن قصه‌ها نام مجلس عزای سید‌الشهدا را نام کتاب خود قرار داد، با چنین قلم سحرانگیزی بتوانم در عین سحرانگیزی کتابی مستند و متناسب با نیاز جامعه تحریر کنم.

در ادامه این نشست طاووسی عاشورا پژوه و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در نقد این کتاب بیان کرد: در مورد کتاب باید گفت این کتابی است که خوش‌خوان است و قلم روان و چاپ خوبی دارد و به دلیل وزن سبکی که دارد می‌توان به راحتی آن را در دست گرفت. مطلب غیرمستندی هم در آن نیست. اما نکاتی که عرض می‌کنم برای کمک به مولف و ناشر برای چاپ‌های بعدی است.

او افزود: کتاب نمایه ندارد و مخصوصا اینجور کتاب‌ها که تاریخی است درباره اشخاص و اماکن، نمایه می‌خواهد و اگر نمایه کتب و آیات و روایات هم باشد که چه بهتر. اما نکته‌ای که برای من موجب سوال است این است که در مقدمه به روایتی از شیخ صدوق اشاره شده از امام صادق(ع)، که برای تکمیل آن روایت است که به این منایع متقدم اشاره شده است. حال سوال این است که ملاک گزینش و انتخاب این متون چه بوده است؟ زیرا متون مقدم دیگری هم بودند که می‌شد محل اشاره قرار بگیرند.

او به عنوان مثال به مقتل حصین‌بن عبدالرحمن سلمی کوفی که جعفریان آن را منتشر کرده اشاره کرد و گفت: این جزو مقاتل کهن است که هم دوره با ابو مخنف و به روش او نوشته شده است و بسیار روایت معتبری است زیرا حصین‌بن عبدالرحمن سلمی روز عاشورا در کوفه بوده و ۴۰ ساله هم بوده است. یعنی روایت کربلا را با یک واسطه و روایت‌های کوفه را بدون واسطه نقل می‌کند.

او درباره ابهام دیگرش گفت: چرا در این کتاب به دیگر آثار شیخ صدوق اشاره نشده و شیخ صدوق ۵ اثر دیگر دارد که در آنها به عاشورا می‌پردازد و در کتاب "مقتل شیخ صدوق" اثر صحتی سردرودی همه آنها جمع شده است و چه خوب بود به این کتاب هم ارجاع داده می‌شد.

او افزود: اگر مبنای شما در گزینش این ۸ کتاب نوشتن یک گزارش پیوسته است چرا طبقات ابن سعد در آن نیست؟ یا متون دیگری داریم که خطاب به کسانی که در حوزه عاشورا می‌نویسند و سخنرانی می‌کنند عرض می‌کنم که چرا ما همه‌اش به سراغ یک سری متون متعارف می‌رویم به متون دیگر توجه نمی‌کنیم؟ به عنوان مثال مقتل زیدیه که امسال انتشارات آرما چاپ کرده است کتاب مفیدی است.

او اظهار کرد: علاوه بر اینها ما گزارش‌های متعدد فراوانی در متون همین ۴ قرن اول داریم که در تکمیل مباحث این کتاب می‌توانست کمک کند مثل تاریخ یعقوبی؛ تاریخ خلیفه‌بن خیاط، نسب قریش مصعب، صحیح بخاری و... بنابراین اگر مولف کتاب بیان می‌کرد که علت مراجعه به این ۸ اثر و صرف نظر از آثار دیگر چیست، می‌توانست این ابهامات را برطرف کند و شما که این باب را باز کردید بهتر بود برای مخاطب فارسی و ارجاع برای اسنفاده بیشتر مخاطب عام به منابع بیشتری اشاره می‌کردید.

در ادامه این نشست زاهدی مولف کتاب به پاسخ به ابهامات و سوالات ایجاد شده پرداخت و اظهار کرد: من این 8 کتاب را نگفتم کامل‌تر از بقیه کتاب‌ها هستند. من به مقاتل برآمده از زحمت ذیگران ازجاع ندادم و نکته دوم این است که گفتم این 8 کتاب منابع من هستند و استقرای تام در کار من نیست و این کار یک درسنامه‌ای است برای دوست‌دران و علاقه‌مندان سیدالشهدا.

او ادامه داد: من باید در مقدمه اشاره می‌کردم که در جاهایی به منابع متاخر مراجعه کرده‌ام که ضرورت داشته است. تحقیقات جغرافیایی یا باستان‌شناسی و تاریخی نشان داده که کربلا این بوده است و نیاز است که به این موارد هم اشاره شود.

زاهدی در رابطه با اینکه چرا این شکل گزینش برای نگارش کتاب از سوی او رخ داده بیان کرد: در رابطه با حادثه کربلا هدف من نگارش متنی بوده که متقن بوده باشد نه که همه متن بوده باشد. اگر شما بخواهید همه تاریخ را بیاورید که نمی‌شود ضمن اینکه نمی‌توان گفت هرچه که ابومخنف ذکر کرده صحیح ست و هرچه بقیه گفته‌اند اشتباه است. بنابراین من در مقدمه ذکر کرده‌ام که منابعی که من در نگارش این کتاب از آنها استفاده کرده‌ام این 8 کتاب است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها