شنبه ۷ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۹:۲۲
فراستخواه: آیین نامه ارتقا نگاه وارونه به علم دارد/ شادی طلب: آیین نامه ارتقا تفاوت‌های جنسیتی را نمی‌بیند

فراستخواه گفت: آیین نامه ارتقا یک نگاه وارونه به علم دارد و این را نادیده می‌گیرد که ذهن و زبان علمی‌ باید با مسایل جامعه درگیر شده و لذت اکتشاف علمی‌ را تجربه کند. این زندگی در آیین نامه ارتقا در پرده قرار می‌گیرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) پنل پنجم از همایش «سنجش و ارزیابی آیین نامه ارتقاء اعضاء هیات علمی‌دانشگاه‌ها» با دبیری رضا ماحوزی در تالار فارابی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی برگزار شد.

ژاله شادی طلب در این پنل درباره تبعیض‌های جنسیتی در آیین نامه ارتقا به ویژه در ارتقا زنان به درجه استادی تمام سخن گفت و افزود:  دو دیدگاه در این باره وجود دارد؛ برخی معتقدند اصلا مساله ای وجود ندارد و هر کسی بر اساس شایستگی می‌تواند در این سیستم ارتقا یابد. آنها می‌گویند دستورالعمل‌ها با وسواس انتخاب می‌شود و هر دو جنس فرصت برابر برای رسیدن به استادی دارند. اما دیدگاه دوم معتقد است آیین نامه ارتقا در برابر این موضوع خنثی است. اینکه گفته می‌شود مساله ای وجود ندارد اساسا مشکلات بسیاری ایجاد می‌شود.

او ادامه داد: آمارها نشان می‌دهد در طول زمان وزن استادیارهای زن بیشتر شده اما وزن استادهای تمام زن کاهش یافته است. پس طی ده سال اخیر این آمار از حدود 8 درصد به چهار درصد کاهش یافته است.

شادی طلب گفت: سهم زنان در سال 84 در مرتبه استادی 9 درصد و در سال 95 چهار درصد بوده است. آیا این نشان دهنده این نیست که مساله ای وجود دارد که موجب کاهش سهم زنان در اعضای هیئت علمی‌می‌شود؟ اگر آیین نامه قرار است خنثی باشد چرا سهم زنان کم شده است؟

این استاد دانشگاه با طرح این سوال که این اتفاق در کشورهای دیگر چگونه است؟ پاسخ داد: استرالیا در طی 18 آمار استاد تمام‌های زن از 14 به 31 درصد، کانادا از 15 به 26 درصد، هند از 10 به 18 درصد رسیده و پاکستان از 8 و نیم درصد به 20 درصد رسیده است. بنابراین کشورهای دیگر طی دو دهه اخیر سیاست‌هایی را تنظیم و آیین نامه‌ها را اصلاح کردند.

او تاکید کرد: اگر قرار باشد بر اساس شایستگی زن‌ها ارتقا یابند چه چیزی این شایستگی را تشکیل می‌دهد؟ آیا شایستگی در شیمی‌با علوم انسانی یکی است؟ تا چه اندازه زمینه‌های تربیتی کسانی که معیارها را تنظیم و ارزیابی می‌کنند بر کاربرد آن‌ها تاثیر می‌گذارد؟

شادی طلب گفت: ممکن است به دلیل زمینه‌های فرهنگی برخی از داوران برخی از معیارها را مهم تر بدانند. آیا من شایستگی را طوری تعریف می‌کنم که استاد دیگری تعریف می‌کند؟ در این زمینه پژوهش چندانی وجود ندارد اما من در پژوهش کیفی خودم در این باره با برخی از زنان و مردان درگیر این موضوع صحبت کردم.

او درباره پاسخ زنان درباره معیارهای شایستگی توضیح داد: از نظر آنها مدرس خوب بودن، توانایی و کیفیت تدریس، برقراری ارتباط با دانشجویان و ... است بنابراین هیچ موردی نبود که بگویند شایستگی یعنی پژوهشگر خوب بودن! این‌ها وقتی می‌خواهند فعالیت‌های اصلی خود را انجام دهند به پژوهش اهمیت می‌دهند اما به آموزش اهمیت بیشتری می‌دهند. آنها می‌گویند در آیین نامه ارتقا آموزش در برابر پژوهش قرار گرفته و امتیاز زیاد پژوهش باعث شده اولویت استادان به پژوهش اختصاص یابد و به آموزش کمتر برسند.

این استاد دانشگاه عنوان کرد: درباره پژوهش‌ها در حوزه بین المللی در آیین نامه ارتقا از سال 62 تاکنون یکی از بندهای فرصت مطالعاتی این است که هزینه‌های همسر و دو فرزندش را بتواند تامین کند. در هیچ کدام ننوشته شده این مربوط به زنان است یا مردان و فقط ذکر شده همسر! یکی از استادان زن به من می‌گفت وقتی می‌خواسته از فرصت مطالعاتی خود استفاده کند با این جمله رو به رو شده که واژه همسر و فرزندان برای مردان است و نه زنان! به همین دلیل ایشان شکایت خود را به وزارت علوم می‌برد. آنجا به او می‌گویند در فیش حقوقی شما عائله همسرتان حساب می‌شوید و نه برعکس!

به گفته او، در آیین نامه ارتقا همه چیز با دلار سنجیده می‌شود. برای زنان مقاله بین المللی دیده می‌شود اما عملا به او اجازه فرصت مطالعاتی داده نمی‌شود. زنان  به هیئت ممیزه، کمیته‌های منتخب دانشکده و ... نمی‌رسند. کمیته‌های منتخب در دانشکده‌ها یارگیری است و چون همه مرد هستند می‌توانند با هم راحت تر باشند. در دانشکده‌ها آقایان با هم حرف می‌زنند، می‌خندند و پژوهش تقسیم می‌کنند! اما زنان کجا هستند؟ می‌گویند چرا زنان با انگیزه عمل نمی‌کنند؟ زنان چگونه انگیزه باید داشته باشند؟!

شادی طلب با اشاره به اینکه آیین نامه ارتقا ضد زن عمل می‌کند البته مردان با زنان دشمنی ندارند! افزود: اما طبیعی است که زنان در شبکه غیر رسمی‌قدرت راهی ندارند. از سوی دیگر زنان نقش مادری و همسری دارند و حتی اعضای هیئت علمی‌مرد که زن استاد دارند از همه مواهب آن استفاده می‌کنند

او ادامه داد: برخی از دانشیاران با تمام سختی‌ها پرونده ارتقا درست کردند و ارسال کردند. اینجا این سوال مطرح است که چه کسانی قرار است این پرونده را ارزیابی می‌کنند؟ به ویژه در حوزه علوم انسانی افرادی این را ارزیابی می‌کنند که اساسا دغدغه یا شناخت آن موضوعات را ندارند. ترکیب داوران مردانه است و ریشه‌های تربیتی و فرهنگی آنها باعث می‌شود بسیاری از موضوعات را نبینند.

شادی طلب گفت: زنان نمی‌توانند با دانشجوی مرد دکترای خود تعامل بیشتری داشته باشند چون دچار مشکلات دیگری می‌شوند! در حالیکه آقایان که شاگردان دکتری اشان همه وزیر و وکیل و ... هستند می‌توانند از این طریق پروژه‌های پژوهشی بگیرند!

به گفته او، آیین نامه ارتقایی که این تفاوت‌های جنسیتی را نمی‌بینند و آن را نادیده می‌گیرند باید اصلاح شود. سیاست بین المللی شدن، مقاله بین المللی شدن و ... به دلیل مسایلی که گفتم به ضرر زنان تمام شده است.

شادی طلب عنوان کرد: بهتر است وقتی وزن آموزش و پژوهش را یکسان نمی‌کنیم به زنان اجازه دهیم خودشان تصمیم بگیرند وزن آموزششان را بیشتر کنند یا پژوهششان! این کار در سراسر دنیا انجام می‌دهند.

او در پایان پیشنهاد کرد: امتیاز پژوهشی اعضا را با میزان دلاری که به دانشگاه می‌آورند نسنجید. در ماده فرصت مطالعاتی عبارت زن و مرد را با هم بیاورید. غیبت زنان از کمیته‌های ممیزی و منتخب دانشکده‌ها را برطرف کنید. دلایل رد هر متقاضی به صورت مکتوب به اعضا بیان شود باید این در آیین نامه ارتقا بیاید.

لیلا فلاحتی نیز در بخش دیگری از این نشست با اشاره به اثر ماتئو و ماتیلدا گفت: اگر یک زن تولید محتوا داشته باشد امتیاز کمتری در مقایسه با یک مرد می‌گیرد. از سوی دیگر امروز پروژه‌های پژوهشی تبدیل به یک رانت شده و اساسا در حلقه شبکه مردان تقسیم می‌شود. از سوی دیگر در پژوهش‌ها عموما زن‌ها نقش مدیریتی ندارند و بیشتر دستیار هستند.

فراستخواه نیز سخنرانی خود را در این مراسم ارائه کرد و گفت: سنجش گری چیزی فراتر از قضاوت است و در آن مساله‌مندی، تفکر انتقادی، تفسیر، اخلاق و ... وجود دارد.

او با اشاره به سه سطح در سخنرانی خود  که آیین نامه را در بر می‌گیرد عنوان کرد: یک منطق درونی آیین نامه ارتقا است. آیین نامه ارتقا امر علمی‌را به امر اداری تقلیل می‌دهد. از سوی دیگر آیین نامه را امر اجتماعی علم را به امر اداری تقلیل می‌دهد. علم یک نهاد  اجتماعی است و ما می‌بینیم این آیین نامه بر اساس منطق علم ساخته نشده است. این آیین نامه یک بی اعتمادی سیستماتیک به امر اجتماعی علم دارد و اساسا برای علم ابزاری ساخته شده است.

او ادامه داد: امروز یک وضعیت از تولید انبوه وجود دارد که اعضای هیئت علمی‌ نسبت به آن از خودبیگانه اند. از سوی دیگر نوعی بت وارگی نسبت به مقالات وجود دارد و آن را جایگزین زندگی و شور علمی‌ کردیم!

این جامعه شناس گفت: این موضوع عزت نفس اعضای هیئت علمی‌ را کم کرده است. این آیین نامه یک نگاه وارونه به علم دارد و این را نادیده می‌گیرد که ذهن و زبان علمی‌ باید با مسایل جامعه درگیر شده و لذت اکتشاف علمی‌ را تجربه کند. این زندگی در آیین نامه ارتقا در پرده قرار می‌گیرد.

او با اشاره به اینکه آیین نامه ارتقا خاصیت معمایی را از جهان علم گرفته است یادآور شد: علم معمایی است که دانشگاه را دانشگاه می‌کند و حالا آیین نامه از این علم چیزی قابل شکار و عکس انداختن ساخته است.

به گفته فراستخواه، آیین نامه از یک سو به شکل سیستماتیک علم و دانشمند را از جامعه جدا می‌کند اما آن را عاج نشین آکادمی‌ هم نمی‌کند. این آیین نامه به صورت سیستماتیک فسادی را درست می‌کند که پشت آن بنگاه‌های تولید مقاله و کتاب شکل می‌گیرند! نابازاری در جامعه به وجود آمده که دور از شان اصحاب علم در جامعه است.

فراستخواه با اشاره به اینکه آیین نامه جزئیاتی دارد که شیطان در ان حضور دارد وبسیار بی رحم است و احساس ندارد توضیح داد: آیین نامه به حقوق، پویش‌ها و نیازها و کاستی‌های علمی‌ سرزمین ما بی اعتناست. آیین نامه عمل علمی‌ را به رفتار علمی‌ فروکاست می‌کند.

او یادآور شد: این جدول‌ها  و پیوست‌ها باعث می‌شود لذت علمی‌ از بین برود در حالیکه علم یک اکتشاف و پرسش است. آیین نامه دستگاه شمارشی شده که سایه سنگینی از رفتارگرایی علمی‌ را گسترش می‌دهد. ما با علم یک بده و بستانی داریم و گویی با این آیین نامه علم کوپنی شده است. علم ارزش‌های ارتباطی دارد و در علم داد و ستد و مبادله نیست بلکه ارتباط و تفسیر و بیان است. علم خاصیت رهایی بخشی دارد.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه این آیین نامه بخش‌های زیادی از علم را به تبعید می‌فرستد عنوان کرد: به طور مثال آیین نامه آموزش را به تبعید فرستاده در حالیکه آموزش و پژوهش باهم است اما الان این دو رقیب هم هستند.

او گفت: دعوی من این است که آیین نامه خلاقیت زدایی می‌کند و یک معلم هنر، زیست شناسی، ریاضی و ... نمی‌تواند با این آیین نامه اوج بگیرد و این واقعا مهم است که این آیین نامه خلاقیت زداست و بیشتر اشرافیت سازمانی ایجاد کرده و یکی استاد می‌شود دیگری استادیار و غیره! از سوی دیگر این آیین نامه مرجعیت زدایی از علم کرده است. سیستم این آیین نامه توانایی مرجعیت دادن و گسترش این مرجعیت را ندارد.

فراستخواه با اشاره به اینکه در ایران محصولات علمی‌و گل‌ها و گلخانه‌های علمی‌ عوض شده است اما آب و هوای علم خراب شده و زیست بومی‌علمی‌توسعه نیافته است به تشریح  دومین سطح از ارزیابی آیین نامه پرداخت و گفت: دومین سطح توضیح علی آیین نامه است اینکه چرا آیین نامه ارتقا این طور شده است؟ اگر ما می‌خواستیم تربیت کارمند برای دولت بکنیم این آیین نامه همین کار می‌کند چون آیین نامه چنین کارکردی دارد. باید دید شرایط پیدایش چنین آیین نامه چه بوده چون به هر حال یک شرایط وجودی برایش وجود داشته که این آیین نامه از آن تراوش کرده است.

فراستخواه درباره سطح سوم هم توضیح داد: سطح سوم تحلیل عملکردی آیین نامه است. این آیین نامه به لحاظ پرفورمنس چه کارکردی داشته است؟ این آیین نامه متن و حاشیه جنسی، سنی، رشته ای، حوزه مطالعاتی، نوع دانشگاه‌ها و ... ایجاد کرده است.

او با بیان اینکه یکی از نتایج آیین نامه فرمالیزم علمی‌ است گفت: رزومه‌های علمی‌ سازمانی جای رزومه‌های اجتماعی علم ورزی را گرفته است. الان اصحاب علم کمتر رزومه علم ورزی دارند اما رزومه سازمانی زیاد دارند. در آیین نامه ارتقا یک سیاستی است که مشوق گذاری و شیب گذاری می‌کند و عزت نفس علمی‌اعضا را آیین نامه گرفته است.

به گفته او، از نتیجه عملکرد آیین نامه این است که دانشگاه هست اما کاری برای جامعه نمی‌کند ما برای دانشگاه کنش داریم حتی گریه می‌کنیم اما دانشگاه خودش را نگه می‌دارد بدون اینکه برای جامعه کاری کند.

او با بیان اینکه اعتماد به علم در حال ترک خوردن است گفت: قبلا مردم نسبت به اهل علم در مقایسه با تاجران و ... اعتماد داشتند اما الان این اعتماد کم شده است.
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها