دوشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۱۹:۱۱
آثار خوب ادبی کودک مخاطب دوگانه دارد

ایبد گفت: آثار خوب ادبی کودک، مخاطب دوگانه دارد. هر مخاطب با توجه به میزان شناخت و علم خود، به یک مدل از داستان لذت می‌برد. دوره‌ای است که نمی‌توان خواننده بزرگسال مانند پدر و مادر را از خواننده کودک جدا کرد چون ناخودآگاه پدر و مادر در کنش و واکنش کودک هستند. ابزاری که مسیر فرایند تولد تا نوجوانی را هموارتر می‌کنند واقعاً داستان است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،  
نشست خبری «کودک کیه؟ قصه کودک چیه؟» از سلسله نشست‌های سی‌وسومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با حضور افسانه گرمارودی (نویسنده) و طاهره ایبد (نویسنده)، یکشنبه (بیست‌وپنجم اردیبهشت‌ماه) به صورت حضوری در غرفه انتشارات مهرک برگزار شد.
 
ابزاری که مسیر فرایند تولد تا نوجوانی را هموارتر می‌کند، واقعاً داستان است
 افسانه گرمارودی در ابتدا این نشست از ماهیت ادبیات کودک و نحوه شکل‌گیری آن گفت: ابتدای ادبیات کودک به فرهنگ عامه و متل‌هایی برمی‌گردد که مادران برای فرزندان خود می‌خواندند؛ اما تصور می‌کنم منظور شما بیشتر ادبیات داستانی کودک در دوران جدید است و قرار نیست ما به تاریخچه تحول ادبیات و سیر آن از گذشته خیلی دور تا مشروطه و سپس در چند دهه اخیر بپردازیم. مسلما یکی از تأثیرگذارترین جریان ادبی در ساختار کنونی داستان کودک در چند دهه اخیر و استمرار آن تا کنون کتاب قصه‌های منتشر شده در دهه چهل توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. عوامل متعدد دیگر تغییر نگاه به خود کودک و توجه به چاپ مجلاتی برای آن­ها بوده است. اگرچه این حجم از کتاب‌ کودکی که در نمایشگاه دیده می‌شود، به دو سه دهه اخیر برمی‌گردد و تفاوت آن با قصه­های گذشته در غوغای تخیل و فانتزی در آن­هاست. البته تخیل به انسان کمک می‌کند تا بهتر زندگی‌ کند و مثلا برای جابه­جایی هواپیما و زیردریایی بسازد؛ اما چه قدر تخیل و فانتزی به کار گرفته شده در برخی داستان‌های کودکانه توانسته راه را برای مخاطبان هموار کند و ذهن آن‌ها را به سمت تفکر هدفمند نزدیک کند.
 
وی درباره لزوم شناخت کودکان و نوجوانان به قصد نگارش برای آن‌ها افزود: به شکل ناخودآگاه همه ما به سمتی می‌رویم که نیازهای کودکان را در قصه‌ها حل کنیم؛ برخی با نگاه سرگرم کنندگی و برخی با آموزش مستقیم و غیر مستقیم و غیره؛ اما اغلب برای رسیدن به این هدف درپی شناخت بیشتر مخاطب از جنبه روانشناسی هستیم. درحالی که باید به بعد ادبی هم توجه کنیم. یک نویسنده باید بداند برای چه گروه سنی می‌نویسد و از چه کلماتی باید استفاده کند تا مناسب سن مخاطب باشد. متاسفانه ما نتوانستیم بین کودکان و اطلاعات ادبی پیوند بزنیم؛ برخی معلمان هم این مهارت را ندارند که کودکان را مشتاق به شناخت ادبیات کهن کنند.
 
گرمارودی در بیان ویژگی‌های نویسنده کودک گفت: هرچه سن مخاطب کمتر باشد توانمندی نویسنده باید بیشتر شود. همچنین نویسنده نباید تنها به بعد سرگرم کنندگی داستانش توجه کند. یک نویسنده وقتی اندیشه‌ای دارد که قابلیت طرح برای مخاطب را دارد، باید دست به قلم شود. متأسفانه با گاه با کتاب‌هایی مواجه می‌شویم که قابلیت لازم را نداشته­اند؛ ولی چاپ شده و جایزه هم گرفته­اند. اینجاست که ضرورت نقد مطرح می­شود تا محک و اساسی باشد و به کمک آن  بتوان کتاب‌های سره را از ناسره غربال کرد.
 
وی ادامه داد: گاهی ما فکر می‌کنیم آزادی عمل بیش از حد باعث رشد و تعالی بچه‌هاست. در حالی که خودمان در نقش والدین گاه به بچه‌ها اجازه ورود به هرجایی را نمی‌دهیم. گاه از خواسته‌های خود می‌گذریم، چون گمان می­کنیم برای فرزندمان مناسب نیست؛ چطور می‌توان به عنوان یک نویسنده از این مسائل غفلت کرد؟ تعدادی از نویسندگان احساس می‌کنند هرقدر عامیانه‌تر بنویسند به کودک نزدیک‌تر می‌شوند. در صورتی که این‌گونه نیست.
 
گرمارودی درباره وارد کردن کودکان به دنیای بزرگسالی گفت: همان‌طور که نمی‌توان به بچه شش ماهه غذای بزرگسال را داد، نمی‌توان آن‌ها را به یکباره وارد دنیای بزرگسالی کرد. ما در کودکی، بچه‌ها را کم‌کم با دنیای بزرگسالی آشنا می‌کنیم ولی مرز بین آن خیلی سخت است. با داستان، بچه‌ها را با مهارت‌های زندگی پله‌پله آشنا می‌کنیم اما باید حد و اندازه سن کودک را در نظر گرفت. اگرچه هدف از ادبیات در وهله اول کسب مهارت زندگی و تجربه زیستی است.
 
کودک، موجودیتی است که  از احتمال به قطعیت می‌رسد
طاهره ایبد در تعریف کودک و کودکی گفت: دوره جنینی، خردسالی، کودکی و نوجوانی، نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری شخصیت کودک دارد. شاید در بدو تولد تمام نوزادان شبیه هم به نظر برسند؛ اما حتی در آن دوره هم تفاوت‌هایی در نوزادان دیده می‌شود که بخشی از آن به DNA  و مسائل ژنتیکی برمی‌گردد و بخش دیگری به شرایط جسمی، روحیات  و خلق و خوی مادر، که همه بر روی جنین تاثیر می‌گذارد. پس از تولد، اگر نمادین ببینیم، نوزاد با گریه اعلام موجودیت می‌کند. اگر استعاری به گریه نوزاد نگاه کنیم؛ می‌توانیم آن را  "زنگ هشدار و توجه‌خواهی" قلمداد کنیم. این لحظه، آغاز شکل‌گیری شخصیت اوست. مفهوم کودک و کودکی در عین حال که ساده به نظر می‌رسد، بسیار پیچیده  است. نوزاد از لحظه‌ی تولد  و حتی از  دوره جنینی، برای تبدیل شدن به یک شخصیت، یک فرآیند را طی می‌کند. محیط خانواده، شرایط و امکانات مادی، سیستم آموزشی و فرهنگی، ساختارهای فرهنگی و اجتماعی، جغرافیا و  اقلیم آب و هوایی، همه و همه در شکل گیری شخصیت او دخالت دارند و تاثیرگذارند.
 
وی در ادامه گفت: تولد نوزاد، اعلام موجودیت است؛ منظور من صرفا یک موجود جسمی و فیزیکی نیست، به عقیده من کودک،  موجودیتی است که  از احتمال به قطعیت می­‌رسد و از لحظه تولد، بزرگسالان باید آن‌ها را بفهمند و نیازهایشان را تامین کنند تا دوره کودکی روند درستی را طی کند. کودکی بازه‌ای است که طی آن این موجود از شباهت­ها و اشتراکات غریزی به تفاوت‌های اکتسابی و دریافتی می‌رسد. کودکی دوره احتمال‌هاست. این که او در بزرگسالی چه شخصیتی خواهد داشت، احتمال‌های مختلفی وجود دارد، بسته به چگونگی و میزان تاثیر متغیرهای مختلف بر او، یعنی توجه و بی‌توجهی به نیازهای جسمی، روحی، روانی، عاطفی، فرهنگی، اجتماعی و موارد دیگر،  برخی احتمال‌ها به قطعیت می‌رسد و شخصیت او شکل می‌گیرد و از احتمال به قطعیت می­رسد،. بازه‌ی تبدیل از احتمال به قطعیت، برهه بسیار حساس و تعیین کننده­ای است که می­تواند کودک را به فاعل (کننده کار و توانمند) یا مفعول (ناتوان و منفعل) تبدیل کند، در ساختار داستان، شخصیت فاعل، خودش مشکلات خودش را حل می‌کند یا اگر نتواند از دیگران کمک می‌‌خواهد، شخصیت مفعول، دچار انفعال است و دیگران برایش تصمیم می گیرند و مسیرش را تعیین می‌کنند؛ پس کودکی می‌تواند کودک را به مسئول یا مسئله‌ تبدیل کند.
 
ایبد درباره داستان و تاثیر آن در دوره کودکی گفت: اگر در داستان‌هایی که برای خردسالان و کودکان خلق می‌شود؛ عناصر ادبی و بُعد روانشناختی در نظر گرفته شده باشد مخاطب دوگانه دارند. مخاطب این گونه آثار هم بچه‌ها هستند، هم پدر و مادرها. پدر و مادر در کنش و واکنش  مستقیم و مداوم با فرزندشان قرار دارند. هر دو گروه از خواندن این داستان‌ها لذت می‌برند؛ داستان‌ها به هر دوی آن‌ها مرتبط است.

وی افزود: داستان ابزار مهمی است که  مسیر رشد شخصیت را از تولد تا نوجوانی هموارتر می‌کنند نوزادی که برایش کتاب خواننده می‌شود، حس شنوایی‌اش تقویت می‌شود و با دیدن تصویرها، سرعت تشخیص طیف رنگ‌ها در او شتاب می‌گیرد و  شناخت محیطی پیدا می‌کند، ضمن این که توجه و عاطفه بیش‌تری از پدر و مادر دریافت می‌کند.‌
 
وی در خصوص اهمیت خواندن کتاب و  وجود نسخه کاغذی، نسبت به کتاب الکترونیک و کتاب‌های شنیداری گفت: وقتی کودک کتاب را لمس می‌کند و آن را ورق می‌زند،  احساس صمیمی‌تر نسبت به آن پیدا می‌کند. کودک پیش از خواندن متن، تصویرهای کتاب را درونی‌سازی می‌کند و در ذهنش، داستان خودش را روایت می‌کند، پس از خواندن متن هم، داستان دیگری در ذهن او شکل می‌گیرد و او با شخصیت‌ اصلی یکی می‌شود و ماجرای او را تجربه می‌کند،  اینجاست که خلاقیت شکل می‌گیرد و داستان کار خود را انجام می‌دهد.
 
ایبد در پاسخ به این که چگونه می‌توان داستانی خلق کرد که برای بچه‌هایی که جغرافیا و فرهنگ‌ دیگری دارند، قابل درک باشد،  گفت: داستان، جهانی است که با ابزار کلمه و تجربه و دانش نویسنده خلق می‌شود. تفاوت فرهنگی، مانعی برای لذت بردن از داستان و دریافت مضمون نیست؛ اگر جهانی فکر کنیم و بومی بنویسیم.

وی گفت: نویسنده کودک برای نوشتن علاوه بر دانش و تسلط به تکنیک‌ها و عناصر داستان،  نیازمند تجربه زیستی، آشنایی با روانشناسی کودک و داشتن جهان‌بینی است. اثری که خلق می‌شود باید به گونه‌ای باشد که خواننده هم از آن لذت ببرد و  از آن لذت ببرد و هم از داستان دریافت‌هایی داشته باشد.
 
سی‌وسومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از بیست‌ویکم اردیبهشت‌ماه آغاز شده است و تا سی‌ویکم اردیبهشت‌ماه 1401 به مدت 10 روز ادامه خواهد داشت. علاقه‌مندان برای بازدید و خرید کتاب می‌توانند به مصلی امام خمینی (ره) مراجعه کنند.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها