چهارشنبه ۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۱
جعفری: نمی‌خواهم در یک ژانر بمانم / نگاه بازاری به ادبیات ندارم

جشن امضای کتاب «تور تورنتو» شب گذشته با حضور محمدعلی‌جعفری، نویسنده اثر، صالح مدرس‌زاده کارشناس‌مجری و جمعی از علاقه‌مندان در کتابشهر ایران، شعبه مشهد برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری‌ کتاب‌ ایران(ایبنا) در خراسان‌رضوی، کتاب «تور تورنتو» به نویسندگی محمدعلی‌جعفری روایتی از زندگی دانشجوی شهید امیرحسین‌قربانی یکی از شهدای حادثه هواپیمای اوکراین است. نویسنده در این کتاب با نگاهی متفاوت به این حادثه، عاشقانه‌های زندگی امیرحسین و شخصیت جذاب و خاص او را از زبان پدر روایت‌ می‌کند. محمدعلی‌جعفری از دل شخصیت‌های این پرواز، قصه‌ای متفاوت و خاص را روایت ‌کرده‌است.
 
نویسنده کتاب «تور تورنتو» در این نشست در خصوص هدف از نگارش این کتاب و اینکه چه عاملی او را به این موضوع جذب کرد، گفت: نگاه بازاری به فضای ادبیات ندارم و همیشه با نگاه متفاوتی کار کردم. دغدغه‌ام حل مساله در حوزه‌های فرهنگی کشور است. آثار من در عین حالی‌که فرهنگی‌اند، اما در آنها به سیاست هم توجه داشتم که این نکته در کتاب «تور تورنتو» هم دیده ‌می‌شود.
 
محمدعلی‌جعفری ادامه داد: در زمانی که فضای کرونایی بر کشور غالب بود و کسی کار جدی انجام نمی‌داد، به سراغ افرادی رفتم که کمک کادر درمان بودند و‌ میت کرونایی غسل‌ می‌دادند یا در بیمارستان اجساد را تیمم ‌می‌دادند، با آن‌ها گفتگو کردم و «دل پلاس» را نوشتم. این اتفاقات مختص ایران بود، در امریکایی که مدعی حقوق بشر است، مردم در زمان کرونا اسلحه‌ می‌خریدند؛ در حالیکه در ایران شاهد همدلی مردم بودیم.
 
رابطه امیرحسین با پدر و مادرش ستودنی بود
 
محمدعلی‌جعفری گفت: قبل از اینکه «تور تورنتو» را شروع کنم؛ مشغول نگارش رمانی بودم و با خودم عهد کرده‌بودم کار تازه‌ای را شروع نکنم، اما زندگی شهید قربانی به اندازه‌ای جذاب و خاص بود که کارهای دیگر را تعطیل کردم و خدا را شکر در سالگرد شهید این کتاب رونمایی شد.
 
وی اضافه کرد: از آن طرف با حجم آتش دشمن و روایت‌هایی که عنوان ‌می‌کردند، مواجه بودیم و از این طرف هم روایت درستی از این ماجرا نبود و جای خالی آن احساس‌ می‌شد و همین انگیزه برای نگارش این کتاب کافی بود. با وجود اینکه یک سال و نیم از این ماجرا گذشته، اما هنوز این داغ برای پدر و مادر سنگین است و همین کار را برای من سخت‌تر‌ می‌کرد.
 

نویسنده کتاب «تور تورنتو» در ادامه‌ی این نشست به ویژگی و شخصیت خاص شهید قربانی اشاره ‌کرد و افزود: رابطه امیرحسین با پدر و مادرش ستودنی بود و ادب خاصی نسبت به والدین و حتی جامعه‌ای که در آن زندگی ‌می‌‌کرد داشت.
 
جعفری خاطرنشان کرد: زندگی شهدای مختلفی را روایت کردم، اما رضایت پدر و مادر امیرحسین به اندازه‌ای بالا بود که این حجم از رضایت را برای هیچ شهیدی ندیده بودم و حتی یک ناراحتی کوچک هم از فرزند نداشتند. به حدی حجم رضایت بالا بود که همه دنیایشان را برای دغدغه تحصیل او در کشور دیگر گذاشتند.

امیرحسین با وجود زندگی لاکچری از چهارچوب بیرون نرفت
 
وی ادامه داد: نکته بعدی ‌میزان علاقه امیرحسین به خواهر معلولش است. هدف او از رفتن به کانادا این است که راهی برای درمان او پیدا کند. همچنین امیرحسین در عین زندگی لاکچری، از چهارچوب خدا و پیامبر بیرون نرفت و زندگی مومنانه‌ای داشته است. یکسال کانادا بوده و همه مسائل مهیا بوده، اما خود را پاک و منزه نگه ‌می‌دارد.  
 
جعفری با اشاره به اینکه نکته شاخص پدر و مادر امیر حسین این است که با وجود داغ سنگینی که دارند راضی به رضایت خداوند هستند و به من گفتند نمی‌خواهیم دل رهبر غصه‌دار شود، افزود: سابقه انقلابی بودن این خانواده و حضوری که پدر در جنگ 8 سال دفاع مقدس داشته، این نگاه آنها را برای مخاطب قابل باور ‌می‌کند و همین نیز انگیزه‌ای شد که روایت از سمت پدری باشد که سه سال در زمان جنگ، مفقود الاثر بوده است.
 


نویسنده کتاب «تور تونتو» با بیان اینکه نمی‌خواهم در یک ژانر بمانم و کارهایم تکراری شود، گفت: تمام تلاشم این است که به روز باشم و  دنبال روایت جدید و زندگی‌های خاص هستم.

در پایان این نشست بخشی از کتاب «تور تورنتو» که روایت سفر مشهد امیرحسین است  قرائت شد:
 
از روزی که از مشهد برگشته‌ایم دیگر حرفی از خرید و فروش نزده و هر چه بر‌می‌گردم و این سفر را مرور ‌می‌کنم چیزی دستگیرم نمی‌شود. سفری نبود آخر، چیزی شبیه سُک‌سُک. همه‌اش سه روز شد.
 
هنوز خستگی سفر توی تنش بود. هرشب هم مهمان ‌می‌آمد؛ فک و فامیل و دوست و آشنا. تا پیشنهاد دادیم: «می‌خوای بریم زیارت حال و هوایی عوض کنی؟» چشم هایش برق زد.
 
روز اولی که رسیدیم زهرا را نشاندیم روی ویلچر و خانوادگی رفتیم حرم. امیرحسین گفت زهرا را با خودمان ببریم سمت آقایان. ‌می‌خواست مادرش یک زیارت دلچسب برود. بعد هم زهرا را نگه داشت که من بروم پابوس آقا.


وقتی از زیارت برگشتیم دیدم تسبیجی مشکی گردن زهراست. پرسیدم: «این از کجا؟: گفت: «مرد عربی اومد و با گریه انداخت دور گردنش. شکسته بسته فهموند توی همه حرم‌ها متبرک شده.»
 
روز بعد هم اصلا نیامد حرم. هر چه زهرا را صدا زدیم بیدار نشد. امیرحسین ماند پیشش. هر اتفاقی افتاده توی همان روز اول افتاده.
 
پرواز برگشت. نفس‌به‌نفس هم نشستیم. داشت با پسرعمویش پیامکی حرف‌ می‌زد. فضولی‌م گل کرد. زیرچشمی پاییدمش. یکی‌یکی پیام ها را خواندم.
 
«یه حسی بهم‌میگه زود ‌می‌میرم.
حرفایی‌می زنی... فکر کردم‌ می‌گی دیگه نمی‌آی!  
نمی دونم. چند روزه تو مخمه.
فکر و خیال الکیه.
وقتی هم زیارت وداع رو‌ می‌خوندم انگار یکی بهم ‌می‌گفت دیگه اینجا نمی‌آی...
از این حرفا نزن!
چی بگم. خواب مرگ خودم رو زیاد دیدم.»
 
اضافه می‌شود دی ماه امسال کتاب «تور تورنتو» روایت دانشجوی شهید حادثه پرواز اوکراین، امیرحسین قربانی در ۱۴۱ صفحه و با قیمت ۴۹ هزار تومان توسط انتشارات روایت‌فتح به قلم محمدعلی جعفری روانه‌ بازار کتاب شد و در همین مدت کوتاه به چاپ چهارم رسید. از جعفری پیش از این نیز آثاری چون «قصه دلبری»، «عمار حلب»، «سنجاب های لهستانی»، «دل پلاس» و «سربلند»  منتشر شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها