چاپ نخست كتاب «شكر» نوشته اكبر كوهي از سوي موسسه چاپ و نشر عروج (وابسته به موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني«ره») منتشر و روانه بازار نشر شد._
حجابهاي چندي، نسل جوان را از شناخت انديشههاي جامع و منظومه فكري و گستره شخصيت امام خميني(س) بازميدارد. يكي از اين پردهها، حجاب معاصر بودن با هم روزگاري است. اين نكته موجب شده است تا گستره و نفوذ انديشه و آراي امام آنگونه كه بايد، شناخته نشود. غلبه بر اين مانع شايد از طريق گذر ايام حاصل شود.
دومين حجاب، نقد قدرتمند سياسي امامت است. چهره مسلط امام (ره)در عرصه سياست چند دهه اخير كشورمان، هرچند بركتزا و ارجمند بوده، اما مانع از آشكار شدن ديگر ابعاد ايشان شده است. در نتيجه، بُعد سياسي ايشان بر ديگر ابعاد و به ويژه بُعد اخلاقي و عرفاني ايشان غلبه داشته و كساني كه ايشان را ميشناسند، بيشتر از رهگذر سياست است.
سومين حجاب، پيشينه علمي ايشان و واژگان خاصي است كه براي بيان انديشههاي خود برميگزيدند. ايشان به دليل بهرهمندي گسترده از دانشهاي مختلف اسلامي نظير فقه، اصول، تفسير، كلام، عرفان و فلسفه، داراي واژگاني گسترده بودند. نگاهي به آثاري مانند «شرح چهل حديث» يا «شرح حديث جنود عقل و جهل» اين نكته را آشكارتر ميسازد. اگرچه اين گستره واژگاني بيانگر عمق انديشههاي امام(ره) است، اما فهم آراي ايشان براي كساني كه از چنين زمينهاي برخوردار نيستند، دشوار مينمايد.
مجموعه «امام خميني(س) و مفاهيم اخلاقي» كوششي است براي فرارفتن از پارهاي از اين حجابها و آشنا ساختن نسل جوان با يكي از ابعاد اساسي امام؛ يعني بُعد اخلاقي. نويسندگان اين مجموعه كوشيدهاند تا مفاهيم كليدي انديشه اخلاقي امام(ره) را به گونهاي منظومهوار توضيح دهند و زمينه را براي درك كاملتري از آراي اخلاقي امام(ره) فراهم آورند.
مفروض نويسندگان اين مجموعه آن بوده است كه نقطه عزيمت امام، اخلاق بوده و حتي نگاه ايشان به سياست از اين منظر بوده، لذا پديد آوردن چنين مجموعهاي براي فهم انديشه مركزي ايشان لازم است.
اين اثر مجموعهاي است با مطالب متنوع كه به بررسي مقوله شكر و شكرگزاري پرداخته و با فرمايشات امام خميني(ره) مزين و معطر شده و به طور كلي به دنبال دو هدف است؛ نخست اهميت شكر و شكرگزاري از خداوند متعال و بندگانش و ديگري، ارائه الگويي عملي همچون امام خميني(ره) براي جوانان.
تعريف شكر
شكر در لغت، از كلمه شكر يشكر شكراً و شكوراً و شكراناً به معناي شكرگزاري و سپاسگزاري كردن است.
همچنين شكر در لغت به معناي اجر و مزد و قبول كردن عمل هم آمده است كه در اين صورت تشكر كردن خداي متعال از بندگان را شامل ميشود. در اصطلاح، شكر به معناي تصور نعمت و اظهار آن آمده است.
در تعريف شكر گفتهاند: شكرت الله؛ اعتراف كردم به نعمتهاي خداوند متعال و انجام دادم آن كارهايي را كه واجبالاطاعه بود و ترك كردم كارهايي را كه واجبالترك بودند و به همين خاطر شكر در قول و در عمل است.
با توجه به اين تعريفها، فهميده ميشود كه شكر در مقابل نعمت است. آيه شريفه هم مويد اين است كه اگر نعمتي متوجه ما شد، وظيفه ما در مقابل آن شكرگزاري بايد باشد: «واشكروا نعمتالله ...؛ نعمتهاي خدا را شكرگزار باشيد(نحل، آيه 114)».
همه نعمتهاي الهي، هدايايياند كه خداوند متعال به ما ارزاني داشته است. متوجه شدن به اين نعمتها و اظهار آنها و درصدد برآمدن جبران متقابل آنها و زبان به شكر و ثنا گشودن، همان شكر است. امام خميني(ره) در كتاب «شرح حديث جنود عقل و جهل» و در تعريف شكر ميفرمايند: «شكر، تصور نعمت و اظهار آن است» و در عبارتي ديگر اين گونه بيان ميدارند كه: «بدان كه شكر عبارت است از قدرداني نعمت منعم.»
با دقت در فرمايشات مذكور اينگونه نتيجه گرفته ميشود كه انسان بايد متوجه نعمتهاي الهي باشد و آن نعمتها را اظهار كند و نعمتها را پوشيده نكند. ديگر اين كه از دهنده نعمت قدرداني و شكرگزاري كند. اين شكرگزاري ميتواند به صورتهاي مختلفي در انسان بروز پيدا كند. در اينباره امام خميني(ره) در شرح حديث جنود عقل و جهل، مينويسند: «شكر عبارت است از: قدرداني نعمتهاي منعم، و اين معني، در مملكت قلب به طوري ظاهر شود، و در زبان به طوري، و در جوارح به طوري.»
حمد
حمد در لغت، به معناي ثنا كردن و ستودن آمده است. در فرهنگ بزرگ جامع نوين ذيل كلمه «حمد» ميخوانيم: «حمدته علي شجاعته و احسانه؛ ثنا كردم او را و ستودم به خاطر شجاعت و احسان كردنش.»
در حالي كه شكر در مقابل نعمت است، حمد؛ هم در مقابل نعمت و هم در مقابل غير نعمت قرار ميگيرد. «الحمد يكون عن يد و عن غير يد؛ حمد و ستايش و ستودن هم در مقابل نعمت است و هم در مقابل غير نعمت(لسانالعرب).»
بنابراين اگر كسي داراي كرامتي و يا صفات خوبي مثل شجاعت و سخاوت و... باشد، به خاطر دارا بودن اين صفات خوب، او را ميستاييم. هرچند كه نعمتي از او به ما نميرسد و تنها به آن حُسن و زيبايي و صفات خوبي كه دارد، او را حمد و ثنا ميكنيم.
در اصطلاح، حمد اين گونه تعريف ميشود: كسي را به خاطر احسانش و يا داشتن صفات و افعال خويش، ستايش كنيم و اين كه اين افعال و كارهاي خوب او از روي اختيار است نه از روي اجبار، بنابراين شايسته مدح و حمد و ستايش ميباشد، برخلاف لولو و مرجان كه زيبايي و خوبي آن اجباري است، نه اختياري و به همين خاطر كسي لولو و مرجان را حمد و ستايش نميكند. امام خميني(ره) در تعريف حمد ميفرمايند: «بدان كه علماي ادب و ظاهر گفتهاند كه "حمد" ثناي به لسان است به جميل اختياري»، يعني ستودن شخص با زبان، در مقابل زيباييهاي اختياري او؛ مانند شجاعت و... و همچنين تعظيم و تكريم آن شخص است. علامه طباطبائي(ره) هم در تعريف حمد ميفرمايند: «كلمه حمد بهطوري كه گفتهاند به معناي ثنا و ستايش در برابر عمل جميلي است كه ثنا شونده به اختيار خود انجام داده.» بنابراين وقتي ميگوييم: الحمدلله؛ يعني اين كه حمد و ستايش مخصوص خدايي است كه داراي صفات كمال و افعال او اختياري و زيباست.
سرچشمه زلال شكر، سيري در بوستان شكر، ميوههاي باغ شكر، به شمارش نيامدن نعمتها و عدم شكر آنها، باغبانان گلستان شكر و كفران نعمت و ناسپاسي، عناوين بخشهاي اين اثرند.
چاپ نخست كتاب «شكر» در شمارگان 5000 نسخه، 127 صفحه و بهاي 15000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما