سال 2008 شاهد بروز شیوههای جدید ارائه آثار ادبی بود؛ به طوری که خانههای چاپ از چاپ آثار ادبی تجربی امتناع کرده و دیگر شاهد نشر این آثار به صورت رمانهای متعارف براي ارائه عموم نبودیم. با اين حال به نظر ميرسد كه راههاي جديدي گشوده شده است...
هر چند بيشتر مطالب موجود در این سایت اثر نویسندگانی است که شهرت چندانی ندارند، اما آثاری از نویسندگان نام آشنای امروزی ادبیات فرانسه چون «روبو» و «شوویار» نيز در میان آنها دیده میشود. این آثار با فرمت pdf بر روی اين سایت قرار دارند و با پرداخت مبلغ پنج و نیم یورو که عاید نویسنده میشود، قابل دستیابی هستند.
پس از آن ناشری به نام «لئو شیر» به ميدان آمد. او کاری با عنوان «دستنوشتههای ژرالدین بارب با نام بهترین ناکامی» و سپس به همین شیوه مجموعه جدید دیگری از دستنوشتهها را برای خواندن بر روي اینترنت قرار داد. پس از آن متون ادبی فراوانی بدون انتخاب قبلی برای ارائه بر روی اینترنت منتشر شد.
هدف اصلی ارائه متون خام بر روی اینترنت اين است كه نویسنده از طریق خواندن نظرات خوانندگانش، امکان مرور و بهتر کردن آنچه نوشته است را بيابد. این نسخههای خطی به صورت رایگان و با فرمت pdf در دسترس هستند. اين سايتها به همان سبک و سیاق معرفی کتابهای کاغذی بر روي سايتها، ده صفحه اول کتاب را نيز روي سايت مي گذارند.
با وجود اين كه ابتدا ممكن است اين دو روش يكي به نظر برسد، اما کاملاً متفاوت هستند. شیوه اول از امتیاز همکاری میان یک ناشر دیجیتال و نویسنده و ویراستاری متن پيش از ارائه برخوردار است. در شیوه دوم به نویسندگان تازهكار یا دارای آثار قابل قبول اين امكان را ميدهد تا آثارشان هر چند بدون ويرايش قبلي اما حتي با اندكي مقبوليت ادبي، آن هم از طریق حضور بر روی سایت ناشری که متعهد به برقراری دیالوگ میان خواننده و نویسنده شده است، خوانده شوند. در این شیوه نوشتهها مانند آنچه در بلاگهای فراوان میبینیم نیستند.
چند ماه بعد، لئو شیر در اقدامی جالب تصمیم به انتشار نسخه کاغذی داستان ژرالدین بارب گرفت و آن را به صورت مجموعهای به نام دستنوشتهها... منتشر کرد. این گذر از انتشار اینترنتی به انتشار کاغذی، توسط ناشر لقب «انتشار دورهای» را به خود گرفت.
در اینجا سوالی در رابطه با مفهوم واقعی قرار دادن دستنوشتههای خام بر روی اینترنت مطرح میشود. آیا بحث بر سر رهایی از دستنوشته های کاغذی است که رسیدگی به آن از طرف ناشر نیاز به صرف پول و زمان قابل توجه دارد؟ به نظر میرسد واقعیت امر آن است که خواندن دستنوشتهها بر روی اینترنت صرفه زمانی قابل توجهی دارد، هرچند كمیته ویراستاری به وسیله توضیحاتی غیرحرفهای از سوی مخاطبان عام که همیشه هم از سر خیرخواهی نیستند، جایگزین شده است... جایی که نقدهای خیالی مخاطبان غیرحرفهای بر دستنوشتههایی که روزانه روی اینترنت قرار میگیرند جایی برای بحثهای واقعی باقي نمیگذارد ؛ با اين حال نقدهایی هستند که با توجه به میزان خوانندگان بر امکان انتشار اثر تأثیرگذار است... به نظر میرسد با پدیدهای چون برنامه تلویزیونی «استار آکادمی» سر و کار داریم که اینجا در ادبیات بروز پیدا کرده و درصدد معرفی ادبیاتی پرتوقع و مشکل پسند است.
با این وجود ميتوان خوانش دیگری از این شیوه خواندن آثار ویرایش نشده ادبی داشت؛ خوانشی که با خوانش قبلی نیز تعارضی ندارد. این شیوه دستیابی مستقیم به دستنوشتههای فیلتر نشده و ویرایش نشده ادبی امکان شکلگیری فرمهای جدید ادبی را نیز فراهم میآورد.
لئو شیر در معرفی مجموعه دستنوشتههای ارائه شده در اینترنت چنین میگوید:
«پنج قرن از اختراع صنعت چاپ میگذرد؛ سیاره گوتنبرگ امکانی فراهم آورده تا عده بیشتری توان خواندن داشته باشند. پس از ورود صنعت دیجیتال از دهههای گذشته تاکنون تغییری سریع و جدید در برابر چشمانمان جریان داشت و آن هم امکان دسترسی به شمارگان بالای آثار است. انبوهی از آثار، در اینترنت، در برابرمان قرار گرفت. انفجاری واقعی از آثار نوشتاری که به طور روزانه در وبلاگهای شخصی افراد بخصوص در کشورمان با انتشاری وسیع، نوشته میشود. چگونه میتوانیم میان این دو پدیدهای که دنیای ادبیات و نوشتار را دگرگون کردند - تقابل میان صنعت چاپی که به وسیله گوتنبرگ ارائه شد و پدیده وبلاگ نویسی که از ارمغانهای صنعت دیجیتال است- تقابل ايجاد كنيم؟ این یکی از سوالات مطرح در زمینه نشر آثار در آینده است.»
بنابراین او از تحولی در ادبیات سخن میگوید که میتواند آن را از تضعیف نجات دهد. ادبیاتی که برای فروش بیشتر در بازار کتاب مطابق با انتظار خوانندگان خود را تغییر داده و چه بسا منجر به تهی شدن آن شود. در عوض میتواند از مسیری که ناشر و نقدهای آن تحمیل میکند خارج شود. ادبیات دیجیتال اگر امکان چاپ پرتیراژ رمان را به صورت نسخههای کاغذی فراهم کرده باشد، در همان حال موجب فعالیت دوباره ادبیات تجربی شده که پیش از این تنها جنبه محرمانه و شخصی داشت. فرض را بر آن میگذاریم که در این هجوم گسترده و خارج از کنترل نشر آثار دستنویس، آثاری هر چند ناقص نیز میتوانند اوج گرفته و چه بسا ذائقه ادبی کسانی که باورشان نسبت به ادبیات تنها تجربهای شخصی است را ارضا کند. بدون در نظر گرفتن آنچه رخ خواهد داد، از مزایای این فرض استفاده کنیم.
ترجمه : خالد كارون
نظر شما