سخنی پیرامون انقلاب 57 از گذرگاه ادبیات منتشر شد
1348 سالی مهم برای ادبیات و سالی سرنوشتساز برای تاریخ معاصر ایران است
سال 1348 سالی مهم برای ادبیات و سالی سرنوشتساز برای تاریخ معاصر ایران است؛ سالی که نمیتوان آن را در تقسیمبندیهای کلی و مألوفی چون پس از کودتا یا پیش از انقلاب دورهبندی کرد؛ نقطهای تکین که باید آن را بهتنهایی بررسید.
سال 1348 سالی مهم برای ادبیات و سالی سرنوشتساز برای تاریخ معاصر ایران است؛ سالی که نمیتوان آن را در تقسیمبندیهای کلی و مألوفی چون پس از کودتا یا پیش از انقلاب دورهبندی کرد؛ نقطهای تکین که باید آن را بهتنهایی بررسید؛ آبخیزی که تبار برخی از مفاهیم آنجا تجمیع شد و به جماعت انقلاب رسید. برای راهیافتن به این تکینگی، به قصد توضیح نه توصیف (که رسم مألوف روایتهای تاریخی است، میشد از ارتفاعات سیاسی و اتفاقات تاریخی چون کودتای 28 مرداد یا تحولات بینالمللی آغاز کرد.
این مسیرِ رفته را دیگران به فراخور رفته بودند. البته اگر با بسیاری از تاریخنگاران معاصر همرأی باشیم که دهه چهل، دهه شکوفایی هنر و ادبیات در ایران است، آنگاه پربیراه نخواهد بود که توضیح رخداد انقلاب از طریق ادبیات نهتنها به بیراهه نمیماند، بلکه یکی از شاهراههاست.
در دهه چهل کمتر صدایی به اندازه ادبیات و هنر رسا و همهگیر بود. پس میشد خطر کرد و نزدیکشدن به این نقطه را در متن تحول ادبیات توضیحپذیر کرد. به همین دلیل نویسنده ورود کتاب را با نگاهی به کتاب «ادبیات چیست» ژان پل سارتر آغاز کرده است؛ متنی که به فراخور در طول این فصل به آن نزدیک و از آن دوره شده و روایت نویسنده با همه لکنتهایش که بخشی از طبیعت توضیح نقطه تکین است، اجازه خواهد داد متن به صورت بازیگوشانه، در رفتوبرگشتهایش متن «ادبیات چیست» را به سخن درآورد تا شاید از افق آن، نقطه تکین رؤیتپذیر شود.
در بازجست چیستی ادبیات، گوهر ادب و وظیفه ادیب، نهاصلاح و تربیت ملت، بلکه این بار پرسشمند کردن خود انسان بود که گوهرش آزادی است. این مکانیسم در میان تراکم ایدئولوژیهای پهندامنه مارکسیسم و ناسیونالیسم، به دنبال جایی برای فرد بود. از اینرو در قرائت ایرانی از سارتر، نباید در برابر کلمات رهزنی چون التزام و تعهد دچار خطا شد و آن را در بستر تعهد مارکسیستی و اعتقاد ناسیونالیستی خواند. برای دادن ارجاعات بیشتر و متنوعتر و درک گفتمانیتر از این تغییر، به دو سخنرانی در این کتاب اشاره شده است: یکی سخنرانی ابراهیم گلستان در سال 48 برای دانشجویان دانشگاه شیراز و دیگری سخنرانی محمود دولتآبادی که دو سال بعد انجام گرفت. سخنرانی گلستان دو ویژگی داشت: بازآرایی مفهوم سنت و تلاش برای پاسخ به قرائتی حماسی و رمانتیک از سنت. اما دولتآبادی از همان ابتدای سخنرانی نوک پیکان انتقادش را به سمت تعهد، مسئولیت و التزام میگیرد.
در ادامه کتاب برای دریافت بهتر مفهوم سانسور، نویسنده به دو متن مهم که هر دو در حوالی سالهای پایانی دهه پنجاه تولید شدند، اشاره کرده است. یکی از این متون یعنی «شبهای شعر گوته» که با نام «ده شب» معروف است، از چنان شهرتی برخوردار است که بسیاری از تاریخنگاران معاصر، این شبها را نقطه عطفی در شکلگیری انقلاب 57 میدانند و متن دوم گفتگویی است جمعی بین چندتن از نویسندگان که یک سال بعد از انقلاب، به مناسبت سفر بزرگ علوی به ایران صورت گرفت. در ادامه این بخش نیز سانسور در دوره پهلوی بررسی شده است.
دهه چهل تنها دههای سرنوشتساز برای ادبیات نبود، بلکه در سنتیترین نهاد مذهبی اجتماع ایران، یعنی حوزه علمیه قم به عنوان یکی از پایگاههای سنتی و صاحب نفوذ فدرت نیز تحرکاتی در حال وقوع بود که حکایت از تغییراتی بیسابقه داشت. در بخش بعدی کتاب به مرجعیت و روحانیت در این دهه و بررسی کتاب «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت» پرداخته شده است. بخش بعدی کتاب نیز به بررسی کتاب «شهید جاوید» آیتالله صالحی نجفآبادی و حاشیههای پیرامون این کتاب اختصاص یافته است.
معمای فردید بخش بعدی کتاب است که اختصاص به اندیشههای احمد فردید دارد. او افزون بر اینکه در سالهای جوانی همسخنی نزدیکی با صادق هدایت داشت، در حلقه حواریونی متکلم وحده بود که بعدها به مشهورترین روشنفکران ایران بدل شدند و برخی از آنها در حکومت بعد به مناصب سیاسی نیز رسیدند.
بحث درباره جامعهشناسی و روانشناسی دهه چهل و دوره مورد بحث در بخش بعدی آمده است. نویسنده در این بخش نوشتارها و مطالب مربوط به این دو مبحث را در این دوره بررسی کرده است. بخش بعدی کتاب به «جریانگریز» که به جریان «موج نو» نیز مشهور است، اختصاص یافته است.
شاید این نیز از غرایب تاریخ باشد که نوه سرسختترین مجتهد مخالف مشروطه که در این راه جان خویش را از دست داد، منادی ادبیات نامتعارف و کمسابقه در تاریخ ادبیات ما باشد. عباس شمسالدین کیا که بعدها با نام تندر کیا مشهور شد، سی سال بعد از غوغایی که در تهران بهپا شد و پدربزرگش به دست مشروطهخواهان اعدام شد، در مهرماه سال 1318 بیانیه «نهیب جنبش ادبی شاهین» را در روزنامه اطلاعات منتشر کرد؛ بیانیهای پرشور که از دورهای جدید در ادبیات سخن میگفت و اشعاری غریب که به باور مؤلف او را واداشته بود تا زندگی در پاریس را رها کند و برای آفریدنش رنج سفر به تهران را بر خود هموار سازد. بخش بعدی کتاب اختصاص به بررسی تندر کیا و آثار او در اینباره دارد.
هوشنگ ایرانی با در دستداشتن تز دکترشای در ریاضیات با عنوان «فضا و زمان در تفکر هندی» در آبان 1329 مادرید را به مقصد تهران ترک کرد تا در دوره دوم مجله «خروس جنگی» در کنار غلامحسین غریب و حسن شیروانی جمعی را برای انقلاب ادبی خود پیدا کند. این نشریه در همان چهار شمارهای که با ایرانی منتشر کرد، زبانی تند و روایتی تهاجمی داشت. در همین دوره بود که بیانیه «سلاخ بلبل» با امضای غریب، شیروانی و ایرانی انتشار یافت و در شماره دوم شعر جنجالبرانگیز «کبود» که بعدها با نام «جیغ بنفش» معروف گردید، منتشر شد. بخش بعدی کتاب اختصاص به بررسی هوشنگ ایرانی و ادبیات او دارد.
بیژن الهی بازیگر پرده آخر شکست بود؛ شخصیتی درخود، منزوی و در پردهای از رمزوراز که اوج شکوفایی آثارش با کوران انقلاب 57 همزمان شد و هیاهوی پرطنینش پرده را انداخت و نمایش به پایان رسید و انزوا به خاموشی بدل شد. بیژن الهی بیستساله در حالی در میانه دهه چهل در پرده آخر جریانگریزهای ادبیات به عنوان چهرهای کلیدی پا به صحنه گذاشت که پیشاپیش از سرنوشت سخن کیایی و ایرانی و موج انتقادهای لفظی و قلمی نسبت به آنها آگاه بود و از سوی دیگر شاید به فراست دریافته بود پیجویی چنین سخنانی در سالهای پرالتهاب دهه پنجاه، تا چه میزان میتوانست سخن جریانگریز و جریان شعر دیگر را وارد نزاعهای فرسایشی و بیحاصل کند. بخش پایانی کتاب درباره بیژن الهی است.
کتاب «1348: سخنی پیرامون انقلاب 57 از گذرگاه ادبیات» تالیف سیامک مهاجری در 172 صفحه، شمارگان 500 و قیمت 120 هزار تومان نسخه از سوی نشر اگر منتشر شد.
نظر شما