دوشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ - ۰۹:۴۴
«آیین ‏نامه ارتقا اعضای هیئت‌علمی؛ آسیب‌ها، تحلیل‌ها، راهکارها» منتشر شد

هشتمین مجموعه از سری کتاب‌های سیاست پژوهی با عنوان «آیین ‏نامه ارتقا اعضای هیئت‌علمی؛ آسیب‌ها، تحلیل‌ها، راهکارها» به قلم رضا ماحوزی، فاطمه نصرالهی نیا و احد رضایان قیه باشی از سوی انتشارات موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به تازگی منتشر شده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، هشتمین مجموعه از سری کتاب‌های سیاست پژوهی با عنوان «آیین ‏نامه ارتقا اعضای هیئت‌علمی؛ آسیب‌ها، تحلیل‌ها، راهکارها» به قلم رضا ماحوزی، فاطمه نصرالهی نیا و احد رضایان قیه باشی از سوی انتشارات موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به تازگی منتشر شده است.

 آیین‌نامه ارتقا اعضای هیئت علمی اصلی‌ترین ابزار سیاستگذاران آموزش عالی برای جهت‌دهی به سیاست‌های علم و فناوری و افزایش تولیدات پژوهشی در سال‌های اخیر بوده است. این ابزار در سال‌های اخیر از جانب ارکان متعدد آموزش عالی از جمله کنشگران دانشگاهی شامل استادان و دانشجویان و مدیران، نشریات دانشگاهی شامل مجلات علمی، انتشارات دانشگاهی و غیردانشگاهی، ارتباط دانشگاه و جامعه‌، روابط بین‌المللی آکادمیک، حواشی بیرون‌دانشگاهی گسترده و سیاست‌های کلان حوزه دانش محل نقدهای جدی بوده است. این کتاب سیاستی این مشکلات را شناسایی کرده و از زبان کارشناسان، راه‌حل‌هایی را ارائه کرده است.

در مقدمه این کتاب آمده است: «از اولین نظام‌نامه ارتقا استادان دانشگاه در سال ۱۳۴۷ تا کنون بیش از نیم قرن می‌گذرد اما در همین نیم قرن، حدود ده بار به دلایل متعدد آیین‌نامه‌های متعددی در این حوزه نگاشته شده و آیین‌نامه‌های پیشین با کنار نهاده شده و یا مورد جرح و تعدیل جدی قرار گرفته است؛ رویه‌ای که هر چند مانع ایجاد ستی مستمر شده است اما لااقل می‌تواند به ما بگوید سیاستگذاران هر دوره به چه می‌اندیشیده‌اند و آیین‌نامه ارتقا چگونه ابزار نیل به خواسته‌های آنها بوده است. برکنار از این ذائقه شناسی که در جای خود بسیار محل تأمل است از زاویه دیدی درونی، یعنی از منظر کنشگران درونی خود دانشگاه می‌توان این پرسش را طرح کرد که آیا آیین‌نامه ارتقا اعضای هیئت علمی، پشتیبان دانشگاه و مراکز آموزش عالی بوده است یا بیش از آنکه خود را متعهد به دانشگاه بداند، ابزاری برای اهداف بیرون از دانشگاه بوده است؟»

«به عبارت دیگر، آیا لحظه تدوین آیین نامه‌های متعدد ارتقا اعضای هیئت علمی، برکنار از اهداف بیرونی سیاستگذاران حوزه علم و فناوری و آیین نامه ارتقا اعضای هیئت علمی: آسیب‌ها، تحلیل‌ها، راهکارها دغدغه سرمایه‌گذاری قابل لمس در این قلمرو، موضع و نگاه و بینش کنشگران درونی دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی در جریان فعالیت طبیعی در میدان دانشگاه اعم از آموزش و پژوهش و شاگرد پروری و فعالیت آکادمیک و غیره هم مورد توجه قرار داشت یا خیر؟ و از همه مهمتر اینکه آیا این آیین نامه‌ها با همه وقت‌هایی که در تدوین بند بند ماده‌های سه گانه و چهارگانه‌اش اعمال شده است، در نهایت به تقویت علم و فناوری و آموزش و پژوهش در دانشگاه‌ها کمک کرده است یا خیر؟»

می‌توان این پرسش‌ها را از زبان افرادی که این آیین‌نامه را تجربه می‌کنند به آنها که آن را صرفا وضع می‌کنند - مورد تأمل قرار داد و دو سنخ از پاسخ را دریافت کرد؛ نخست از زبان کنشگران دانشگاهی خصوصا اعضای هیئت علمی پیمانی و دوم محققان دانشگاه پژوهی که بر اساس مفاهیم و ادبیات تخصصی این حوزه، جریان طبیعی و نه مصنوعی - کار علمی در فضای آکادمی را مطالعه می‌کنند. این مطالعه (کتاب) و تحلیل مفهومی آن به نیت دریافت فهمی روشن از آنچه روی داده و می‌دهد و ارائه راه حل‌هایی برای برون رفت از این ماجرا از آنرو ضرورت دارد که بدون چنین مطالعه و پژوهشی نمی‌توان به درستی نقدها و گلایه‌های عمدتا همگانی اعضای هیئت علمی مراکز آموزش عالی کشور را، با همه تنوعاتی که دارد، صورت‌بندی کرد و برای هر کدام پاسخی و سیاستی مناسب اندیشید.

چنین مطالعه‌ای به حتم نیازمند آگاهی از الگوهای ارزیابی فعالیت علمی استادان دانشگاه‌های دیگر کشورهای جهان و نحوه ارزیابی کیفی دانشگاه‌های موفق بین‌المللی است. پیش از آن باید بدانیم اساسأ حيات آکادمیک زنده و پویا چگونه شکل می‌گیرد و چگونه می‌تواند در کشور ما با ده‌ها مختصات محلی و بومی دوام بیاورد؟

به اذعان متولیان امور، آیین‌نامه ارتقا اعضای هیئت علمی در دو دهه اخیر اصلی‌ترین عامل افزایش کمی پژوهش‌های دانشگاهی در کشور بوده و لذا با گره زدن معیشت و حیثیت علمی و کاری استادان و دانشجویان دکتری و مدیران واحدهای دانشگاهی به «پژوهش» به عنوان اصلی‌ترین ماده آیین‌نامه توانسته نه تنها تحرک و پویایی جامعه علمی کشور را سبب شود بلکه ایران را در زمره کشورهای موفق تولید کننده علم قرار دهد و نشانه‌ای از «کارآمدی حاکمیتی در عرصه دانش» باشد؛ مقوله‌ای که به باور مخالفان و منتقدان نه تماما خالص و اخلاقی و آکادمیک است و نه در کلیت به صلاح نظام علم و آموزش عالی و اجتماعات علمی و همکاری‌های جمعی درون‌مرزی و فرامرزی پیش رفته است و نه توانسته دری بگشاید و گرهی از گره‌های کور و پیچیده کشور را باز کند.

این کتاب محصول تحلیلی یک نشست تخصصی است که سوم خرداد سال هزار و چهارصد و یک در مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با عنوان سنجش و ارزیابی آیین‌نامه ارتقا اعضای هینت علمی دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی برگزار شد. در این نشست ۲۶ کارشناس دانشگاه پژوه، مدیران با تجربه کمیته‌ها و کمیسیون‌های آیین‌نامه ارتقاء رؤسا و معاونان مراکز آموزش عالی و سیاست‌گذاران این حوزه دیدگاه‌های خود را درباره شئون ایجابی و سلبی اجرای آیین‌نامه ارتقا در ۵ کارگروه تخصصی مطرح کردند.»

در پشت جلد کتاب هم می‌خوانیم: «آیین نامه ارتقا اعضای هیئت علمی اصلی‌ترین ابزار سیاستگذاران آموزش عالی برای جهت‌دهی به سیاست‌های علم و فناوری و افزایش تولیدات پژوهشی در سال‌های اخیر بوده است. این ابزار در سال‌های اخیر از جانب ارکان متعدد آموزش عالی از جمله کنشگران دانشگاهی شامل استادان و دانشجویان و مدیران، نشریات دانشگاهی شامل مجلات علمی، انتشارات دانشگاهی و غیردانشگاهی، ارتباط دانشگاه و جامعه‌، روابط بین‌المللی آکادمیک، حواشی بیرون‌دانشگاهی گسترده و سیاست‌های کلان حوزه دانش محل نقدهای جدی بوده است. این کتاب سیاستی این مشکلات را شناسایی کرده و از زبان کارشناسان، راه‌حل‌هایی را ارائه کرده است.»






 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها