چهارشنبه ۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۱
«غریب قریب» ؛ داستان ساخت بارگاه ملکوتی حضرت رضا(ع)

«غریب قریب» داستان ساخت و بازسازی بارگاه ملکوتی حضرت رضا(ع) در دوران‌های مختلف تاریخی است. به بهانه هشتیمن هفته از «پویش مردمی چهارشنبه‌های امام رضایی» ایبنا نگاه مختصری بر این کتاب داشته است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در خراسان‌رضوی، رمان «غریب قریب» داستان ساخت و بازسازی بارگاه ملوکتی امام رضا(ع) در دوران‌های مختلف تاریخی است.
 
سعیدتشکری، نویسنده و مدرس ادبیات داستانی اهل خراسان در این اثر روایت‌هایی از ساخت این بارگاه در دوران‌های نوغانیان، سامانیان، غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، چنگیزی‌ها، ایلخانان، تیموریان، صفویان، افشاریان و قاجار ارائه کرده است.
 
«غریب قریب» یک رمان اپیزودیک است که به جای شخصیت‌ محوری به سراغ مکان‌ محوری رفته و در واقع مکان، قهرمان داستان است که همان مضجع شریف و آرامگاه امام رضا(ع) است. جلد نخست این رمان از مقطع شهادت امام رضا(ع) تا حمله مغول و جلد دوم از حمله مغول تا قاجار را روایت کرده است.
 
این اثر روایتی است که ما را با خود به دل تاریخ می‌برد و لحظه لحظه تلاش عاشقان حضرت را برای نگهداری از این قطعه بهشتی به تصویر می‌کشد. از جنگجویان سخت دلی که یک‌باره عاشق مولا شدند تا عاشقانی که از کودکی مهر مولا را در دل داشته‌اند.
 


در بخشی از «غریب قریب» می‌خوانیم:
« اینجایم؛ به تماشا، به وداع با دیارم، دیار پدرم و پدرانش. و مادری که خواست کسی نداند مدفنش کجاست؛ زهرای مرضیه، بانوی دو عالم. حرم جدم و مسجد النبی را دیگر نخواهم دید و بقیع را.
 
بی‌رضایت، رضا را به سفر می‌برند. مردمم را دوست دارم، همان گونه که آنها مرا. برایم مهربانند. نه در این دیار که در همه بلاد مسلمین، مردم به من مهربانند. اما آنان که مرا به مرو خواسته، نه به مهر، که به جبر مرا می‌برد، به ولایت.
 
و من از شهرم، کوچه هایش، یادگارانی که در این خاک خفته‌اند و از دلبستگی‌هایم جدا می‌شوم. پیکی برای بردن من به خراسان آمده است. مدینه! شهر پیامبر خدا، وداع...
 
« نشسته بر کجاوه، با دلی که جا مانده، دیار به دیار می‌آیم. از مدینه تا بصره، تا اهواز و بهبهان و فارس...
تا خراسان، به سوی مرو، به سوی تو.
 
من مهاجرم؛ همان گونه که جدم، رسول خدا هجرت کرد،از مکه به مدینه و این هجرت سرآغازی شد برای همه مسلمین.
 
و حالا نوبت من است. آغاز سفر، آغاز همدلی است. آواز همدلی است؛ با مردم روزها و سال‌ها و قرن‌های بعد. خورشید سوزان صحرا، ستاره‌های آغوش کویر، دیاران و یاران هردیار، شاهدان این سفرند.
 
و خداوند با آنان که برای رضای او هجرت می‌کنند، هزار وعده دارد. دل خوشم که سفرم، منشاء خیر باشد، که هست. به غریبی مرا می‌بری؛ اما غریب نخواهم ماند. باشد که دنیا برای دیدار من سفر کند. شهر من، مشهد الرضا، منتظر است...»
 


سعید تشکری، نویسنده، کارگردان و رمان‌نویس ایرانی متولد سال 1342 در قوچان استان خراسان‌رضوی است. وی فارغ‌التحصیل ادبیات نمایشی، عضو کانون ملی منتقدان تئاتر، عضو بین‌المللی کانون جهانی تئاتر ITCA، مدرس ادبیات نمایشی، داستان‌نویسی و نویسنده بیش از 40 عنوان کتاب است که بسیاری از آن‌ها در مورد حضرت رضا (ع) و مشهد به نگارش درآمده‌است.
 
«غریب قریب» داستان ساخت و بازسازی بارگاه ملکوتی حضرت رضا(ع) در دوران‌های مختلف تاریخی نوشته سعید تشکری به سفارش انجمن ادبی رضوی موسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی است و سال 1394به‌ عنوان اثر برگزیده هشتمین کتاب سال رضوی معرفی شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها