شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۰ - ۰۸:۱۲
گفتمان در عصر پست‌مدرن

کتاب «عبور از گفتمان» با هدف و ادعای تبیین وضعیت فرهنگی و تحولات گفتمانی عصر پست مدرن در زیرلایه‌های متکثر شکل‌دهنده این وضعیت، با ابزار تحلیل متن، طراحی و تدوین شده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نویسنده در فصل‌های مختلف کتاب به رویکرد نشانه معناشناسی، نشانه معناشناسی از فرمالیسم تا امروز، نظریه‌های نشانه معناشناسی و دیدگاه‌های اندیشمندانی چون فردینان دوسوسور، لوئی یلمزف، لویی اشتروس، گرمس و پیرس می‌پردازد. در فصل نشانه ـ معناشناسی اجتماعی: باختین و لاندوفسکی به نظریات میخائیل باختین و اریک لاندوفسکی اشاره می‌کند.

نشانه‌شناسی فرهنگی، تحلیل فضای بین فرهنگی، سپهر نشانه‌ای، نشانه‌شناسی لایه‌ای، فرضیه عبور از گفتمان، کتاب مصور و نحوه معناداری آن، معرفی نمونه مبنایی پژوهش: کتاب مصور «مردم معمولی»، مسخ و استحاله نشانه‌ها، اعتبارزدایی و هویت‌زدایی سوژگانی، هویت ریزومی عناوین موضوعاتی است که محمد هاتفی در سایر فصل‌ها به آن اشاره کرده است.

مدرک و شغل، هزارتو و قانون تصادف، استفاده نمادین از نشانه شمایلی، نظام تعاملی نشانه‌ها در راستای ارزش‌گذاری و ارزش‌زدایی، درهم شکستن افق ذهنی خواننده، روایت‌شکنی، چتر گفتمانی، ظهور شبه گفتمان، نگاه جهان شمول، غایت گفتمان جهان شمول، عبور از «گفتمان» به «شبکه»، کارکرد شبه گفتمانی جعل عمیق و شایعه، کارکرد شبه گفتمانی جعل عمیق و شایعه، کارکرد شبه گفتمانی جعل عمیق، جعل «صورت بیان» در جعل عمیق و کارکرد شبه گفتمانی شایعه و تقلب عناوین فصل‌های آخر کتاب را تشکیل می‌دهند.

به اعتقاد نویسنده لیوتار در کتاب گفتمان/ تصویر گفتمان را فرایند بازنمایی از طریق مفاهیم می‌داند و معتقد است زبان‌شناسی ساختاری سوسور تجسم عینی این روند گفتمانی کردن فضای متنی است که تمامی تاثیرات و نتایج زبان را تا سطح معانی خلق شده ناشی از بازی بین دال‌ها تقلیل می‌دهد.

به عبارتی قرار است در این کتاب فرضیه عبور از گفتمان مورد آزمون و تایید قرار گیرد. بر اساس پاره‌ای مفروضات نشانه معناشناختی و پدیدارشناختی، متن‌های عصر حاضر باید نمایان‌گر انضمامی این وضعیت عبور باشند. بهترین متن‌ها برای آزمون این فرضیه، متن‌هایی هستند که بنا به خصلت چندوجهی‌شان بتوانند آمیزشی صوری از عناصر متنی را در کنار آمیزش‌های محتوایی نمایان سازند.

همچنین محمد هاتفی بیان می‌کند عبور از گفتمان، صرفا عبور از گفتمان در معنای تئوریک آن نیست بلکه گفتمان در معنای «نطق» را نیز شامل می‌شود و از این‌رو یک عبور همه‌جانبه از آنچه انسانی می‌شناسیم در همه زمینه‌های حسی و ادراکی است. هم علت و هم واسطه این تحول، عاملی به نام «تکنولوژی» است. بر اثر تکنولوژی، همه چیز به سمت درونی‌شدن در فضای انسان‌زدوده سیر می‌کند.
 

تکنولوژی باعث شکل‌گیری فضای «شبه» به‌صورت همه‌جانبه و در همه سطوح انسانی می‌شود. در این فضا، شناخت متعارف ناممکن می‌شود و با ظهور «شبه‌انسان»، تمامی تمایزهای هویتی نیز در محاق می‌رود. در انتهای ریزش همه‌جانبه نشانه‌های تفاوت‌گذار، فضایی مسطح شکل می‌گیرد که برخلاف انتظار و ظواهر امر، نوید ظهور یک بستر اخلاقی در مقیاس جهانی را می‌دهد.

پیش‌درآمد وضعیت عبور از گفتمان، یک وضعیت شبه‌گفتمانی است که بر اثر رشد تکنولوژی ظهور یافته است. برای تبیین این وضعیت، در بخش پایانی کتاب با انتخاب نمونه‌هایی از جعل عمیق به عنوان شدیدترین نمونه‌های شبه‌گفتمانی در عصر حاضر سازوکار این وضعیت را که خود نظریه‌ای خودبسنده در چارچوب دانش نشانه‌معناشناسی باید تلقی شود، تبیین کرده‌ است. جعل عمیق به کمک تغییر در صورت بیان نشانه ایجاد می شود. این شیوه، نشان می‌دهد تغییرات صوری تا چه حد معرف وضعیت عصر حاضر هستند اما از آن‌جا که کارکرد این تحول نشانه‌معناشناختی جانشینی دروغ به جای حقیقت است انقلاب اصلی را در زیرساخت معنایی دنیای نشانه‌ها رقم می‌زند. درواقع تمام سازوکارهای نشانه‌معناشناختی که وضعیت «شبه» یا «شبهه» را ایجاد می‌کنند از فرایندهای صوری استفاده می‌کنند؛ از جمله، شایعه نیز به لحاظ سازوکار نشانه‌معناشناختی در این زمره قرار می‌گیرد. از این‌رو در ادامه بررسی وضعیت جعل عمیق، نحوه شکل‌گیری وضعیت شبه‌گفتمانی و از بین رفتن ساختارهای مرجعیت گفتمانی در اثر شایعه را نیز به‌طور مختصر بررسی کرده‌ است.

هزارتو و قانون تصادف
یکی از مهم ترین و مسلط ترین ساختارهای نشانه‌ای گفتمان پسامدرن، هزارتو است. هزارتو پیش از هر چیز بر ساختار فضاهایی دلالت دارد که در آن زندگی می کنیم. ویژگی هزارتو از یک خصلت تله‌گون حکایت دارند که در آن هیچ گاه نمی‌توان کلیت فضا را یک جا فرا آورد و این کلیت صرفا بر اساس بهره‌گیری از قوه تخیل در دسترس قرار می‌گیرد. در چنین فضای گفتمانی، تنها چیزی را حس می‌کنیم یا می‌فهمیم که مصور شده باشد. همه چیز در وضعیت هزارتویی است. در وضعیت هزارتو، انسان به علت محصور شدن در کل، نمی‌تواند کل را ببیند و از این رو همواره در حال دو حرکت هم‌زمان است: گریز از مرکز و روی آوردن به مرکز. در هر دو حالت نمی‌توان ارزش‌گذاری متفاوت و مشخصی بین آن‌ دو انجام داد.

تنها قانون هزارتو، تصادف است. ساختار متنی هزارتو از بالا به پایین، از پایین به بالا و یا خطی نیست، بلکه ساختار آن دارای مرکز است اما این مرکز ارزشی پارادوکسی دارد. سرگشتگی و اضطراب ویژگی اساسی چنین فضایی است و باعث تعلیق میان دو قطب قدرتمندی می‌شود که انسان در هر حال از تسلط بر هرکدام از آن‌ها محروم است.

کتاب «عبور از گفتمان» نوشته محمد هاتفی در 248 صفحه به بهای 37 هزار تومان از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر شده است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها