یکشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۵
متأسفانه تاریخ موسیقی ما عموماً فاقد آهنگساز بوده است

پروفسور هرمز فرهت، آهنگساز و موزیکولوژِ ایرانی، دقیقا دو ماه پیش (25 مردادماه) در 93سالگی درگذشت. قلم او ازجملۀ نخستین و مهم‌ترین آثار درباره موسیقی ایرانی را به زبان انگلیسی تألیف کرد؛ کتاب «دستگاه در موسیقی ایرانی» و نیز رسالۀ کوتاهِ «موسیقیِ سنّتی ایران». وی همچنین خودزندگینامه‌ای به زبان انگلیسی دارد که هنوز ترجمه نشده‌ است.

زنده‌یاد پروفسور هرمز فرهت، آهنگساز و اتنوموزیکولوژِ ایرانی، بیست‌وپنجمین روز مردادماه در 93سالگی درگذشت. در جوانی در ایران ویولن آموخت و پس از آن به آمریکا رفت و متمرکز بر موسیقی بین‌المللی کلاسیک، تا مقاطع لیسانس و فوق‌لیسانس تحصیل کرد. در دوره دکتری بود که با رشتۀ آن‌زمان (حوالی 1955) تازه‌تأسیسِ اتنوموزیکولوژی آشنا و چندی بعد علاقمندِ انجام تحقیقاتی درباره موسیقی ایران شد. وی با یک بورس تحقیقاتی از سوی بنیاد فورد به ایران بازگشت و کارش را شروع کرد. او دو سال در ایران ‌ماند (1957تا 1959) و در این مدت ضمن بررسی و مطالعۀ کتب قدیم و جدید موسیقی و مصاحبت با بزرگان موسیقی آن‌زمان، یادگیری سنتور را نزد مرحوم حسین صبا و سه‌تار را نزد نصراله زرین‌پنجه دنبال کرد. به‌گفتۀ خودش در این دو سال بیش از 100 ساعت از اجراهای نوازندگان شهیر (و البته شهریِ) آن زمان را ضبط و ثبت می‌کند.


وی در 1959 به امریکا بازمی‌گردد و پس از شش‌سال، تدوین پایان‌نامه دکتری‌اش را به پایان می‌رساند. نتایج تحقیقاتش را نیز نخست در کتاب کوچکی با عنوان The traditional art music of Iran به زبان انگلیسی، توسط انتشارات شورای عالی فرهنگ و هنر ایران، در 1973 به چاپ می رساند و 17 سال بعد، در 1990 دانشگاه کمبریج کتابی با عنوان Dastgah Concept in Persian Music را منتشر و در 2004 تجدید چاپ می‌کند. فرهت جز اینها، خودزندگی‌نامه‌ای با نام Present Past: Notes from the Life of a Persian/American Composer دارد که در 270 صفحه توسط نشر ‎ Ibex Publishers در 2019 منتشر شده است.


وی در پیشگفتار کتاب دستگاه در موسیقی ایرانی، در سال 1380، درباره تعصب جامعه موسیقی داخل ایران نسبت به موسیقی ایرانی چنین می‌گوید: «بر اینجانب پوشیده نیست که در ایران بعضی تعصب خاصی نسبت به موسیقی ملی دارند که در جای خود قابل ستایش است؛ ولی این تعصب می‌تواند بسته‌بودن ذهن را به دنبال آورد و موجب شود هرگونه نظردهی در رابطه با این موسیقی که با باورهای مرسوم متفاوت باشد، مردود قلمداد شده و حتی با خشونت محکوم گردد. به‌ویژه اگر این نظردهی از سوی کسی ارائه شود که کار اصلی‌اش اجرای موسیقی ایرانی نباشد، آن وقت نفی آن تقریباً جنبۀ دفاع از حیثیت ملی به خود می‌گیرد. از این رو باید فقط امیدوار باشم که خواننده محترم این کتاب را بدون پیش‌داوری بخواند و آنجایی که مطالب آن با عقاید متداول مغایرت دارد، به استدلالی آورده شده توجه نماید.»


و ادامه می‌دهد: «خواننده محترم باید بداند که مبانی نظری موسیقی، یا آنچه تئوری موسیقی می‌گوییم، یک علم دقیقه نیست. هیچ فرهنگ موسیقی در هیچ‌جای جهان با قرار و قانون و تئوری آغاز نگردیده است. تئوری موسیقی اصولی است که یک محقق بتواند از راه بررسی عمقی از واقعیت صوتی موسیقی در آن بیابد و تدوین و کند و آن‌وقت بگوید این موسیقی، دربرگیرندۀ چنین نظم‌هاست یا چنان بی‌نظمی‌هایی نیز در آن یافت می‌شود»

فرهت همچنین در بزرگداشتی که در سال 1397 در ایران برایش برگزار شد، گفت: «متأسفانه تاریخ موسیقی ما عموماً فاقد آهنگساز است. با اینکه ما نوازنده‌های خوبی داشته و داریم؛ اما باید قبول کنیم که ما همواره مجریان موسیقی بوده‌ایم.»

هرمز فرهت ازجمله مدرسان مهم موسیقی ایرانی در آکادمی‌های خارج از ایران بود. او در کنار تدریس آهنگسازی، ارکستراسیون، کنترپوان و تاریخ موسیقی غربی در دانشگاه کالیفرنیا، درسی با عنوان «مبانی تاریخی و نظری موسیقی ایرانی» را تأسیس و در همان سال‌ها چند کنسرت موسیقی ایرانی را با همکاری دانشجویانش برگزار می‌کند. او 1968 به ایران بازمی‌گردد و در سمت مدیر گروه موسیقی دانشگاه تهران، مشغول به فعالیت می‌شود.

چاپ نخست دو کتاب موسیقیِ سنّتی ایران (50 صفحه) و دستگاه در موسیقی ایرانی (272 صفحه) به‌ترتیب در سال‌های 1378 و 1380 توسط دکتر مهدی پورمحمد، زبان‌شناس و پژوهشگر حوزۀ روانشناسیِ زبان، به‌ فارسی ترجمه و توسط انتشارات پارت به چاپ رسیدند. هر دو ترجمه با اجازه نویسنده و تأیید او منتشر شدند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها