چهارشنبه ۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۴:۲۳
در جست‌وجوی هویت از دست رفته

درون‌مایه اغلب آثار محسن حمید هویت مهاجرانی است که در کشور مقصد در معرض تهدید قرار می‌گیرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رمان «بنیادگرای ناراضی» نوشته محسن حمید نویسنده پاکستانی است که به تازگی به فارسی ترجمه شده است. حمید از جمله نویسندگانی است که به تازگی به جامعه کتابخوان ایران معرفی شده و رمان «خروجی غربی» از دیگر آثاری است که اخیرا از این نویسنده به فارسی ترجمه و منتشر شده است.

دغدغه محسن حمید مهاجرت است. او نویسنده‌ای است که در آثار خود به مسائل مهاجرین در کشور مقصد می‌پردازد و می‌‌توان گفت که هویت گمشده این مهاجرین مساله اصلی این نویسنده است. رمان «بنیادگرای ناراضی» رمانی است درباره عشق. عشق مهاجری به نام چنگیز به دختری امریکایی به نام اریکا. خواننده از همان خطوط ابتدایی رمان متوجه درگیری‌های ذهنی چنگیز با خودش می‌شود و می‌فهمد که با یک مهاجر به ظاهر ساده که تنها به قصد ادامه تحصیل و کار به دیار غربت آمده،‌ روبه‌رو نیست. چنگیز،‌ شخصیت اصلی داستان مدام در حال مقایسه کشور خود با ایالات متحده است. او این مقایسه را نه به طور مستقیم بلکه در خلال بیان ماجرای زندگی، عشقی و شغلی خود می‌آورد. بیشتر واگویه‌های او درواقع گزارشی است که او از این جامعه متمدن در مقایسه با مملکت پرتنش خود می‌دهد:

«تنی که پرینستون در معرض می‌گذاشت البته که تنی مرغوب بود- بسیار جوان، شاداب و سرشار از ظرافت- اما من در سال آخر تحصیل مطمئن بودم که از جمله ممتازترین قسمت‌های این تن هستم. شاید بشود گفت سینه‌ای بینقص: گندمگون، پرمایه، سرکش در برابر جاذبه زمین و آسوده خاطر بودم هر شغلی که بخواهم به دست خواهم آورد.»

محسن حمید در جای‌جای این داستان ملت سنت‌گرا و مذهبی خود را با جامعه غرب مقایسه می‌کند و گاه پاره‌ای از سرگذشت خود را نیز در خلال این گزارشات می‌آورد. حمید در این میان و با استفاده از تضاد شدیدی که قهرمان رمان با جامعه تازه خود دارد بیان می‌کند و در بسیاری از این مقایسه‌ها از کمبودهایی که در کشور خود به نسبت ایالات متحده وجود دارد،‌ به سرخوردگی می‌رسد:

«چهارهزار سال قبل ما مردم دشت رودخانه سند شهرهایی داشتیم با معماری بسیار منظم هندسی و با فاضلاب زیرزمینی که مایه افتخارمان بود. همان زمانی که اجداد آن‌هایی که به آمریکا هجوم برده و استعمارش کرده بودند بربرهایی بی‌سواد بودند. حالا شهرهای ما بی‌برنامه و محروم از بهداشت‌اند و آمریکا دانشگاه‌هایی دارد که درآمد موقوفه هر کدام‌شان بیشتر از تمام بودجه آموزشی کشور ماست. این اختلاف عظیم باعث شرمندگی‌ام بود.»

 این رمان را می‌توان به اختصار قصه مواجهه همیشگی شرق و غرب دانست؛ از روزگار امپراتوری عثمانی تا دوران ادعای امپراتوری آمریکا. نویسنده در روایتی چندلایه خواننده را به واکاوی تصورات،‌ پیش‌فرض‌ها و گاهی توهمات هردو سوی این مواجهه و تاثیرات مخرب آن وامی‌دارد. از جمله این تصورات، غرق شدن در گذشته و چشم بستن بر واقعیت‌های امروز و دل‌بستن به خیالات روزگاران سپری‌شده است.

از نکات جالب‌توجه این کتاب شیوه روایت آن است. خواننده در این رمان با یک راوی روبه‌رو ست که گفته‌هایش نیازمند تحلیل است؛ تحلیلی که برعهده خواننده این رمان گذاشته شده و خواننده باید با کنار هم گذاشتن ادعاهای قهرمان رمان و پیش فرض‌هایی که او از زندگی گذشته‌اش می‌دهد، به این تحلیل برسد. در بخشی از این رمان می‌خوانیم:

« نظرم درباره پرینستون چیست؟ راستش را بخواهید، پاسخ به این سوال داستانی مفصل دارد. اوایل که وارد این شهر شده بودم،‌ ساختمان‌های گوتیک دوروبرم را- که بعدها فهمیدم خیلی نوسازتر از بسیاری از مسجدهای شهر ما بودند،‌اما با استفاده از اسید و هنر خلاقانه‌ی سنگ‌تراشان، قدیمی‌تر به نظر می‌آمدند- تماشا می‌کردم و فکر می‌کردم بالاخره رویایم به حقیقت پیوسته است. پرینستون این احساس را در من القا می‌کرد که زندگی‌ام شبیه یک فیلم است و من ستاره آن هستم و هر چیزی در آن امکان‌پذیر است...»

رمان «بنیادگرای ناراضی» برگزیده و کاندیدای جوایز مختلفی است از جمله، من بوکر در سال 2007، جایزه ادبی نویسندگان آسیا، بهترین رمان سال 2008 از کتاب امبسدر و برنده جایزه بهترین کتاب آنیس فیلدووف در سال 2008.

رمان «بنیادگرای ناراضی» نوشته محسن حمید با ترجمه امیرحسین صادقی و حکیمه انتصاری به تازگی در 148صفحه و تیراژ 550 به قیمت 17000 تومان از سوی انتشارات مروارید منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها