پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۷:۰۳
وفاداری به حقیقت

شاعر به شکل سالم زبان احترام گذاشته­ است و به‌هیچ وجه تسلیم بازی­‌های «شعر زبان» نشده­ است. او می­‌داند از آنجایی­‌که شعر بستر حقیقت است نسبتی با رادیکالیزم مبتذل ندارد. بنابراین درگیر بازی­‌های رایج و بی‌هدف در شعر نمی­‌شود.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)_آنژیلا عطایی: روزبه سوهانی شاعری است که او را با سه­‌گانه­‌اش «کشوری با دکمه­‌های باز»، «از نامت چند حرف کبود به دهان­مان پس دادند» و «برسد به استخوان­‌هایت» می­‌شناسیم. سومین مجموعه­ شعر او که به تازگی از سوی انتشارات مروارید وارد بازار کتاب شده است در دو دفتر «پنج پرنده به آسمان اضافه خواهد شد» و «مثل شبان‌ه­ای از شاملو، مثل بداهه­‌ای از شهناز» تنظیم شده است.

فصل اول ما را با شاعری روبه­‌رو می­‌کند متعهد به بیان آن چیزی که راوی- شاعر آن را زیسته است، با مردم­اش هم‌زیسته است، در واقع همان چیزی که سوهانی در یادداشت پایانی کتاب به آن اشاره کرده است، توجه به آنچه زمانه را پر زخم کرده­ است و این که شعر بستر رخ‌دادن حقیقت است. شاعر در نگارش این یادداشت به فلسفه­ آلن بدیو و نگاهش به هنر نظر می­‌کند. به عقیده­ بدیو، حقیقت، نقطه­ مقابل عقیده است و بنابراین دارای چنان ارزشی است که می­‌تواند در یک جهان دیگر، فرهنگ دیگر توسط افرادی دیگر پذیرفته شود. روزبه سوهانی این را می­‌داند و در این دفتر نشان می­‌دهد که شعرش در مقابل عقیده قرار می­‌گیرد.

علاوه بر این نشان می­‌دهد که شاعری وفادار به رخدادهای پیش آمده است و چنین شاعری قادر خواهد بود که شعری حقیقی بیافریند. بهترین نمونه، شعر وطن است که از درخشان­‌ترین شعرهای این مجموعه است و از آنجا که وضعیت هنری رابطه­‌ای است میان قلمرو حس و فرم، این شعر از فرم و ساختار کاملی برخوردار است.
می­‌گویند پاره­‌ای از زمین است
با مردمی که بر گورهای مشترک گریه می­‌کنند
و با نقشه­‌ای که همیشه تکلیفش با خون روشن شده است
آن خون
که کمی از تاریخش در رگ­‌های من می­‌گذرد
و کمی از تاریخش در رگ­‌های تو
وطن
می­‌گویم مرز کوچکی­ست
به اندازه­‌ی سلولی انفرادی
که می­‌شود در آن نام مردگان را با هر آوازی بر زبان آورد
یا یک پیراهن است
که روزی مرا به احتمال آغوش تو نزدیک خواهد کرد
می­‌گویم مرز کوچکی­ست
پاره­‌ای از روسری­‌ات که بوی خاک گرفته باشد
وطن
«برسد به استخوان­‌هایت» نه تنها از منظر جامعه­‌شناسی قابل بررسی است بلکه در تحلیل زیبا شناختی ما را با شاعری روبه­‌رو می­‌کند که از نوشتار هذیان­‌وار پرهیز کرده­ است در عین این‌که از زیبایی در کلام و خیال فاصله نمی­‌گیرد. شاعر به شکل سالم زبان احترام گذاشته­ است و به‌هیچ وجه تسلیم بازی­‌های «شعر زبان» نشده­ است. او می­‌داند از آنجایی­‌که شعر بستر حقیقت است نسبتی با رادیکالیزم مبتذل ندارد. بنابراین درگیر بازی­‌های رایج و بی‌هدف در شعر نمی­‌شود.

به عقیده­ آدورنو، هرقدر محصولات فرهنگی بیشتر یکسان شوند، به نظر متفاوت­‌تر می­‌آیند. او معتقد است صنعت فرهنگ، بی­‌محتوایی، پوچی و هماهنگی مردم را تشویق می­‌کند اما شعر روزبه سوهانی نسبتی با حکومت بازار ندارد. از طرفی اگر این مجموعه را از بعد مفهومی ببینیم، با شعری روبه­‌رو می­‌شویم که به‌شدت عاطفه محور است در حالی که در رادیکالیزم مبتذل، عاطفه در شعر یا جایی ندارد و یا بسیار کم­رنگ است. خیلی سخت نیست دریافتن این نکته که حتی از شاعران مشهور تنها شعرهایی ماندگار شده­‌اند که بار عاطفی فراوانی دارند و شاعری موفق است که بتواند آن‌چنان شعری لبریز از حقیقت بسازد که همراه با عاطفه­‌ای عمیق، بالاتر از اندیشه، فلسفه و ایدئولوژی بایستد.

شاعر «برسد به استخوان­‌هایت» می­‌داند که بازی­‌های زبانی معمول بازار و یا گرفتارشدن در حصار ساختار، آن رویه از هنر نیست که ماندگار باشد و ضمن این که عامدانه تلاشی برای ماندگاری نکرده و ادعای آوانگاردیسم ندارد، شعری عاطفه­‌مند می­‌سراید بنابراین به شعری می­‌رسد که سهل و ممتنع است:
 
نشسته بودیم
برای گلوی هم گریه می­‌‌کردیم
خون
یک تصنیف بود
که از پیراهن­مان می­‌رفت

 البته غلبه­ عاطفه و درون­‌گرایی شاعر باعث شده است حتی در تقطیع سطرهای شعرش، کاملا از درونش دستور گرفته و مقید به رعایت آنچه امروز در تقطیع شعر اتقاق می­‌افتد نیست. از نگاه نشانه شناختی، کاربرد بعضی کلمات با آن ویژگی از شعر مربوط است که از دیدگاه شاعر باید نمایان­‌گر حقیقت باشد. بسامد بالای کلماتی مثل زخم، تاریخ، وطن، حنجره، خون، گلوله حتی استخوان که در عنوان کتاب «برسد به استخوان­‌هایت» آمده است از این دسته­‌اند. شاعر از ایماژها در سرودن شعر بهره­ فراوان برده­‌است، یکی از نمونه­‌های آن را در شعر کوتاه زیر می­‌خوانیم:
سهم دیوار
از تنت
کبودی جای قاب عکس­‌هاست
فصل دوم کتاب عموما شعرهای عاشقانه را دربرمی­‌گیرد اما به نظر می­‌رسد شاعر نه تنها عامدانه سعی کرده است تا از رمانتیسم فردی فاصله بگیرد بلکه حواسش هست شعر قرار نیست تنها از خیابان و تاریخ و گلوله بگوید، بنابراین تجربه‌های مشترک او و مردم، یک رمانتیسم اجتماعی را رقم زده‌اند.
روزی خواهد رسید
که مقابل تنم بایستی
و به ماهیانی که حروف نامت را لابه­‌لای استخوان­‌هایم می­‌گردانند
نگاه کنی

روزبه سوهانی در سرودن اشعار کوتاه بسیار موفق­‌تر از اشعار بلند عمل کرده­‌است. او از هم­‌نشینی عناصری مثل ایماژ، توصیف، فضاسازی و ایجاز بسیار مناسب و آگاهانه استفاده کرده است.
نمونه‌اش را در شعر زیر می­‌خوانیم:
پنجره را باز می­‌کنم
اسبی بر درخت روبه­‌رو نشسته است
مردم سوار بر قایق­‌ها از خیابان می­‌گذرند
تو
جایی از جهان
آخرین جرعه­‌ی شرابی کهنه را
در دهانت می­‌گردانی

در این شعر کوتاه، شاعر توانسته است روایت شعری را با استفاده از تخیلی اثر­گذار به‌خوبی پیش برده و به‌جای تغییر در ساختار زبانی، از هنجارشکنی در لایه­‌های درونی و معنایی شعر بهره بگیرد. اما به نظر می­‌رسد در بعضی شعرهای بلند باید تصاویر موازی از پیکره­ شعر حذف می­‌شدند تا شعر به ساختار محکم­‌تر و منسجم­‌تری برسد. می­‌دانیم که هریک از رویکردهای نقد ادبی می­‌تواند چیزهایی درباره­ متن بگوید اما حرف آخر را خود متن می­‌زند. تاکید بر مسئله­ معنا و بررسی بحران معنا در شعر مدرن، از مهم­‌ترین مضامین کتاب کم نظیر «حقیقت شعر» از مایکل هامبورگر است. سوهانی نشان داده­ است که از دید او نه‌تنها شعر برای شعر و در ذات خود ارزشمند است، بلکه او شاعر را آفریننده­‌ای متعهد و معنا­گرا می­‌داند که باید آنچه را در اطرافش اتفاق می­‌افتد از یاد نبرد، با این حال او با اشاره به این­که «برسد به استخوان­‌هایت» آخرین کتاب از یک سه­‌گانه است، نوید مشاهده­ رویکردی نو در آثار بعدی­‌اش را می­‌دهد.
 
 
 
منابع:
سوهانی، روزبه: 1396، برسد به استخوان­‌هایت، انتشارات مروارید
سوهانی، روزبه: 1394، از نامت چند حرف کبود به دهان­مان پس دادند، انتشارات مروارید
سوهانی، روزبه: 1393، کشوری با دکمه­‌های باز، انتشارات نصیرا
بدیو، آلن: 1395، فلسفه و رخداد، ترجمه علی فردوسی، نشر دیبایه
تسلیمی، علی: 1388، نقد ادبی، نشر کتاب آمه
آدورنو، تئودور: 1384، نظریه زیباشناختی، ترجمه امید مهرگان، گام نو
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها