چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۳۸۹ - ۱۰:۴۰
مشايخی: مولف و مترجم خوب كم داريم و منتقد بد فراوان

عليرضا مشايخي، پژوهشگر موسيقي و آهنگساز با بيان اينكه مولف و مترجم خوب كم داريم و منتقد بد فراوان، اظهار داشت: مدرسي را مي‌شناسم كه در كلاس،‌ موسيقي مدرن را به سخره مي‌گيرد؛ ولي كتابي درباره موسيقي مدرن منتشر كرده است.

مشايخي به خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)،گفت: در زمينه كتاب‌هاي آموزشي و تربيتي موسيقي و محيط هنري آن، تا جاي كه من اطلاع دارم بسيار فقيريم.

وي درباره آثار آموزشي موسيقي كلاسيك توضيح داد و افزود: در اين زمينه بيشتر با ترجمه‌هاي برخورد مي‌شود كه براي دانشجوي خارجي نوشته شده است. اين در حالي است كه حوزه اطلاعاتي موسيقي براي يك دانشجوي انگليسي با دانشجوي ايراني بسيار متفاوت است و اين موضوع موجب مي‌شود كه به ويژه در منطقه فرم‌شناسي بسياري از آثار تبديل به متون نامفهوم شوند.

مشايخي ادامه داد: بسياري از اين آثار توسط افرادي ترجمه شده كه با زبان فارسي مشكل دارند؛ حتي برخي از مترجمان براساس كمبود كتاب درباره مسايل فني به ياد ترجمه متون موسيقي مي‌افتند بدون اينكه تحصيلات موسيقايي داشته باشند.

وي تصريح كرد: ممكن است يك نويسنده انگليسي براي ساده كردن توضيح يك فرم به يك ترانه بومي انگليسي رجوع كند، دانشجوي انگليسي بلافاصله متوجه منظور او مي‌شود؛ ولي دانشجوي ايراني كه با آن ترانه آشنايي ندارد ابتدايي‌ترين تعريف مولف را كه به منظور كمك به خواننده با استفاده از نام بردن يك ترانه عاميانه طرح شده، نمي‌فهمد و طبيعي است هنگامي كه بحث دشوارتر شود خواننده ايراني در دنياي تخيلات به دنبال فرم مورد بحث «گم» مي‌شود.

مشايخي گفت: متن موسيقي بايد توسط موسيقيدان ترجمه شود. هنگامي كه شما در بازار كتابي درباره آهنگسازي مي‌بينيد كه توسط مترجمي به فارسي برگردانده شده كه خودش حتي يك قطعه موسيقي تصنيف نكرده يا در مراحل ابتدايی آهنگسازي است و يا حداكثر 5 يا 6 قطعه تصنيف كرده يقين داشته باشيد كه از اين متن نمي‌توان آهنگسازي ياد گرفت.

وي ادامه داد: در اين زمينه تجربه‌هاي تلخ فراواني داريم. مدرسي را مي‌شناسم كه در كلاس،‌ موسيقي مدرن را به سخره مي‌گيرد؛ ولي كتابي درباره موسيقي مدرن منتشر كرده است. به اعتقاد من هر خواننده متفكري متوجه اين چنين فاجعه‌اي مي‌شود و در وهله نخست از خود مي‌پرسد كه چگونه يك نفر حاضر است درباره يك موضوع از نظر خودش مسخره، كتاب ترجمه كند؛ ولي خيلي زود متوجه مي‌شويم كه ناشر سفارش كار به ايشان داده است. 

مشايخي توضيح داد: چون اين روزها كتاب درباره موسيقي مدرن خريدار دارد ناشر هم به سرعت كتابي براي بازار تهيه مي‌كند. به اعتقاد من اين نوع اقدامات براي فرهنگ اين مرز و بوم فاجعه است و ما را كه هزار سال در ارتباط با موسيقي در خواب غفلت به سر برده‌ايم كماكان در بي‌اطلاعي نگه مي‌دارد.

وي گفت: در زمينه ترجمه‌هاي بد نقطه اوج را كتابي در اختيارمان مي‌گذارد كه مترجم ظاهرا نه با زبان اصلي و نه به زبان مادري احاطه دارد. با كتابي برخورد كرده‌ام كه مترجم نام خود را به عنوان مولف ذكر كرده است به اين اميد كه هيچ وقت هيچ كس متوجه نشود كه اين اثر نوشته يك نويسنده اروپايي است و اگر به عنوان نمونه كسي مثل من متوجه اين موضوع شد، ماخوذ به حيا اين موضوع را جايی مطرح نكند.

مشايخي ادامه داد: مسايل مربوط به آهنگسازي از رشته‌هايی است كه به طور كلي و به دليل خيلي ساده از نظر مستندات مكتوب مظلوم واقع شده است؛ چون آهنگسازان فعال وقتي براي نوشتن كتاب درباره آهنگسازي ندارند. در نتيجه در موارد معدودي مي‌توان آثاري درباره علوم آهنگسازي پيدا كرد كه توسط آهنگسازان فعال نوشته شده باشد. براي نمونه آهنگساز پركاري مانند «برليوز» همت كرد و كتاب معروف خود را درباره سازبندي نوشت و يك آهنگساز برجسته ديگر مانند «ريچارد اشترواس» ضمايمي به آن اضافه كرد و خوشبختانه اين كتاب در نهايت امانت توسط پرويز منصوري به فارسي برگردانده شده است.

وي گفت: البته آثار ديگري نيز از آهنگسازان برجسته در ارتباط با موسيقي به جا مانده كه ذكر همه در حوصله اين گفت‌وگو نيست. خوشبختانه هر چند وقت متون كوتاه استثنايي از آهنگسازاني مانند «وبرن»، «استراوينسكي» و چند تن ديگر منتشر می‌شود كه معمولا حاصل مصاحبه يا سخنراني‌هاي آنان بوده است.

مشايخي افزود: در موسيقي ايران نيز داستان كما بيش به همين منوال است. به جز چند متن جدي از جمله نوشته‌هاي مجيد كياني و داريوش طلايي نوشته‌هاي زيادي نديده‌ام. 

وي با بيان اينكه مولف و مترجم خوب كم داريم و منتقد بد فراوان، اظهار داشت: براي نمونه يكي از منتقدان كه نمي‌دانم چقدر موسيقي و فلسفه تحصيل كرده، در نقد گفتاري از من در يكي از پرفروش‌ترين روزنامه‌هاي كشور تقريبا مرا متهم به جنون كرد؛ آن هم وقتي كه صحبت بر سر تزي بود كه با الهام از افلاطون طراحي كردم؛ بنابراين فقط دعا كنيد خداوند براي بازار كتاب‌هاي موسيقي ايران نجاتي مقرر فرمايد.

به تازگي چهار آلبوم «سياره ساترن»، «به طرف شرق»، «سوئيت ايراني» و «كاكتوس سفيد» از مشايخي منتشر شده است. 

مشايخي نخستين آهنگسازي است كه به گونه گسترده‌اي، پيام‌آور نوگرايي و مدرنيسم در موسيقي ايران بوده است. آثار وي بيش از چهل سال است كه در داخل و خارج از ايران اجرا مي‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط