یکشنبه ۲ آبان ۱۳۸۹ - ۱۱:۱۶
رستمي: کپی‌کار و تنبلیم

فريبرز رستمي، نويسنده و پژوهشگر موسيقي، می‌گوید هنوز باور نداریم که غیر از روش غربی روش‌های دیگری هم می‌تواند در آموزش موسیقی وجود داشته باشد؛ چراکه اصولا کپی‌کار و تنبل‌ا‌‌يم و به همه چیز گذرا نگاه مي‌كنيم.

رستمي به خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، گفت: من با دو رویکرد به تدوین کتاب آموزشی در اين حوزه نگاه می‌کنم، نخست اینکه روش آموزشی موسيقي ايراني در موسیقی ردیف دستگاهی و در موسیقی اقوام سرشتی شفاهی دارد. دستکم این ماجرا قدمتی از دوره ناصری تاکنون را در بر می‌گیرد یعنی از دوره‌ای که ما سند صوتی از اجراهای استادان زمان در دست داریم. در عین حال سندی که انتقال مفاهیم موسیقی‌مان را به هنرجو از طریق کتبی و یا واسطه دیگری غیر از ارتباط مستقیم و مستمر استاد و شاگرد اثبات کند در اختیار نداریم.

وي ادامه داد: بنابراین روش آموزش و انتقال مفاهیم به صورت شفاهی یک سنت کار آمد است و تاثیر عمیق آن را در استادان برجسته نسل‌های گذشته و استادان حال حاضر دوران می‌بینیم. گرچه در ادوار قدیم‌تر کتاب‌های معتبری داریم که وجه تئوریک موسیقی ما را در خود جای داده‌اند ولي وجه آموزشی آنها هنوز مورد پرسش است و اتفاقا در این باره نیاز به پژوهش داریم. 

رستمي افزود: با این نگاه آموزش موسیقی از طریق کتاب را نمی‌پسندم چرا که به قول قدما «موسیقی علم سماع است»؛ یعنی آموختن از طریق شنیدن و نه خواندن. واقعیت این است که وقتی واسطه کتبی به میان می‌آید رابطه استاد و شاگرد رقیق می‌شود. فرهنگ آموزشی این موسیقی اینگونه است ولي تجددطلبی عجولانه در ادوار گوناگون ما را دچار سردرگمی کرده است.

وي توضيح داد: من نواندیشی را در همه شئون می‌پسندم ولي به شرط تعمق، بدون دستپاچگی و شیفتگی. بسیار ضروری است که ما رویکردی به شیوه آموزش ناب این موسیقی داشته باشیم و به دور از هرگونه تعصبی که به شدت آسیب‌‌رسان است به سرشت این موسیقی و روابط آن با هنرجو بازنگری عمیقی بکنیم تا از لابه‌لای این آشفتگی انبوه اصالت و هویت اصلی آن را بازیابیم.

رستمي با بيان اينكه نگاهی گذرا به ساخته‌های اخیر و قیاس آنها با گذشتگان فاصله شیوه‌های آموزش را روشن می‌کند، اظهار داشت: مفاهیم و بنیان‌های این موسیقی هرگونه که در ساز و کار ذهن هنرجو رسوب کرده باشد میوه‌ای از همان جنس به بار می‌آورد. به همین دلیل شاید استاداني چون «میرزا حسین‌قلی»، «درویش‌خان علی‌اکبر»، «عبدالحسین شهنازی» و «کسایی» نداریم و امیدی هم به باز گشت آن آرامش و آن جهان‌بینی نيست. 

اين پژوهشگر معتقد است:‌ امروز بلای اصلی تقلید یک پارچه و بدون تعمق است که بخشی از آن میوه تاثیر شگرف بزرگان حال حاضر موسیقی است که در رویکرد دوباره به ریشه‌های موسیقی‌مان در دهه پنجاه شمسی در دامن ریزبینانی چون استاد «نورعلي برومند» پرورش پیدا کرده‌اند. امروز به کجا می‌رویم؟

وي افزود: نگاه دوم به درک ضرورت‌های زمان باز می‌گردد. در این جهان آشفته و در هم بر هم مجالی برای تعمق نیست. نمی‌شود هم تايپ‌ كرد هم در فست‌فود کار کرد و هم موسیقیدان بود.

رستمي با بيان اينكه امروزه آموزش موسیقی دانشگاهی است، ولي هنوز کاملا مرزهای موسیقی ايراني و روش‌های غربی جدا نشده‌اند، توضيح داد: انگار باور نداریم که غیر از روش غربی روش‌های دیگری هم می‌تواند وجود داشته باشد. اصولا کپی‌کار و تنبل‌ا‌‌يم و به همه چیز گذرا نگاه مي‌كنيم. از سوی دیگر آموزشگاه‌ها منزل و یا دفتر کار استادان است. در این شرایط نمی‌توان از استادان توقع داشت که هر روز صدای ساز و آوازشان را به شاگردان خود برسانند و از هنرجو نیز چنین توقعی نمی‌رود او بیش از هر چیز وقت خود را در کلاس‌های کنکور می‌گذراند بنابراین نقش کتاب به عنوان یک جانشین استاد و یک یادآور مطالب مهم می‌شود.

وي گفت: گرچه آموختن ردیف غیر از روش شفاهی اتلاف وقت است ولي اگر در موسیقی دستگاهی، کتاب از مزایایی برخوردار بود تکلیف رپرتوار عظیم موسیقی اقوام چیست؟ آن را نیز با روش‌های غربی درس بدهیم؟

رستمي افزود:‌ البته نهضت با شکوهی هم در راه است و در این میان نبايد ارزش کتاب‌های ناب و دقیق را نادیده گرفت. گذشته از کتاب‌های از سر دغدغه و بازسازی‌های دلسوزانه استاد علیزاده، تلاش‌های خوب دیگری هم اخيرا در اين زمينه انجام شده و قابل تقدیر است مثل نت‌نگاری آثار بزرگان موسیقی. مدتي پيش كتاب‌هاي آموزشي هنرستان را مشاهده كردم كه به دقت نقايص آن توسط جهانشاه صارمی رفع شده است، سال‌ها است که این کتاب‌ها با همان کاستی‌ها تدریس می‌شدند. 

وي ادامه داد: نکته مهم این است که هنرجویان باید این آثار را با معلم کار کنند تا اثر آنگونه که لازم است درک شود که باز هم در این مورد من روش شفاهی را می‌پسندم. به عنوان نمونه یک هنرجوی سه تار آثار استاد صبا را باید از متخصص آثار صبا و با ساز سه‌تار بیاموزد تا ذهن بالغي پیدا کند. حال آثار صبا چهارچوب روشن‌تری دارند. اگر قرار باشد هنرجویی در آثار استاد بهاری متخصص شود تکلیف در چه نوع کتابی می‌گنجد؟

رستمي توضيح داد:‌ واقعیت این است که نوشتن کتاب آموزشی کار هر کسی نیست و مسوولیت زیادی دارد. درجه استادی اگر چه تعریف مشخصی ندارد ولي شان روشنی دارد. اشراف بر همه شئون در یک ساز یا آواز به علاوه سواد کافی در انتقال مفاهیم کاری است کارستان که امیدوارم همه کسانی که به نوشتن کتاب آموزشی مبادرت می‌کنند ابتدا به خود واقعی‌شان بنگرند البته در خلوت و صادقانه. 

وي با بيان اينكه تنها راه رسيدن به بهبود در اين حوزه رشد است، توضيح داد: باید کار کنیم تا شناخت جامعه از موضوع آموزش موسیقی ارتقا پیدا کند آن هنگام هر مطلب آشفته‌ای از فیلتر ذهن‌های آگاه عبور نمی‌کند.

رستمي در پاسخ به اين پرسش كه آيا با تشكيل شورايی از متخصصان براي نظارت بر اين آثار موافق هستيد، گفت: با تشکیل هر نوع شورایی برای بررسی هر چیزی در حوزه موسیقی به شدت مخالفم. سلیقه همیشه مشکل‌ساز است. تاریخ بسیار به خود دیده اندیشه‌های نو و ارزنده‌ای که سال‌ها زیر سایه سنگین سلیقه‌های شخصی در هر شکل و نظری خاک خورده‌اند و زمان ارزشمندی برای رشد از کف رفته است. شورا کارساز نیست. ما به پژوهش به شکلی جدی در همه حوزه‌ها نیاز داریم؛ به ویژه پژوهش‌های کاربردی برای این زمان خاص.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط