دوشنبه ۱ تیر ۱۳۸۸ - ۱۱:۳۴
مشایخی و موسیقی چندفرهنگی؛ از آلاسکا تا ژاپن و برزیل

«عليرضا مشايخي» نخستين آهنگسازي است كه به گونه گسترده‌اي، پيام‌آور نوگرايي و مدرنيسم در موسيقي ايران بوده است. آثار وي بيش از چهل سال است كه در داخل و خارج از ايران اجرا مي‌شود. ايبنا گفت‌وگویی دارد با وي درباره دغدغه نوشتن كتاب موسيقي و مجموعه‌های مختلف آهنگسازی‌اش.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، «عليرضا مشايخي» نخستين آهنگسازي است كه به گونه گسترده‌اي، پيام‌آور نوگرايي و مدرنيسم در موسيقي ايران بوده است. آثار وي بيش از چهل سال است كه در داخل و خارج از ايران اجرا مي‌شود. نخستين استادان او در ايران «لطف‌الله مفخم پايان» در موسيقي ايراني، «حسين ناصحي» در آهنگسازي و «افيليا كمباجيان» در پيانو بوده‌‌اند. استادان آهنگسازي مشايخي در سال‌هاي اقامت او در وين، «هانس يلينك» برجسته‌ترين نظريه‌پرداز مكتب وين شاگرد «شوئنبرگ» و «كارل شيسكه» بودند. 

آشنايي مشايخي با هانس يلينك سبب شد كه او پژوهش‌هاي وسيعي در زمينه مسائل و گستره‌هاي گوناگون موسيقي معاصر داشته باشد. اين شناخت از سويي و علاقه او به موسيقي ايراني از سوي ديگر قوي‌ترين تاثيرات را در تكامل هنري او داشته‌اند.

مشايخي پس از به پايان رساندن دوره آهنگسازي در آكادمي موسيقي وين براي ادامه تحصيل و پژوهش در زمينه موسيقي الكترونيك به اوترخت «هلند» رفت و در كلاس‌هاي «گوتفريد ميشائيل كونيگ» كه از پايه‌گذاران انستيتو زونولوگي هلند بود شركت جست. اقامت او در هلند به فعاليت‌هاي گسترده آهنگسازي و پژوهشي انجاميد كه پانزده سال ادامه يافت.

سبك‌هاي گوناگون موسيقي ايراني و غير ايراني مشايخي را مي‌توان زير چتر گسترده‌تري گردآورد كه ريشه‌هايش را بايد در آثار دهه شصت وي در قطعاتي چون از شرق تا غرب جستجو كرد. پيام اصلي مشايخي در موسيقي عبارت است از "موسيقي چند فرهنگي" كه با عنوان نمادين متا ايكس (meta-x) معرفي شده.

آثار اين هنرمند به چهار گروه اصلي تقسيم مي‌شود، آثاري كه به طور مستقيم متاثر از موسيقي ايراني است، آثاري كه در زمينه نوين بين‌المللي تصنيف شده، آثاري تعليمي و موسيقي روي بوم.

«از شرق تا غرب» موسيقي چند فرهنگي، «چهارگاه شماره يك» موسيقي مستقيم ايراني، «هشت سمفوني» در سبك‌هاي مختلف، «مجموعه‌هاي پنجگانه پيانو» قطعات ملهم از موسيقي ايران، «چهار قطعه براي اركستر زهي» ملهم از موسيقي ايران،‌ «سمفوني تهران» ملهم از موسيقي نوين بين‌المللي، «اپراي شهرزاد» و «ما باغ‌هاي نيشابور را هرگز نخواهيم ديد»، از جمله آثار مشايخي است.

وي بعد از دومين غيبت طولاني در سال ۱۳۷۲ به ايران باز مي‌گردد؛ مشايخي می‌گوید يكي از اولين نكته‌هايي كه در بدو ورود به كشور نظر وی را جلب كرد، كمبود كتاب‌هاي موسيقي مورد نياز آهنگسازان جوان بود.

وي مدتي تلاش مي‌كند به اين موضوع فكر نكند، چرا كه اشتغالات آهنگسازي و فعاليت‌هاي اجرايي ديگر فرصتي براي پرداختن به اين معضل را به او نمي‌داده ولي نياز دانشجويان و ترجمه‌هاي ضعيف آثار به چاپ رسيده، باعث مي‌شود استاد «مشايخي» به دغدغه خود پاسخ گويد.

به گفته مشايخي، ترجمه آثار موسيقي كه براي هنرجويان آلماني، انگليسي و آمريكايي نوشته شده پاسخگوي نياز دانشجويان ايراني نيست. از اين رو، وي به اين نتيجه مي‌رسد كه با تاليف كتاب‌هاي موسيقي مي‌توان تا حدي به نقطه مطلوب دست يافت.

دغدغه نوشتن كتاب در حوزه موسيقي با همكاري و درخواست شاگردان مشايخي با گردآوري درس گفتارهاي او محقق مي‌شود. به باور وي، با چاپ و انتشار كتاب‌هاي مورد نياز، مي‌توان به دانشجوياني كه امكان سفر به خارج كشور ندارند، كمك و آنها را از نظر علوم پايه بي‌نياز كرد.

تاكنون سه جلد از مجموعه «آهنگسازي» كه تمامي مسايل بنيادين آهنگسازي مشايخي را در برگيرد به چاپ رسيده است.

اولين اثر اين هنرمند برخلاف شيوه‌ايي كه انتخاب كرده، تلفيقي از تاليف و ترجمه است. به گفته وي، كتاب «كنترپوان مدال» نگاهي به برداشت «يپسن» و «فوكس» از شيوه «پالسترينا» است؛ «كتابي براي اداي دين و احترام به پالسترينا نخستين استاد الهام بخش و بزرگ من در موسيقي».

به گفته مشايخي، پالسترينا نقطه اوجي در شكوفايي چند صدايي پيش از دوران «باروك» بوده و كار بست چند صدايي در آثار وي كه توازن خطوط آوازي افقي و ستون‌هاي عمودي آكوردشناسي موسيقي مدال را به كمالي بي‌نظير رساند، زمينه‌اي براي پديدار آمدن شيوه‌هاي نو در آموزش كنترپوان مدال شده است.

به اعتقاد وي، براي معرفي موسيقي به شيوه پالسترينا، انتخاب كتابي جامع و كامل آسان نيست. وی می‌گوید: از اين رو دو اثر درباره «كنترپوان» اثر كنود يپسن و «گرادوس» نوشته ارنست تيتيل را كه در ميان ديگر آثار موجود، اعتبار ويژه‌اي دارند، انتخاب كردم و اساس نگارش و تدوين اين نوشته قرار دادم. در مرحله نخست كوشيم تا پالسترينا را براساس نگرش «يپسن»، اغلب دقيق و به ندرت با الهام از هدف‌هاي كاربردي معرفي كنم. در ادامه مثال‌ها و نمونه‌هاي كتاب در كليدهاي سل و فا نيز آمده. در پايان نيز كتابنامه جامعي از مهم‌ترين آثار مربوط به علم كنترپوان گنجانده شده است.

دومين اثر از مجموعه آهنگسازي، كتاب «آهنگسازي به شيوه باخ» كنترپوان تنال است كه «مشايخي» در اين مجموعه به مطالعه «باخ» پرداخته. به گفته وي، باخ نيز به نوبه خود بعد از پالسترينا دومين ستون اصلي تكامل موسيقي هنري بين‌المللي است. در اين اثر تكنيك آهنگسازي باخ بسيار جامع و ساده مورد بحث قرار گرفته است.

به گفته وي، اين كتاب هنرجوی آهنگسازي را به مرحله آهنگسازي در برخي فرم‌هاي مورد توجه باخ هدايت مي‌كند كه جنبه كاربردي شاخصی دارند. وجود این کتاب باعث شده تعداد زيادي از هنرجویان در مرحله تحصيل اين فصل آهنگسازي به توان بالايي از نگارش موسيقي به سبك باخ دست يابند. در نتیجه دانشجو وادار مي‌شود يكي از تكنيك‌هاي مهم ورود به دنياي آهنگسازي را فراگيرد.

سومين اثر از مجموعه آهنگسازي به كتاب «آهنگسازي به شيوه كلاسيك» (هارموني) اختصاص دارد. مشايخي مي‌گويد: در اين اثر هدف من آشنا كردن كاربردي دانشجو با هارموني مكتب كلاسيك وين در جامع‌ترين و سريع‌ترين شيوه ممكن بوده است. از نظر تئوري هارموني، از برخي بزرگان دانش موسيقي چون «هوگور يمان» و استادانم «هانس يلينك» و «اروين راتز» كه هر دو از نظر تحليل، الهام گرفته از «شوئنبرگ» بوده‌اند، نیز از «وريشارد اشتور» و «والتر پيستون» تاثير گرفته‌ام. «پيستون» از نظر تحليلي و «اشتور» از نظر روش كاربردي مورد توجه ويژه من بوده‌اند.

وی ادامه داد: بيش‌تر كتاب‌هاي آموزش هارموني، پيش از آنكه هنرجو رابطه تئوري و عمل را دريابد، پايان مي‌يابند و هنرجو را به حال خود رها مي‌كنند. من سعي كردم در اين كتاب شيوه برخورد با هارموني را به حوزه عملي در آثار بزرگان اين فن گسترش دهم و پس از هر بحث، موضوع را در آثار استادان پيگيري كنم. در تمرين‌هاي كتاب، توجه من به كرال‌هاي باخ و از نظر آهنگسازي كاربردي، به استادان مكتب وين بوده و تلاش كردم تا دانشجويان را با نحوه برخورد آنها با چند صدايي آشنا كنم. در واقع «كابرد» هدف اصلي اين كتاب است و با شناخت هنرجوي ايراني شكل گرفته و به شيوه خودآموز و با اشاره به بيش از ۱۰۰ نمونه از آثار استادان مكتب وين آهنگساز را با تكنيك‌هاي آهنگسازي آشنا مي‌كند.

مشايخي بعد از نگارش اين سه جلد به اين نتيجه مي‌رسد كه كتابي درباره «شيوه نت‌نگاري معاصر» داشته باشد. در اين زمينه «شايان دخت عابدی‌منش» از اعضاي قديمي گروه موسيقي تهران داوطلب مي‌شود از مجموعه آثار اين هنرمند كه حدود ۶۰۰ اثر است و در ۲۰۰ اپوس تقسيم بندي شده، استخراجي داشته باشد كه راهنماي آهنگسازان جوان شود. اين اثر در حقيقت چهارمين جلد از مجموعه آهنگسازی مشايخي محسوب مي‌شود كه شيوه‌هاي نت‌نگاري اين هنرمند را ارائه مي‌دهد و از سوي انتشارات چشمه منتشر خواهد شد. 

وي مي‌گويد: اثري كه بعد از اين بايد تحرير شود درباره «فرم در موسيقي» است، حتي اين مجموعه را مي‌توان با وارد شدن به موسيقي قرن ۲۰ ادامه داد و به طرف شيوه هاي مختلف امروز گام برداشت و در نهايت اگر فرصتي باشد به «تئوري مكمل» پرداخت.

از وي درباره «تئوري مكمل» پرسيدم، او گفت: حدود ۴۵ سال است كه انواع و اقسام برخوردها با موسيقي ايراني را تجربه كردم (گلناز گل‌صباحي در كتاب «به طرف شرق» به بيش از ده سبك مختلف از برخورد من با موسيقي ايراني اشاره كرده). آخرين و مشكل‌ترين برخورد من نوشتن موسيقي ملهم از موسيقي ايراني براي گام تعديل شده بوده است؛ يعني نت‌هايي كه با فاصله نيم پرده در موسيقي غربي در دسترس است.

مشايخي ادامه داد: مطالعات مفصل، من را به برخوردي از نظر تئوريك به موسيقي هدايت كرد كه در اين برخورد، ملودي ايراني اساس (آكوردشناسي) قطعه موسيقي مي‌شد؛ در اين مرحله من از آكورشناسي ايراني صحبت مي‌كردم در ادامه تحقيقات متوجه شدم اگر بخشي از موسيقي نسبت به بخش‌هاي ديگر حالت سلطه داشته باشد ما مي‌توانيم از موسيقي ايراني عبور كنيم و خود را در آستانه موسيقي آتنال بيابيم.
 
وی افزود: در اين مرحله از تحقيقات از اصطلاح آكوردشناسي بخش اصلي صحبت كردم و در نتيجه در فرايندي كه پس از ۱۵ سال به طول انجاميد و با الهام از ديدگاه‌هاي فلسفي خود كه گاهي بسيار ملهم از كليت هگلي بود، به اين آگاهي رسیدم كه ما احتياج به يك تئوري مكمل داريم كه تئوري هارموني موسيقي غربي را تكميل كند. به اين ترتيب بود كه «تئوري مكمل» شكل گرفت. در اين تئوري ما قادريم از مداليته به آتناليته و در نهايت به موسيقي آتماتيك يعني موسيقي فارغ از روابط ملوديك برسيم. به شدت باور دارم كه مشتركات انسان‌ها از ژاپن، آلاسكا تا آرژانتين و برزيل يا در زيرزمين يا در آسمان‌ها قابل ترجمه به مشتركات موسيقي مي‌شود. من اعتقادي به مرز جغرافيايي براي تفكر ندارم و معتقدم هيج مانعي نبايد در مقابل دنياي تفكر ما قرار گيرد.

وي درباره كتاب «موسيقي براي پيانو» گفت: موسيقي ملهم از موسيقي ايران يكي از دشوارترين حلقه‌هاي تكامل آهنگسازي من بوده است. از خود پرسيدم چه مي‌شد اگر اجداد ما به انبساط علمي موسيقي ايراني تن در مي‌دادند و به ابعادي جز ملودي هم توجه مي‌كردند -- مثلا به رنگ، به چند صدايي و به فرم‌ها. و چه خوب بود اگر به شكل كاملا ايراني به طرف مشتركات موسيقي بين‌المللي حركت مي‌كردند. در نهایت به اين نتيجه رسيدم كه بايد اين راه را مانند يك سفر فرضي بپيمايم تا به پاسخ خود برسم. اين سفر فرضي را من در دو مجموعه «موسيقي براي پيانو» و «شهرزاد» تجربه كردم.

كتاب «موسيقي براي پيانو» شامل قطعات، «داستان‌هاي كوتاه» در چهار قسمت، «نامه‌ها» در سه قسمت، «در جست‌وجوي زمان از دست رفته» كه عنوان آن را از «مارسل پروست» نويسنده فرانسوي قرض كرده و در آن اشاره به زماني است كه ما در حوزه موسيقي از دست داده‌ايم.

مشايخي افزود: «شهرزاد» نيز ۹ قسمت دارد و در حقيقت قسمت‌هاي پيانوي اپرايي به همين نام است كه هنوز به پايان نرسيده. او تاكيد كرد: آنچه در مورد «تئوري مكمل» گفتم در اين دو مجموعه مصداق موسيقايي خود را مي‌يابد.

كتاب «همه آن سال‌هاي بي‌خاطره» نيز به تازگي با مقدمه استاد جلال ستاري منتشر شده. به گفته وي، اين كتاب را مشكل مي‌توان در يك دسته‌بندي قرار داد. اين كتاب بسيار متمركز نوشته شده و متجاوز از ۲۰۰ سوال مطرح مي‌كند كه پرسش‌هاي فلسفي مرا در كنار خاطره‌هايم دربرمي‌گيرد و مقدمه‌ای است براي كتاب جديدي كه هنوز به چاپ نرسيده با عنوان «فردا بدون من». در اين كتاب پرسش‌هاي بي‌شمار «همه آن سال‌هاي بي‌خاطره» با تمركز روي چند بحث عشق، مرگ، خيانت، انكار ايدئولوژي‌هاي كلان و جستجوي زندگي در يك جمع كوچك و خوشحال خلاصه مي‌شود.

وي اضافه كرد: در حال حاضر يكي از قطعاتم كه اتودي است براي «كنتراباس» در فرانسه زير چاپ است. اين قطعه در جلد دوم مجموعه‌ای منتشر مي‌شود كه آثار «كنتراباس» از زمان «ويوالدي» مورد توجه آن مجموعه است.

مشايخي يادآور شد: كتاب «تداوم تفكر» با نام فرعي منتخبي از مصاحبه‌ها و گفت‌وگوهاي عليرضا مشايخي نيز در انتظار مجوز است. اين كتاب مجموعه‌ای از گفتارهاي پراكنده و شامل يادداشت، مصاحبه و سخنراني‌هاي گوناگون است. گردآوري اين مجموعه توسط مجيد عسگري از نوازندگان قديمي گروه موسيقي تهران انجام شده و مطالب مورد بحث طيف وسيعي از نقطه‌نظرهاي جامعه‌شناسي و فلسفه هنر را دربرمي‌گيرد. در اين اثر مشكلات جامعه‌شناسي موسيقي ايران و نگاه فلسفي من به «ضرورت موسيقايي»، فقر كلي جامعه موسيقي و غفلت هزار ساله ملت ما در مورد شاخه‌اي از موسيقي كه شخصيت‌هایی چون بتهوون نماينده آن هستند مورد بحث قرار گرفته‌اند. اين كتاب از سوی نشر چشمه منتشر خواهد شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط