چهارشنبه ۹ بهمن ۱۳۸۷ - ۱۵:۲۸
ترجمه بايد با تحليل همراه باشد

بخش عمده منابع ترجمه شده تاريخ معاصر در ايران، خاطرات سياسي سفرا و رجال سياسي كشورهاي مختلف است كه نگاه و ديدگاه آن‌ها را بيان مي‌كند و ممكن است مخاطب ايراني را به بيراهه ببرد.زيرا اين كتاب‌ها بيان كننده نظر و عقيده ان‌هاست و حتما بايد با تحليل كارشناسان خودمان همراه باشد._

«فاطمه ترك‌چي»، مسوول پژوهش‌ «بنياد تاريخ‌پژوهي ايران معاصر» در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، گفت: «اگرچه ترجمه خاطراتي از سفرا و رجال سياسي آمريكايي، انگليسي، فرانسوي و... دولتمردان ايراني وابسته به رژيم پهلوي كه در خارج از كشور زندگي مي‌كنند گوشه‌هايي از تاريخ معاصر ايران است، اما به طور كامل نمي‌توان به آنها استناد كرد.»

وي ضمن اشاره به اين خاطرات گفت: «محقق و مورخ تاريخ معاصر ايران نمي‌تواند تمام و كمال به اين خاطرات بسنده و يا در مواردي استناد كند، زيرا از سويي، جنبه علمي، پژوهشي و تحليلي در آنها بسيار ضعيف است و از سوي ديگر، در بيشتر مباحث با نگاهي غرض‌آلود مسايل را به رشته تحرير درآورده‌اند. بنابراين، هرچند در پاره‌اي موارد به لحاظ دريافت وقايع و رويدادها مفيدند، اما در پژوهش‌ها و تحليل تاريخي موضوع نمي‌توان به اين دست از منابع كاملا تكيه كرد.»

اين پژوهشگر به يك منبع پژوهشي اشاره كرد و گفت: «در حال حاضر، تنها منبعي كه در خارج از كشور نگاشته شده و جنبه پژوهشي دارد و مي‌تواند براي پژوهشگران قابل رجوع باشد، «معماي هويدا» اثر «عباس ميلاني» است. زيرا اين منبع پژوهشي به اين دليل كه به شكل مستند به تاريخ معاصر ايران پرداخته و آن را از زواياي مختلف و بر اساس اسناد بررسي كرده، از آثار علمي ـ پژوهشي به‌شمار مي‌آيد.»

«ترك‌چي» به كتاب‌هاي ديگري كه به زبان انگليسي نوشته شده اشاره كرد و گفت:‌ «در برخي كتاب‌ها، انقلاب ايران با انقلاب‌هاي ديگر مقايسه و در قالب الگوهاي جامعه‌شناسانه غرب و يا به تقليد از نظريه‌هاي فلسفه سياسي غرب نام برده شده است بدون اينكه از فرهنگ و جامعه ايراني اطلاع داشته باشد.»

وي به فرهنگ و جامعه ايراني اشاره كرد و گفت:‌ «انقلاب اسلامي ايران با ساير جنبش‌هاي اجتماعي شباهت‌ها و اشتراكاتي دارد ،اما نكته اساسي تفاوت آن با اين جنبش‌ها، وجهه فرهنگي انقلاب اسلامي است و در اينجا منظور از فرهنگ، دين‌مداري و باورهاي ديني ايرانيان است كه از روح انسان ايراني نشأت مي‌گيرد؛ نكته‌اي كه نويسندگان مذكور با آن آشنايي ندارند و اين نا‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌آگاهي آثار اين محققان و مورخان را به ضعفي عمده دچار كرده است.»

اين پژوهشگر تاريخ به نمونه‌هايي در اين زمينه اشاره كرد و گفت:‌ «كتاب‌هايي چون «ايران بين دو انقلاب» اثر «آبراهاميان» و «مقاومت شكننده» نوشته «جان فوران» نمونه‌هايي هستند كه به تاريخ ايران معاصر نگاهي پژوهشگرانه دارند ولي انقلاب اسلامي ايران را با همان ديدگاه و قالب الگوي غربي و با ضعف و ناآگاهي از ماهيت فرهنگي كشورمان به رشته تحرير درآورده‌اند.»

وي ضمن اشاره به پژوهشگران خارجي گفت: «اين پژوهشگران به دليل اين ضعف عمده و عدم شناخت فرهنگ ايراني و نيز تكيه تام بر الگوهاي جامعه‌شناسي و فلسفه تاريخ و سياسي غرب اثري تك‌بعدي از خود به جاي گذارده‌اند. البته نبود اسناد و مدارك و محدوديت منابع اوليه نيز از ديگر مسايل و ضعف‌هاي اين دسته از نوشته‌هاست.»

وي به ديگر كتاب‌هايي كه در حوزه تاريخ معاصر به رشته تحرير درآمده‌اند، اشاره كرد و گفت: «برخي كتاب‌هايي كه هنوز ترجمه نشده‌ و يا بخشي از آن ترجمه شده، كتاب‌هايي است كه بر پايه ديدگاه سياسي نوشته شده است و بيشتر نويسندگان آن‌ها به سازمان‌هاي جاسوسي و مراكز فرهنگي ضد جمهوري اسلامي مانند بعضي از دانشگاه‌هاي آمريكا وابسته‌اند.»

اين محقق تاريخ معاصر به نگاه مغرضانه اين نويسندگان اشاره كرد و گفت: «مورخ انقلاب اسلامي شايسته است ضمن مراجعه به اين منابع ديدگاه موافق و مخالف را دريابد و با هوشياري و دقت نظر لازم بتواند به نتيجه مطلوب علمي و تحليلي خود دست يابد.»

اين پژوهشگر به عملكرد مورخان ايراني نيز اشاره كرد و گفت: ‌«مورخان ايراني بايد علاوه بر نگاه علمي به اين كتاب‌ها همواره به ماهيت فرهنگي و ديني انقلاب اسلامي ايران نيز توجه داشته باشند، چرا كه هرچند تاريخ انقلاب اسلامي همچون تاريخ انقلاب‌هاي غرب و به طور كلي جهان، ماهيت اجتماعي دارد اما تنها با مباني جامعه‌شناسي و فلسفي قابل بررسي نيست و بدون توجه به قالب فرهنگي و ريشه ديني آن نمي‌توان به واقعيت و حقيقيت تاريخ انقلاب اسلامي ايران دست يافت.»

وي در ادامه افزود: «ماهيت ديني انقلاب اسلامي موجب جاودانگي آن شده است، زيرا با تكيه بر حكمت توحيدي-اسلامي و الگوبرداري از حكومت اسلامي، امروز، خود به عنوان الگويي عملي و نظري براي ديگر جنبش‌ها، انقلاب‌ها و نظام‌هاي مردم‌سالار جهان پذيرفته و ماندگار شده است.»

ترك‌چي همچنين به مورخان و مترجمان پيشنهادي داد و گفت: «در گام نخست بايد ديدگاه نظري محققان ايراني تاريخ انقلاب اسلامي- با توجه به ماهيت خاص آن- تقويت شود و نظريات بين‌رشته‌اي مانند فلسفه، جامعه‌شناسي و علوم‌سياسي نيز مورد توجه قرار گيرد.»

وي افزود: «اگر مورخان به اين مهم توجه نكنند، به وقايع‌نگاري پرداخته‌اند نه تاريخ‌نگاري. زيرا تاريخ‌نگار بايد با احاطه بر مباحث نظري و شناخت و معرفت به ماهيت موضوع از جنبه‌هاي مختلف و نيز دستيابي به منابع اصلي، تمام رويدادها را بررسي كند و علل و عوامل را دريابد و با چينش منطقي به نتيجه علمي و تحليلي قابل قبول برسد.»

مسوول پژوهش‌ «بنياد تاريخ‌پژوهي ايران معاصر» همچنين افزود: «اگر تاريخ‌نگاران اين نكات را به خوبي درك نكنند به بيراهه خواهند رفت و دچار اشكال عمده مي‌شوند. آنها همچنين، بايد منابع داخلي را بررسي و كاوش نمايند و با نگاه دقيق به ترجمه‌ها به يك نتيجه علمي دست يابند.»

وي در پايان سخنانش تصريح كرد: ‌«اگر مورخ و محقق تاريخ انقلاب اسلامي به شناخت دروني از انقلاب نرسد، نمي‌تواند نگاه بيروني- يا همان نظريات و منابع خارجي- را به نقد بگذارد و به نتيجه درخور و پژوهشي علمي دست يابد.» 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط