شنبه ۲ شهریور ۱۳۸۷ - ۱۳:۱۲
احمد بيگدلي: دولت وصله تن ماست

دولت وصله تن ماست و آدم‌هايش از ما هستند و همان دلسوزي‌هايي را دارند كه ما نسبت به سرزمين خود داريم،اما نمي‌دانم چرا وقتي براي حل مشكلي نظر مي‌دهيم ،به برخي مسوولان بر مي‌خورد./

«احمد بيگدلي» داستان‌نويس در گفت‌وگو با خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، كه به مناسبت گراميداشت هفته دولت انجام شد با بيان اين مطلب گفت: وقتي ما به دليل وجود برخي مشكلات، دلخوريم و دلخوري‌مان را بيان مي‌كنيم، به اين دليل نيست كه دولت را وصله تن خود نمي‌دانيم، اما تصور برخي از مسوولان اين است كه ما، اهالي قلم، در نقطه مقابل آنها ايستاده‌ايم و مي‌خواهيم عرض اندام كنيم. 

وي افزود: تقصير ما نيست كه دشمن با سوء برداشت از حرف‌هاي ما مقاصد خود را دنبال مي‌كند. دشمن مشكل دارد اما بدنامي‌اش براي ما نويسندگان و روزنامه‌نگاران است. ما جز همدلي، سپاسگزاري و عشق به ميهن، چيزي نداريم كه عرض كنيم، اما وقتي از من درباره مشكلاتم پرسيده مي‌شود، لكنت زبان مي‌گيرم و نمي‌دانم كه آيا اين مشكلات را مطرح كنم يا نه؟ همه ترسم اين است كه چيزي بگويم و از گفته من سوء برداشت شود؛ چون گاهي كلمات،سوء تفاهم مي‌آورند.  

اين داستان‌نويس كه در يزدان‌شهر، از توابع نجف‌آباد اصفهان، زندگي مي‌كند درباره جايگاه حرفه‌اي خود اظهار كرد: يزدان‌شهر با هفتادهزار نفر جمعيت، از لر و گرجي گرفته تا فارس و ترك، محروم مانده است؛ مثلا هيچ جايي نيست كه بر نانوايي‌ها نظارت داشته باشد يا امكاناتي مانند پل عابر پياده در اين شهرك به چشم نمي‌خورد. بنابراين من مجبورم نان ساندويچي بخرم؛ اين نان را در فر برشته كنم سپس بخورم تا به معده‌ ناراحتم كمتر آسيب برسد. آب و برق خانه‌هاي اين شهرك مدام قطع مي‌شود كه اين قطعي معمول نيست. چندي پيش يخچال من سوخت و مجبور شدم يخچالي را با قسط چند ماهه بخرم و در خانه‌ام بگذارم. جوانان در اينجا هيچگونه تفريحي ندارند يعني اين شهرك فاقد سينما و پارك و ورزشگاه است. بنابراين منِ نويسنده نه خودم مي‌توانم در اينجا به راحتي زندگي كنم و نه فرزندانم و مدام درگيري‌هاي ذهني دارم پس چگونه مي‌توانم با ذهني آسوده به نوشتن بپردازم.

او افزود: من به عنوان يك نويسنده مي‌توانم تمامي مشكلات شهرم را بنويسم و براي چاپ در روزنامه‌اي بفرستم تا دولتمرداني كه فرصت نمي‌كند به يزدان‌شهر بيايند و از نزديك معضلات اينجا را ببينند ،حداقل با خواندن نوشته من از نوع زندگي مردم اينجا مطلع شوند.

او كه داستانش برگزيده جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي ايران شده و براي امرار معاش، هم تدريس مي‌كند و هم ويراستاري، در پايان اظهار اميدواري كرد روزي برسد كه نويسنده ايراني بتواند از طريق نوشتن امرار معاش كند و شاعر، داستان‌نويس و مؤلف، تلف نشود. 

 احمد بیگدلی در بيست و ششم فروردين سال 1324 در اهواز متولد شده است. رمان «اندکی سایه» كه نخستین کتاب این نویسنده است جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی را برای وی به ارمغان آورد.

بیگدلی در سال‌های جوانی ساکن شهر آغاجاری بود كه ماجراهای رمان «اندكي سايه» نیز در این شهر می‌گذرد. بعدها در سال ۱۳۴۷ خورشیدی به آموزش و پرورش لاهیجان پیوست. از همین سال کار نوشتن را آغاز و نخستین داستان خود را در مجله فردوسی منتشر کرد. سپس به نمایش‌نامه‌نویسی برای تئاتر و تلویزیون پرداخت. در سال ۱۳۵۶ برای ادامه تحصیل به دانشگاه هنرهای دراماتیک رفت و کار نوشتن نمایش‌نامه را در آن جا ادامه داد. بیگدلی از دهه شصت تاکنون در یزدانشهر نجف‌آباد ساکن است.

اين داستان‌نويس مجموعه داستان «آواي نهنگ» و رمان «زماني براي پنهان شدن» را آماده چاپ دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها