یکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۳ - ۱۲:۱۵
ناصربخت: منابع تاریخی تعزیه سفرنامه‌های مستشرقان است/ تعزیه هنر توده‌هاست

محمدحسین ناصربخت، محقق و مدرس نمایش‌های ایرانی، درباره جایگاه هنر تعزیه در کتاب‌ها و منابع تاریخی در دوره‌های مختلف گفت: تعزیه هنر توده‌ها و عامه مردم است و مورخان چون اکثرا از خواص بودند توجهی به این هنر نشان ندادند. به گفته ناصربخت این بی‌توجهی باعث شده تا پژوهشگران و مورخان هنر در دهه‌های اخیر برای پژوهش درباره تاریخ تعزیه به کتاب‌ها و سفرنامه‌های مستشرقان رجوع کنند.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)ـ محمد آسیابانی: تعزیه هنری کاملا بومی است که در گذشته‌های نه‌چندان دور به عنوان یک آیین عزاداری نمایشی بسیار مورد توجه بوده و در بطن بسیاری از رخدادهای اجتماعی جای داشته است. بسیاری از مستشرقان و جهانگردانی که از ایران دیدن کردند، با شیفتگی بسیار به تماشای تعزیه ایستاده و در کتاب‌های خود گزارش‌های مبسوطی از این هنر ارائه دادند. 

امروزه مهم‌ترین منابع برای مورخان تاریخ تعزیه در ایران، سفرنامه‌های مستشرقان و جهانگردان است. مورخان رسمی دربارهای ایران و بسیاری دیگر از خواص جامعه از جمله فیلسوفان و فقیهان، نسبت به هنر تعزیه و دیگر هنرهای سنتی بی‌توجه بوده‌اند. 

خبرگزاری ایبنا با توجه به فرارسیدن ایام عزاداری حضرت سیدالشهدا، به هنر تعزیه و کتاب‌های پژوهشی منتشر شده درباره آن توجه بیشتری خواهد داشت. نخستین موضوع انتخابی درباره تعزیه، «نگاه مستشرقان و محققان غربی به تعزیه» است که برای یافتن پاسخ سوال هایمان  سراغ محمدحسین ناصربخت، محقق تعزیه رفتیم.
                                     ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

امروزه اکثر سندهای اجرای تعزیه در ایران، به‌ویژه در دوران صفویه، سفرنامه‌های مستشرقان و یا جهانگردانی است که به ایران سفر کرده‌اند. چرا منابع تاریخی ایران خالی از گزارش‌ اجراهای تعزیه است؟
تعزیه هنری متعلق به عامه مردم است و منادیان آن همیشه از میان توده‌های مردم برخاسته‌اند.ریشه تعزیه به برخی آیین‌های پیش از اسلام بازمی‌گردد اما به طور کل تعزیه توسط مردم معتقدی اجرا می‌شد که علاقه‌مند به ائمه بودند. هرچند که در برهه‌هایی از تاریخ حکومت‌ها، مانند دوره صفویه، حکومت پشتیبان تعزیه بوده‌ و از اجراها حمایت می‌کردند اما تاریخ‌نویسان که معمولا از خواص جامعه بودند، به این هنر ــ و البته دیگر هنرهای مورد قبول عوام ــ توجهی نداشتند. به همین دلیل شما در منابع تاریخی ایرانی، گزارشی از اجرای تعزیه را مشاهده نمی‌کنید. 

بحث عوام و خواص برای جهانگردان اروپایی و مستشرقان مثل ژان شاردن اصلا مطرح نبود. به‌همین دلیل مهم‌ترین منابع ما برای نگارش تاریخ تعزیه کتاب‌های این جهانگردان مانند «سیاحت‌نامه شاردن» است. شاید جالب باشد که بدانید نخستین مستشرقی که از اجرای تعزیه در ایران خبر می‌دهد کارستن نیبور، جهانگرد آلمانی بود. او نیبور در سال 1815 درگذشت. در کتاب وی که با عنوان «سفرنامه‌ كارستن نيبور» در ایران منتشر شده، گزارشی از اجرای تعزیه‌ای در جزیره خارک درج شده است. 

نگاه این مستشرقان به تعزیه چگونه بوده است؟
مستشرقان و جهانگردان به نوعی سفرای کشور خود در ایران بودند و وظیفه داشتند هر چیزی را که مناسب تشخیص داده‌اند برای کشور خود ببرند. این سفرا همچنین هر اتفاق جالبی را نیز ثبت و ضبط می‌کردند. نمایش تعزیه نیز برای آنها بسیار جالب بوده و توصیف آن را در کتاب‌های خود آورده اند. نگاه این جهانگردان و مستشرقان نسبت به تعزیه، یک نگاه بی‌طرفانه بوده، اما چون هویت فرهنگی ایران را به‌طور دقیق نمی‌شناختند، در تاویل یا تفسیرهای خود از تعزیه دچار اشتباهاتی شدند. 

سخن شما درباره عدم توجه خواص ایرانی، مثلا فلاسفه و یا فقها، به هنرهای مورد قبول عوام، کاملا درست است. با این اوصاف علما و فقهایی چون «ملا حسین واعظ کاشفی سبزواری» نیز به تعزیه توجه داشته‌اند.
بله، ملاحسین واعظ کاشفی سبزواری در کتاب «فتوت‌نامه سلطانی» به تعزیه اهمیت بسیاری داده است اما تعداد کسانی چون ملاحسین بسیار کم و اندک است و متاسفانه غلبه با خواصی است که به هرچیز مورد توجه عوام، بی‌اعتنا بوده‌اند. 

نظر شما درباره پژوهش‌های کسانی مانند پیتر چلکوفسکی، آمریکایی لهستانی تبار، که درباره تعزیه کتابی تالیف و منتشر کرده، چیست؟
هرچند مورخان ایرانی در دوره‌هایی مثل صفویه، به تعزیه بی‌توجه بودند اما در دوران قاجار، با حمایت رسمی حکومت از هنر تعزیه تعدادی از بزرگان حکومتی چون اعتمادالسلطنه و عبدالله مستوفی در کتاب‌های خود به تعزیه توجه کردند. در دوران جدید، صرفا پهلوی اول مانع اجرای تعزیه می‌شد، اما در دوره‌های دیگر، به ویژه از دهه 40 به بعد هنرمندانی چون بهرام بیضایی، علی نصیریان و مردم‌شناسانی چون صادق همایونی از نظرگاه‌های مختلف به تعزیه اهمیت دادند. برخی از محققان خارجی مانند چلکوفسکی، پیتر بروک و روبرتو چولی هم به ایران آمده و با تعزیه آشنا شدند. جالب این‌که از تعزیه برای اعتلای هنر خود نیز بهره‌های بسیاری هم بردند. 

لازم به یادآوری است در دهه 50 سمیناری جهانی درباره تعزیه برگزار شد و چند نفر از مهم‌ترین و اثرگذارترین محققان و هنرمندان ایرانی و جهانی با استفاده از علوم جدید تعزیه را مورد تحلیل و بررسی قرار دادند. همچنین  پس از جنگ جهانی دوم در هنر غربی  رنسانسی صورت گرفت و بسیاری از هنرمندان به آیین‌های باستانی رجعت کرده و همچنین آیین‌های نمایشی شرقی را بسیار مورد توجه قرار دادند. این هنرمندان با تحقیق بر جنبه‌های هنری تعزیه و برخی دیگر از هنرهای نمایشی سنتی در شرق، به حل معضلات هنر خود پرداختند. 

سخن پایانی شما...
پس از ثبت تعزیه به عنوان یک میراث معنوی جهان در یونسکو، نهادهای فرهنگی دولتی باید از تعزیه حمایت می‌کردند و مهم‌ترین وجه حمایتی نیز حمایت از هنرمندان این عرصه است. با این اوصاف مدتی است که صندوق حمایت از هنرمندان که تعزیه‌خوان‌های فعال را پیشتر بیمه کرده بود، این هنرمندان را از فهرست بیمه خود خارج کرد. من متوجه نمی‌شوم چرا ما از یک طرف تعزیه را به عنوان یک میراث معنی و هنری ثبت جهانی می‌کنیم و از طرف دیگر دست از حمایت هنرمندان این عرصه می‌کشیم؟ این کار باعث منسوخ شدن تعزیه می‌شود. این کار درست مانند آن است که ما میدان نقش جهان اصفهان را که در میراث فرهنگی جهانی ثبت است، نابود کنیم! امیدوارم صندوق حمایت از هنرمندان دوباره به حمایت از تعزیه‌خوان‌ها بپردازد.

درباره محمدحسین ناصربخت
محمدحسین ناصربخت دارای مدرک دکترای پژوهش هنر از دانشگاه تربیت مدرس است. این هنرمند به‌جز نگارش نمایشنامه‌ و کارگردانی تئاتر، در حوزه مدیریت نیز مدتی اداره انتشارات نمایش را بر عهده داشته است. 

«دفتر تعزيه: مجالس منسوب به ميرانجم»، «نقش ‌پوشی در شبيه‌خوانی: اصول و قواعد بازيگری در شبيه‌خوانی»، «مجموعه مجالس تولد امام حسين (ع): وداع مدينه و حج بدل به عمره» (با همکاری داود فتحعلی بیگی) و مجموعه نمایشنامع‌های تالیفی «کنار ریل» و «قصه گرگ گرسنه» نام شماری از کتاب‌های منتشر شده ناصربخت است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها