سه‌شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۸
فلسفه تحلیلی و قاره‌ای از دریچه زبان با یکدیگر  قرابت دارند

دکتر محمد رعایت جهرمی، نویسنده کتاب «فلسفه زبان قاره‌ای و فرهنگی» اظهار کرد: اساسا فلسفه تحلیلی و قاره‌ای از دریچه زبان با یکدیگر قرابت دارند و این نظریه جدیدی است که من عنوان کرده‌ام.-

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)_‌ نظریه‌پردازی در حوزه‌های مختلف فکری از جمله دانش فلسفه به ‌عنوان یکی از اساسی‌ترین علوم عقلی، موضوعی است که شاید مدتی در جوامع مسلمین رو به رکود نهاد و جز معدودی از آثار و مکتوبات بدیع که در پی بیان نظریه‌ای نو و مکتبی نوین بودند، چندان حضور پررنگی را در این حوزه شاهد نبوده‌ایم.

البته تحقیق و تفحص بر نظریات دیگر فیلسوفان و تطبیق آن‌ها با نظریات فلاسفه جوامع اسلامی سبب شد تا خلایی که از آن یاد شد، تا اندازه‌ای کمرنگ شود، به ویژه به این دلیل که نظریه‌‌پردازی در بستری جدید نمود یافت و بسیاری از محققان از بطن اندیشه دیگر فلاسفه به آرای جدیدی دست یافتند که به ‌نوعی اندیشه‌ورزی نوینی به حساب می‌آمد، چراکه علاوه بر تحلیل افکار یک فیلسوف، نظریه‌‌ای جدید را ارایه می‌کند.

به‌تازگی کتابی با همین رویکرد با عنوان «فلسفه زبان قاره‌ای و فرهنگی» تالیف دکتر محمد رعایت‌جهرمی منتشر شده است که محور آن تطبیق اندیشه‌های زبانی ویتگنشتاین و گادامر با هدف استخراج نقاط همگرا و واگرای این دو حوزه است. این اثر به گفته نویسنده‌اش، نظریه‌ای جدیدی را حتی در سطح جهان مطرح کرده است. ویتگنشتاین و گادامر به عنوان برجسته‌ترین و به تعبیری، آخرین حلقه‌ها از دو جریان بزرگ فلسفی در تاریخ فلسفه (سنن تحلیلی و قاره‌ای) مطرح‌اند و عصاره تفکر اندیشمندان این دو حوزه را می‌توان در این دو متفکر ردیابی کرد. بنابراین این کتاب در مقام نوآوری و نظریه‌پردازی، دو دیدگاه بدیع را مطرح می‌کند. نظریه اول، فلسفه زبان قاره‌ای است که برآیند نگاه فلسفی اندیشمندان سنت قاره‌ای (در هرسه تعبیر جغرافیایی، تاریخی و محتوایی) به قلمرو زبان محسوب می‌شود که با توجه به غلبه تحلیلی، پیشینه‌ای در آثار و دیدگاه‌های فلسفی ندارد و نظریه دوم که مربوط به فلسفه زبان فرهنگی است، در نگاهی محدود از ارتباط و هم‌گرایی اندیشه‌های ویتگنشتاین و گادامر در حوزه فلسفه زبان سخن می‌گوید و در نگاهی گسترده‌تر و جامع‌تر، هسته مشترک رویکردهای فلاسفه قرن‌های اخیر به مقوله فلسفه زبان را معرفی می‌کند و بسط می‌دهد.

در این راستا با دکتر رعایت‌جهرمی، نویسنده کتاب «فلسفه زبان قاره‌ای و فرهنگی» به گفت‌وگو نشسته‌ایم که نتیجه آن را می‌خوانید.

کمتر کتابی در منابع فارسی و دست‌کم در کشور ما به حوزه فلسفه زبان قاره‌ای و فرهنگی پرداخته است. اساسا انگیزه و دغدغه شما از نگارش این کتاب چه بود، ‌به‌ویژه که آرای مهم‌ترین متفکران این حوزه‌ها را برررسی کرده و به نظریه‌ای نوین رسیده‌اید؟

نخستین هدف و دغدغه‌ام آن بود که بتوانم تالیفی توامان با نوآوری و نظریه‌پردازی را به مخاطبان خاص و فلسفه‌خوانان ارایه دهم.

یعنی آثار فعلی که در حوزه نشر و در سطح بازار کتاب‌های فلسفی می‌بینیم، چنین ویژگی ندارند؟

نه چندان، آثاری که امروز در سطح کتاب‌های حوزه فلسفه ارایه می‌شوند اغلب یا روایت‌اند یا ترجمه و گزارشی قابل قبول. با این وصف، این مکتوبات عاری از نظریات جدیدند که دست‌کم ایده و تفکر خود مولف را بیان کنند. من معتقدم رسالت اصلی کسی که در حوزه فلسفه کار می‌کند، آن است که خودش تفکر کند و تاریخ تفکر و فلسفه را به مثابه ماده خامی قلمداد کند تا از آن در نقد نظریه دیگر بهره برد.

درباره نظریه جدیدتان می‌گفتید، این اثر بر چه محورهایی استوار شده است؟

کتاب «فلسفه زبان قاره‌ای و فرهنگی» با عنوان فرعی «تاملی تطبیقی در آرای ویتگنشتاین و گادامر در باب زبان» مکتوبی برای امکان‌سنجی تطبیق اندیشه‌های ویتگنشتاین در دوره و گادامر در باب زبان است. در واقع، تاکید بر محوری بودن اندیشه‌های ویتگنشتاین در دوره دوم با تفکر گادامر به‌صورتی تطبیقی در این کتاب بررسی شده است.
البته به دلیل درون مایه‌های خاص اندیشه‌های ویتگنشتاین در دوره دوم تفکرش برای تقریب با رویه گادامری، به‌ویژه در بخش بررسی نقاط همگرایی فکری ویتگنشتاین و گادامر در حوزه زبان، رویه تطبیقی در این کتاب بر اساس تفکر گادامر بر مبنای اندیشه ویتگنشتاین در دوره دوم تفکرش شکل گرفته است. بنابراین، در این اثر جز مواردی که به اندیشه‌های ویتگنشتاین در دوره اول تفکرش تصریح شده است، هدف از ویتگنشتاین در مقام تطبیق با گادامر در دو حوزه نقاط همگرا و واگرا و همچنین فلسفه زبان فرهنگی و ‌اندیشه‌های او، دوره دوم تفکرش است.

کتاب از چند بخش تشکیل شده است؟

این کتاب از شش فصل با عنوان‌های فلسفه‌های تحلیلی و قاره‌ای،‌ ویتگنشتاین اول و دوم،‌ گادامر،‌ ویتگنشتاین و گادامر(نقاط هم‌گرا)،‌ ویتگنشتاین و گادامر(نقاط واگرا)، نتیجه‌گیری و پیوست تشکیل شده است.

وجه تمایز این کار با آثار هم‌سطح آن چیست؟

به جرات می‌توان گفت که سه نظریه‌ای که من در این کتاب روی آن‌ها کار کرده‌ام، حتی در جهان به آن‌ها پرداخته نشده است. دو نظریه که همان عنوان خود کتاب است، یعنی فلسفه زبان قاره‌ای و فرهنگی و سومین نظریه نیز بازی‌های زبانی گادامر است.
 
برای نگارش این اثر با افرادی که در خارج از کشور در حوزه‌های مرتبط کار کرده بودند، ارتباط داشتم و برای تالیف کتابم از نظریات آن‌ها استفاده کردم. وجه اصلی کار من در این اثر، تطابق گادامر و ویتگنشتاین است. من گادامر را به عنوان مهم‌ترین فیلسوف حلقه قاره‌ای و ویتگنشتاین را به‌عنوان چهره جریان فیلسوفان تحلیلی انگاشتم و با مقایسه این دو سعی کردم نقاط اشتراک و افتراق این دو را بررسی کنم و در این راستا فرضم بر آن بود که این دو در واقع، دو حلقه مهم در جریان تاریخ فلسفه محسوب می‌شوند.

از مقایسه میان آرا ویتگنشتاین و گادامر به چه نتیجه‌ای رسیدید؟

من حدود 10 نقطه اشتراک و هفت نقطه واگرا را میان این دو فیلسوف یافتم. جمع‌بندی‌ام نیز این بود که نقاط همگرا بر واگرا غلبه دارند. بنابراین می‌توان چنین استنباطی را قایل شد که این دو فیلسوف دغدغه مشترکی دارند. همچنین باید بگویم که منظورم از ویتگنشتاین، ‌ویتگشنتاین دوم است، یعنی دوره دوم تفکر او.

البته فارغ از آن‌چه اشاره داشتم، ادعای من آن است که جریان‌های فلسفی معاصر ‌اعم از قاره‌ای و تحلیلی، با یکدیگر قرابت‌هایی دارند. با توجه به این موضوع، ادعای اصلی من در فلسفه زبان فرهنگی این است که با وجود آن‌که اندیشمندان معاصر فکر می‌کنند فیلسوفان تحلیلی و قاره‌ای هر یک ویژگی‌های خود را داشته‌اند و نسبتی با هم ندارند، من معتقدم که این دو از دریچه زبان به یکدیگر نزدیک شده‌اند و قرابت می‌یابند. در واقع، متوجه شدم فیلسوفان قاره‌ای به زبان رویکرد و توجه ویژه‌ای داشته‌اند و به‌ اندازه‌ای رویکردشان قوی بوده که بتوانیم ادعا کنیم فلسفه زبان قاره‌ای داریم، چیزی که تاکنون مطرح نشده است.

چه مساله‌ای باعث شد تا به این نتیجه برسید؟ آیا از جنبه بررسی‌های تاریخی به این نتیجه رسیدید؟

قطعا این‌طور است. در واقع، نگرش از زاویه تاریخ فلسفه این موضوع را به من القا کرد که فیلسوفان قاره‌ای نیز به زبان رویکرد داشته‌اند و رویکردشان به اندازه‌ای قوی بوده است که بتوانیم ادعا کنیم فلسفه زبان قاره‌ای هم داریم. بنابراین من در بخش فلسفه زبان قاره‌ای، فلسفه زبان را از منظر جغرافیایی، تاریخی و محتوایی جدا کردم. به بیان دیگر، قاره‌ای‌ها متافیزیک‌گرا و تاریخ‌گرایند، در حالی که تحلیلی‌ها متافیزیک‌ستیز و متافیزیک‌گریزند و به منطق و نگاه استلالی اهمیت می‌دهند.

آیا در نگارش کتاب با سایر محققانی که احتمالا در این حوزه‌ها کار کرده‌اند، مرتبط بوده‌اید یا فقط این اثر، بیان نظریه‌ای است که به آن دست یافته‌اید؟

من برای نگارش این کتاب با بسیاری از محققان خارجی که در این حوزه‌ها کار کرده‌اند، مرتبط بودم و بعد از بررسی نظریات مختلف به این نتیجه رسیدم و کتاب را تالیف کردم که اتفاقا با استقبال مخاطبان نیز مواجه شده است.

 چاپ دوم کتاب فلسفه زبان‌قاره‌ای و فرهنگی(تاملی تطبیقی در آرا ویتگنشتاین و گادامر در باب زبان) نوشته دکتر محمد رعایت‌جهرمی با شمارگان هزار نسخه و به قیمت 90 هزار ریال به‌تازگی از سوی سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط