گفتوگو با محسنحسام مظاهری، نویسنده کتاب «مامور سیگاری خدا»
تاکسینگاری از راههای شناخت لایههای ارتباطی جامعه است
محسنحساممظاهری، پژوهشگر جامعهشناس و نویسنده «مامور سیگاری خدا» میگوید: گفتوگو و تحلیل آن یکی از راههای شناخت جامعه و پژوهشهای اجتماعی بهشمار میرود. در این کتاب تلاش کردهام به زیرلایههای ارتباطات افراد در شهر بپردازم زیرا معتقدم پژوهشهای اجتماعی نوعی نبضسنجی تحولات اجتماعی و بازتاب آنها میان مردم جامعه است.-
نویسنده کتاب در پاسخ به اینکه ایده کتاب از کجا آمده است، توضیح داد: نخستینبار، بهمنظور ارایه پروژهای تحقیقی درباره جامعه، صدای افرادی را که در تاکسی گفتوگو میکردند ضبط و ثبت کردم. میتوان از میان گفتوگوهای روزمره مردم در مکانی عمومی به شناختی عمومی از جامعه و واکنش آنها درباره مسایل مختلف دست پیدا کرد و از این نظر پژوهشی عمومی و روش تحقیقی جدید بهشمار میرود.
وی افزود: ضبط صدای این گفتوگوها را نخستینبار در تابستان 1387 آغاز کردم و بهدلیل اینکه پروژهای مستمر بود این کار را همچنان ادامه میدهم. همچنین هر گفتوگویی را که ضبط کنم در وبلاگ «تاکسینوشت» منتشر میکنم.
مظاهری در پاسخ به این پرسش که ضبط صدای افراد در تاکسی ورود به حریم خصوصی آنهاست و آیا این کار صحیح است؟، گفت: در پژوهش اجتماعی، اخلاق پژوهش اهمیت بسیاری دارد. بهدلیل مشخص نبودن هویت افراد در تاکسی این امر مشکلی ایجاد نمیکند. از سوی دیگر هر جا به هویت افراد اشاره شده، آن را منتشر نمیکنم. تلاش کردم تا اقتضائات جامعه در کتاب رعایت شود.
این پژوهشگر جامعهشناس درباره چگونگی انتخاب گفتوگوهای «مامور سیگاری خدا» توضیح داد: مساله مهم در انتخاب آنها کامل شکل گرفتن گفتوگو میان افراد است. از سوی دیگر، شرایط و موضوعهای متفاوت نیز مساله دیگری بهشمار میرود. در واقع چنین پژوهشهای اجتماعی نوعی نبضسنجی تحولات اجتماعی و بازتاب آنها میان مردم و تابع شرایط فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اجتماعی شهر و جامعه است.
نویسنده کتاب درباره مشکلات ضبط صدا بیان کرد: طبیعی است که ضبط صدا بدون اجازه افراد استرس بسیاری دارد و ممکن است باعث سوتفاهم شود اما همیشه در پژوهشهای اجتماعی اینگونه مسایل و مشکلات عادی بهشمار میرود و خوشبختانه تاکنون مسالهای برایم پیش نیامده است.
مظاهری درباره پیشبینی فروش کتاب، اظهار کرد: باید منتظر بود و دید. خوشبختانه نقدهای خوبی به کتاب شده و مساله پذیرفته شدن این روش در پژوهشهای اجتماعی برایم اهمیت بیشتری دارد.
وی درباره انتخاب نام کتاب گفت: «مامور سیگاری خدا» برگرفته از نام یکی از روایتهای کتاب است که لحنی طنز دارد. روایتهای پراکنده کتاب در جامعه جریان دارد و بهنوعی انتشار افکار خصوصی در محیطی عمومی برای تبادل نظر و ایجاد ارتباط میان افراد بهشمار میرود. هر کسی این گفتوگوها را روایت کند با اینکه حرفها یکسان است اما حتما زاویه دید متفاوتی خواهد داشت.
این پژوهشگر جامعهشناس درباره دستهبندی کتاب در حوزه ادبیات داستانی توضیح داد: متاسفانه «مامور سیگاری خدا» در تقسیمبندی فیپا در دسته ادبیات داستانی قرار گرفت، در حالیکه بهتر بود دستهبندی داستانی مستند داشتیم تا مخاطب کتاب انتظار روبهرو شدن با داستان کوتاه را نداشته باشد.
نویسنده کتاب «شخم در مزرعه» درباره ادامه فعالیتش در این زمینه افزود: این پژوهش همچنان ادامه دارد و قرار است کتابهای دیگری نیز درباره این تاکسیگفتها بهچاپ برسانم که مطمئنا با استفاده از پختگی و تجربه این کتاب، متفاوتتر خواهد بود.
در بخشی از «بهجای مقدمه» «مامور سیگاری خدا» چنین نوشته شده است: «شهری که مردمش سوار تاکسی میشوند، اما به هر دلیل بینشان حرفی رد و بدل نمیشود، بحثی درنمیگیرد، نظری بیان نمیگردد و انتقادی مطرح نمیشود، شهری مُرده و بیروح است. چنین شهری در برابر بحرانها و چالشهای مختلف بسیار آسیبپذیر است. در مواجهه با چنین شهری باید احساس خطر، و بیش از آن چارهاندیشی کرد.»
محسنحسام مظاهری، متولد 1361 و دارای کارشناسیارشد جامعهشناسی با گرایش مطالعات جوانان از دانشگاه تهران است. پیش از این، کتاب «رسانه شیعه» وی برگزیده جشنواده بینالمللی فارابی در سال 1388 و دیگر کتابش «شخم در مزرعه» که در حوزه جنگ ایران و عراق نوشته شده، برگزیده پانزدهمین جشنواره کتاب سال دفاع مقدس در سال 1390 شده است. مظاهری هماکنون به پژوهشگری در حوزههای جامعهشناسی، دین، تاریخ، ادبیات و زندگی روزمره اشتغال دارد.
چاپ نخست مامور سیگاری خدا» نوشته محسن حساممظاهری، در 136 صفحه، شمارگان دوهزار و 200 نسخه و بهای پنجهزار و 500 تومان از سوی نشر افق راهی بازار کتاب شد.
نظر شما