دكتر محمود عباديان بر دقيق نبودن ترجمه آثار فلسفي در ايران تأكيد كرد و گفت: با اينكه وضعيت ترجمه آثار فلسفي نسبت به دهههاي قبل بسيار بهتر شده، با اين وصف هنوز بسياري از اين ترجمهها قابل استناد نيست.
وي افزود: ترجمه اين آثار هم چندان زياد نيست و بسياري از آثار كلاسيك ترجمه نشده، آنهايي هم كه به فارسي ترجمه شده، اغلب قابل استناد و ارجاع نيست و فقط روايت كلي و مجملي از آن متن را در اختيار خوانندگان قرار ميدهد.
اين استاد فلسفه با اشاره به اينكه كميت ترجمهها بسيار بالا رفته و اين كميت در بلند مدت كيفيت را نيز در پي خواهد داشت، گفت: بايد اميد داشت كه طي زمان آثار جريان ساز و تأثيرگذار در فلسفه كلاسيك ترجمه شود و ترجمهها نيز دقيق، جدي و قابل اسناد باشد.
عباديان در اين خصوص گفت: ترجمههاي مرحوم لطفي از متافيزيك ارسطو و آثار افلاطون اگر چه روان و خواندني است اما واقعاً از دقت برخوردار نيست و پژوهشگران جدي فلسفه نبايد به ترجمه فارسي اين آثار ارجاع بدهند.
نويسنده كتاب «گزيده زيبايي شناسي هگل» در ادامه توضيح داد: دو رويكرد در ترجمه آثار وجود دارد، يكي ميگويد كه ما بايد با ارجاع به اصطلاحات عربي و فلسفه كلاسيك در سنت اسلامي به ترجمه متون غربي بپردازيم، ديگري نيز ميگويد كه ما بايد تلاش كنيم زباني ناب براي ترجمه فلسفه غربي ابداع كنيم.
وي افزود: به زعم من كاري كه مير شمسالدين اديب سلطاني در ترجمه متون كلاسك انجام ميدهد بسيار خوب است و در بلند مدت جواب ميدهد. جديتي كه در ترجمه شرفالدين شرف و اديبسلطاني است در آثار مترجمان جوان و برخي قدما وجود ندارد.
عباديان با بيان اينكه يك اثر فلسفي جدي و خشك را بايد به همان صورت ترجمه كرد و مقصود مؤلف را در ترجمه اثر فراموش نكرد، گفت: به نظر ميرسد جمع سنت كلاسيك اسلامي با سنت فلسفه غربي ميسر نباشد با اين وصف تلاشهايي نيز در تلفيق اين دو صورت گرفته كه بايد اميد داشت به نتيجه برسد، مثلا صادق اردشير لاريجاني در حوزه فلسفه تحليلي چنين تلاشي كرده و تا حد زيادي نيز به هدف خود نزديك شده است.
اين استاد فلسفه ادامه داد: البته به نظر من در حوزه فلسفه قارهاي اين تلفيق ميسر نيست و بايد سعي كرد كه ايدههاي اين حوزه را با دقت و جديت دروني كنيم.
عباديان با اشاره به ترجمهاي كه زيبا جبلي از كتاب «پديدارشناسي روح» هگل انجام داده و منتشر كردهاست، اظهار داشت: كتاب پديدار شناسي روح از نظر من يكي از كتابهاي دشوار تاريخ فلسفه است كه ترجمه آن بسيار سخت و وقتگير است.
وي تصريح كرد: ترجمه خانوم جبلي از اين كتاب اگر چه دقيق نيست و كاستيهايي دارد با اين وصف به نظر من خواننده را در جريان ايدههاي اصلي هگل در پديدارشناسي قرار ميدهد و اين كار، آنهم از جانب مترجمي كه خود فلسفه نخوانده، كار كمي نيست.
اين مترجم آثار فلسفي گفت: من در سالهاي نخست دهه 60 شمسي ترجمه اين اثر را به صورت ابتدايي به انجام رساندم و براي هر بند از مقدمه و پيشگفتار آن نيز دو بند شرح و تفسير نوشتم. مقدمه پديدارشناسي روح را در سال 1367 با همان شرح و تفسير منتشر كردم.
وي با بيان اينكه چون ترجمه موجود از اين كتاب قابل استناد نبود، خواستم تا براي تكميل كار ترجمه خود را از پديدارشناسي روح منتشر كنم افزود: در حال حاضر بازبيني نهايي كل ترجمه پديدارشناسي روح هستم و احتمالا تا چند ماه ديگر ترجمه اين اثر را به ناشر خواهم سپرد. البته ترجمه من تنها جنبه بهبود و تكميل كار را دارد و گامي خواهد بود، تا در آينده مترجمان ديگر بتوانند ترجمهاي دقيقتر از اين اثر بزرگ فلسفي ارائه دهند.
عباديان گفت: كاري كه براي مقدمه اين كتاب انجام دادم براي تمام اثر قابل اجرا نبود، زيرا نه منابع زيادي وجود داشت كه بند به بند مطالب پديدارشناسي را شرح دهد و نه امكان اين كار براي 600 صفحه وجود داشت. با اين حال من سعي كردهام تا حد مقدور اگر قسمتي از مطالب نياز به شرح و تفسير داشته باشد با ارجاع به منابع موثق خواننده را هدايت كنم.
دكتر محمود عباديان متولد سال 1307 است كه ليسانس علوم طبيعي را در ايران گرفته و بعد از آن دكتراي ادبيات را در پراگ اخذ كرده است. وي همچنين در آلمان غربي فلسفه عمومي خوانده و از اعضاي موسس دانشكده فلسفه دانشگاه علامه طباطبايي است.
او نخستين مترجم رساله فلسفي-منطقي ويتگنشتاين است و كتاب و مقالاتي را نيز از شيلر، فيلسوف آلماني، منتشر كردهاست. وي همچنين ترجمه آثاري از ماركس را با همكاري حسن قاضي مرادي به انجام رسانده است.
نظر شما