چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۱:۰۶
شورش علیه فاشیسم؛ نوید بخش بازگشت دوباره نیروهای مردمی

توده مردمی که خواهان صلح، آزادی و گذران زندگی خویش‌اند، بایستی در این دوران سیلان تاریک حوادث، به عنوان یک انسان برای خطر احتمالی هر نوع مصیبتی تازه، قتل‌عامی تازه از برای استثمارهای متهورانه فاشیسم، آمادگی داشته باشند.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- ترجمه کامران برادران:  آنچه در پی می‌آید ترجمه مقاله‌ای از آنتونیو گرامشی است که با عنوان «رشد فاشیسم» در سال 1921 منتشر شد. 

حوادث ترِویزو، ویتِربو و گروزِتو نخستین مرحله‌ از ظهور شکلی نوین و حتمی از فاشیسم است. [1] عملیاتْ با واحدهای واقعی ارتش جایگزین حملات تنبیهی دسته‌های کوچک می‌شود، واحدهایی که مجهز به مسلسل‌اند. در برخی نواحی سواره‌‌نظام فاشیستی دست بالا را دارد. در سیِنا، هزاران هزار فاشیست گردهم آمدند تا به یُمن سواره‌نظام خود در آرایشی نظامی عرض‌اندام کنند.

این که گمان کنیم همه‌ این‌ها صرفاً جنبه‌ای نمایشی دارد احمقانه است. بدیهی است که صورت‌بندی‌های محلی فاشیست به راستی دنباله‌رو دستورالعملی بنیادی‌اند و نقشه‌ای موشکافانه و ازپیش‌برنامه‌ریزی شده را پیاده می‌کنند. طولی نخواهد کشید که حوادثی شورانگیز و یکسر متفاوت از رویداد ترویزو، رویدادی که عمیقاً افکار عمومی را متاثر ساخت، از آن پیشی خواهند جست. از قرار معلوم، میعادگاه بعدی استثمار عظیم فاشیستی تورین خواهد بود. گفته می‌شود از سراسر دره‌ پو در حدود ده تا پانزده هزار فاشیست برای حمله به تورین گسیل خواهند شد تا آشکارا جنبش پرولتری‌اش را درهم شکنند. ظاهراً افراد مسئول در امنیت عمومی تا حدی از این موضوع باخبرند: این‌طور که پیداست رئیس پلیس میلان، فرمانده گاستی، کسی که خود را کشته‌ومرده‌ی اوردینه نوو معرفی می‌کند، در این خصوص اطلاعاتی بسیار دقیق دارد.

تضمینی محکم وجود دارد که نشان می‌دهد این شایعه‌ها جدی‌اند وتوده‌های کارگری بایستی عمیقاً مراقب باشند. شورش علیه فاشیسم که هم‌اکنون درحال تسری در سرتاسر کشور است نویدبخش بازگشت دوباره‌ نیروهای مردمی است، اما افزون بر این بار مسئولیت را بر دوش ما دوچندان می‌کند. هر چه بیش‌تر معلوم می‌شود که مردم مایل نیستند به ترور سفید [2] تن دهند، ضرورت این دوراندیشی که فاشیسم فعالیتش را سامان، تشدید و دامنه‌اش را گسترش می‌دهد بیش‌تر حس خواهد شد. حتی احتمال همکاری سوسیالیستی با دولت هم خطر حمله ضربتی و فاشیستی را افزایش می‌دهد.


بدیهی است که سوسیالیست‌ها تنها در صورتی از دولت حمایت خواهند کرد که دولت تضمین‌هایی برای سرکوب فاشیسم ارائه دهد. و از این گذشته طبیعی است که فاشیسم مایل نیست موقعیت دستِ بالایش را از دست بدهد، موقعیتی که امروزه بر بسیاری از حوزه‌ها سایه افکنده. «پیمان صلح» صرفا نقابی است که علم شده تا آنان بتوانند از این رهگذر با خیال راحت به تدارک و سامان‌دهی نظامی قشونی تمام‌عیار ادامه دهند، قشونی که بناست در برابر دولت و سوسیالیست‌ها قدعلم کند. متعاقب بی‌مجازات ماندن ترویزو و گروسِتو احتمال حمله‌ای فاشیستی بر شهرهای بزرگ طبقه-کارگری دور از انتظار نیست. ما بار دیگر از کنفدراسیون جهانی می‌پرسیم که آیا برنامه‌ای برای دفاع دردست است که قادر باشد گرماگرم تلاش‌های جمعیت‌های محلی برای ایستادگی در برابر این هجمه‌ی ارتجاعی-‌که عواقب و پیامدهای «اتحادیه‌های تجاری» را نیز به همراه دارد- امکان یاری‌رسانی به آنان را فراهم کند... ما همین سوال را از اتحادیه‌ی کارگران راه‌آهن داریم. با این همه جمعیت محلی آن‌چنان چیزی برای از دست دادن ندارند که چشم امید بدین نهادها دوخته باشند، نهادهایی که هرگونه درکی از واقعیت تاریخی را ازدست داده‌اند. دفاع از نیروهای محلی تنها بر عهده‌ خودشان است. ویتربو و سارزانا نمونه‌هایی از آن چیزی‌اند که باید انجام داد.[3] امید ما بدان است که در شهرهای بزرگ نیرویی دیگر نیز پای به صحنه گذارد: سربازان، که هر آن‌چه موجب هراس از دولتی فاشیستی می‌شود را با خود یدک می‌کشند. چه بسا حمله‌ای ناگهانی از سوی فاشیست‌ها حاکی از یک جنگ باشد، جنگی که دامنه آن از اروپای شرقی هم فراتر می‌رود. توده مردمی که خواهان صلح، آزادی و گذران زندگی خویش‌اند، بایستی در این دوران سیلان تاریک حوادث، به عنوان یک انسان برای خطر احتمالی هر نوع مصیبتی تازه، قتل‌عامی تازه از برای استثمارهای متهورانه فاشیسم، آمادگی داشته باشند.

بدون امضا، اوردینو نوو، 21 جولای 1921.

یادداشت‌ها: 
1. گروزِتو که انجمنی سوسیالیستی آن را اداره می‌کرد، از 27ام ژوئن تا یک جولای 1921 مورد حملات وحشیانه‌ی  تک‌تکِ دسته‌های فاشیستی این ناحیه قرار گرفت. به طوری ‌که بسیاریْ جان باخته و مجروح شدند و زنجیره‌ای کامل از ساختمان‌ها تخریب شد از جمله ساختمان اتحادیه‌ی کارگران و چاپخانه‌ سوسیالیست‌ها. ویتربو، یکی دیگر از سنگرهای طبقه‌ی کارگر، مورد حمله‌ی جوخه‌های فاشیستی پروجا، اوروییِتو و رم قرار گرفت، اما این جوخه‌ها با مقاومت نیروهای مردمی روبرو شده  و از ورود به شهر بازماندند. در 13ام جولای، ستون‌های فاشیستیِ پادووا و بولونیا ساختمانِ روزنامه‌ی محلی کاتولیک را نابود کرده و به سازمان‌های قدرتمند جمهوری‌خواه و کاتولیک این ناحیه حمله کردند. (مترجم انگلیسی)  

2. ترور سفید در کل به مجموعه خشونت‌های سازمان‌یافته‌ای گفته می‌شد که توسط سربازان ضدانقلابی یا ارتش سفید (کنفدراسیونی از نیروهای ضدکمونیست در شوروی) برای از میان بردن هرگونه ردپایی از دولت کمونیستی انجام می‌شد. این اقدامات متعاقب قدرت یافتن بلشویک‌ها در 1917 آغاز شد. این خشونت‌ها در مناطق زیادی از جمله در شوروی و مجارستان جریان داشت
3. برای نخستین‌بار در سارزانا (اعضای نیروی ملی انتظامی ایتالیا) هنگامی که نیرویی 600 نفره از فاشیست‌ها برای آزاد نمودن 10 نفر از هم‌پالکی‌های در بند خود اعزام شده بود، قوایی 11 نفره از کابانیرها در برابر خشونت فاشیستی ایستادگی کردند. در همان زدوخوردهای اولیه، فوای فاشیستی فرار کرده و ده کشته و تعدادی مجروح بر جای گذاشتند و بالطبع سکنه شهر و دهقانان اطراف حسابی از خجالت سایر اعضای متفرق‌شده در آمدند. (مترجم انگلیسی)

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها