آناهيد خزير، خبرنگار گروه تاريخ خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا): كارنامه شاهنامهپژوهي روانشاد دكتر «محمدامين رياحي» حاصل سالها تلاش و تحقيق ارزشمند اوست و كتابهاي فراوان و با ارزشي كه هر يك از آنها گنجينهاي براي شناخت پيشينه فرهنگي ايران است، ارزش اين آثار را دوچندان ميكند._
بخشي از پژوهشهاي رياحي درباره شاهنامه و فردوسي است. آن پژوهشها از ارزش و اعتبار بسياري برخوردارند و زمينه شناخت شاهنامه و فردوسي را، به دور از افسانهپردازيها و نادرستيهايي كه اغلب به فردوسي و حماسه او نسبت ميدهند، فراهم ميآورد.
نخستين كار علمي دكتر رياحي را بايد پذيرش رياست «بنياد شاهنامه» دانست. اين بنياد در سال 1350 خورشيدي آغاز به كار كرد. هدف بنياد ويرايش شاهنامه فردوسي بر پايه كهنترين نسخههاي بازمانده از اين متن بود. از همين رو نام «بنياد شاهنامه» بر آن گذاشته شد. رياست اين بنياد تا سال 1355 بر عهده شادروان مجتبي مينوي پژوهشگر و نسخهشناس مشهور بود. پس از بيماري و درگذشت او مسووليت بنياد را دكتر رياحي پذيرفت و به مدت 2 سال اين خدمت را انجام داد. تا پيش از رياست او بنياد فردوسي با كمك عدهاي از پژوهندگان و شاهنامهشناسان بخشي از شاهنامه را ويرايش و منتشر كرده بود. در زمان رياست دكتر رياحي، مقابله نسخهها ادامه يافت و شورايي مركب از روانشادان دكتر «عباس زرياب خويي»، دكتر سيد «جعفر شهيدي» و خود استاد رياحي براي بررسي و تاييد نهايي متنها شروع به كار كرد. تصحيح داستان سياوش در همين زمان آماده چاپ شد. اما انتشار آن تا ساليان بعد به تعويق افتاد.
افزون بر آن با پيگيري استاد رياحي ميكروفيلمهايي از نسخههاي خطي كتابخانههاي مهم خارج سفارش داده شد و در آبان 1356 به دعوت او نخستين هفته شاهنامهشناسي با حضور 60 تن از شاهنامهشناسان ايراني و خارجي تشكيل شد و مجموعهاي به نام شاهنامهشناسي كه برگزيدهاي از سخنرانيهاي همين كنگره بود در شهريور سال بعد چاپ و پخش شد.
دو شماره از فصلنامه «سيمرغ» نيز زير نظر استاد رياحي در دسترس شاهنامهپژوهان قرار گرفت. اين دو شماره دربردارنده جستارهايي براي شناخت فردوسي و شاهنامه به قلم دانشمندان ايراني و خارجي بود. دكتر رياحي در دي ماه 1369 چاپ پاكيزه و قابل استفادهاي از شاهنامه «ژول مول» را منتشر ساخت و مقدمهاي جامع و آگاهيبخش بدان افزود. شاهنامه ژول مول از معتبرترين ويرايشهاي شاهنامه محسوب ميشد. اما دسترسي به آن براي بسياري دشوار بود. چاپ دوباره آن توسط استاد رياحي ضرورتي علمي در عرصه شاهنامهشناسي بود.
دو سال بعد دكتر رياحي مقالهاي پربار و دانشورانه به نام «سالشمار زندگي فردوسي و سير تدوين و تكميل شاهنامه» را نوشت و كتاب «هفتاد مقاله» به كوشش ايرج افشار و يحيي مهدوي را منتشر كرد. او در اين مقاله برپايه متنهاي كهن و اشارههايي كه در آن متنها به زندگي فردوسي شده و نيز با تكيه بر بيتهاي شاهنامه سالشماري دقيق و روشن از رويدادهاي زندگي فردوسي تا آنجا كه منابع امكان ميداد به دست داد.
شادروان رياحي چندي بعد در سال 1372 يكي از مهمترين پژوهشهاي خود را به نام «سرچشمههاي فردوسيشناسي» مجموعه نوشتههاي كهن درباره فردوسي، شاهنامه و نقد توسط انتشارات مطالعات و تحقيقات فرهنگي منتشر كرد. انتشار اين كتاب اهميت فراواني داشت و براي فراهم آوردن آن رنج بسياري كشيده شده بود. در حقيقت ميتوان كتاب «سرچشمهها...» را دريچهاي به روي آثار گذشته زبان فارسي براي شناخت فردوسي و شاهنامه به حساب آورد. اين كتاب مهم و گرانبها حاصل جستوجوي ساليان رياحي است. افزون بر آن مقدمه مفصل و راهگشايي كه او بر كتاب خود نگاشته است پرتوهاي بسياري بر زندگي فردوسي ميافكند و دربردارنده آگاهيهاي تازهاي درباره آفرينشگر شاهنامه است. مولف با بررسي تمامي منابع قديم فارسي آنچه را با زندگي فردوسي پيوند دارد، با معرفي كوتاه و به ترتيب تاريخي، در كتاب خود آورده است و گامي بلند در زمينه شاهنامهشناسي برداشته است.
انتشار كتاب «فردوسي– زندگي انديشه و شعر او» در سال 1375 تحقيق علمي و بسيار پربار ديگري از دكتر رياحي براي شناخت شاهنامه و زدودن غبار افسانههاي بياساس از چهره شاعر بزرگ ايران بود. اين كتاب كه در شمار مجموعه كتابهاي «بنيانگذاران فرهنگ امروز» منتشر شد تصويري به دور از خيالپردازيهاي تذكرهنويسان و افسانهپردازان پيشين از فردوسي به دست ميدهد و آنچه را كه با زندگي او و شاهنامهاش پيوند دارد با نگاهي علمي بررسي ميكند. كتاب «فردوسي...» دكتر رياحي در 14 بخش فراهم آمده است و شامل موضوعاتي همچون تدوين حماسه ملي، سالهاي آفرينش شاهنامه، پيام شاهنامه، ارزش والاي شاهنامه ، ميراث فردوسي، جهان شاهنامهشناسي و... است.
دكتر رياحي در مقدمه كتاب خود مينويسد: من در اين فرصت كم كوشيدهام كه بركنار از افسانههاي پوچ تذكرهنويسان تنها برپايه گفتههاي خود شاعر و تامل در نوشتههاي كهن نزديك به عصر او و توجه به تحولات فكري و سياسي و تاريخي آن عصر، راهي به حقايق زندگي حكيم بزرگ بيابم و يافتهها را به زباني ساده، روان و سازگار با زبان شاهنامه بياورم. در اين جستوجوها نكتهها و حدسهاي تازهاي به ميان آمده كه شايد تمام آنها به آساني مورد قبول كساني كه با مطالبي خلاف آنها انس گرفتهاند و آنها را پذيرفتهاند قرار نگيرد. ولي اطمينان دارم كه طرح اين مسايل و بحثهايي كه شايد در مورد آنها درگيرد پرتوهاي تازهاي بر صحنه تاريك موضوع خواهد افكند.
و در پايان، كتاب خود را با فروتني بسيار به دوستداران شاهنامه و فردوسي تقديم ميكند:« حاصل كار را كه در برابر عظمت فردوسي و شاهكار گرانقدر او اثري بسيار ناچيز و چون قطرهاي در برابر درياي بيكران است با كمال شرم و فروتني به دوستداران شاهنامه تقديم ميكنم. »
از ديگر نوشتههاي شاهنامهشناسي دكتر رياحي ميتوان به جستار بلند «پايداري حماسي در زمانه خواري و سرشكستگي» كه درباره روزگار فردوسي و زمينه فراهم آمدن شاهنامه است. «كسايي مروزي زندگي انديشه و شعر او»، «زبان و ادب فارسي در قلمرو عثماني»، «تاريخ خوي» و... اشاره كرد.
«جهاننامه» (محمد بن نجيب بكران طوسي)، «مفتاحالمعاملات» (محمد بن ايوب طبري)، «مرصادالعباد» (نجمالدين ابوبكر بن محمد بن شاهاور بن انوشروان رازي (نجم دايه)، «رتبهالحيات و رسالهالطيور» (خواجه يوسف همداني و نجم دايه)، «عالمآراي نادري» (محمدكاظم مروي وزير مرو)، «نزههالمجالس» (جمال خليل شرواني)، «شش فصل به ضميمه عمل و الالقاب» (محمد بن ايوب طبري) و... از جمله تصحيحات دكتر رياحي درباره متون كهن است.
زندهياد دكتر رياحي در طول زندگي علمي خود آثار گرانبهايي در زمينه تأليف و تصحيح از خود به يادگار گذاشته است و هركه بخواهد در ادب و فرهنگ اين مرز و بوم كاري انجام دهد ناگزير است تا از اين آثار بهره جويد. اين خود بهترين راه براي زنده نگاه داشتن ياد آن بزرگمرد است.
نظر شما