چهارشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۶
زرین‏‌کوب، بیهقی زمان ما بود

ابراهیم خدایار گفت: غالب نوشته‌‏های زرین‌کوب رنگ شاعرانگی داشت، ما این موضوع را در آثار تاریخی استاد بیشتر حس می‏‌کنیم، به همین دلیل اگر او را در تاریخ‏‌نویسی، بیهقی زمان خود بدانیم، به گزاف سخن نگفته‏‌ایم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) شاید در تاریخ ایران معاصر، هیچ پژوهشگری مانند عبدالحسین زرین‌کوب، نتوانسته است تاریخ و ادبیات را با نوشته‌هایش برای مردم خواندنی کند. او با تک‌نگاری‌های خود درباره موضوعات مختلف و صدالبته با سبک نوشتاری و قلم شیرین خود توانست مردمی را به خواندن تاریخ، نقد ادبی، مسائل عرفانی و... تشویق کند که شاید پیش از آن علاقه چندانی به دنبال کردن این مسائل نداشتند. به مناسبت زادروز این بزرگمرد، گفت‌وگویی باابراهیم خدایار انجام داده‌ایم. خدایار رئیس انجمن علمی نقد ادبی ایران و دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس است.
 
گستردگی و تنوع حوزه پژوهش‌های استاد عبدالحسین زرین‌کوب موضوع سوال اول ما بود. ابراهیم خدایار در پاسخ به سوال «به نظر شما این محقق برجسته در زمینه ادبیات و موضوعات مربوط به آن موفق بوده است یا تاریخ» گفت: «حجم پژوهش‌‏های استاد زرین‏‌کوب در حوزه ادب فارسی، عرفان اسلامی و ایرانی، و نقد ادبی نسبت به تاریخ بسیار گسترده‌‏تر است؛ اما این محققِ برجسته به همان اندازه که در ادب فارسی، عرفان، و نقد ادبی صاحب رای و دارای مرجعیت علمی است، در تاریخ نیز به مرجعیت و ثقافت شهره است. هم ازاین‌‏رو است که استاد تا وقتی که زنده بود و به کار علمی در دانشگاه می‌‏پرداخت محل رجوع استادان و دانشجویان از رشته‌‏های زبان و ادبیات، عرفان و تاریخ بود و از وقتی که به جهان باقی رحلت کرد نیز آثارش همچنان در گروه‏‌های یادشده در مرکز توجه پژوهشگران قرار دارد.»

           

ابراهیم خدایار در ادامه به تفاوت‌های شیوه پژوهش و تالیف زرین‌کوب با سایر محققان و مولفان پرداخت و گفت: «جامعیت علمی استاد زرین‌‏کوب را باید مدیون هوش و ذکاوت ذاتی، آگاهی و اشراف او به دانش‌‏های جهانی و بالاتر از همه به زیست عالمانه او مربوط دانست. او با علاوه‌‏بر تسلط به زبان‏ و فرهنگ عربی و اسلامی، به زبان‏‌های علمی روز دنیا (انگلیسی، آلمانی، فرانسوی) نیز اشراف داشت. به همین دلیل او از آن مایه از جامعیت برخوردار بود که آثارش را می‏‌توان در روزگار او حادثه‏‌ای در عرفان اسلامی، ادب فارسی و نقد ادبی به‏ شمار آورد.»

ابراهیم خدایار در پاسخ به سوال «در زمینه ادبیات ایشان در حوزه‌های مختلفی مانند عرفان، نقد ادبی، نقد شعر و ... آثاری دارند. کدام‌یک از این وجوه را در تالیفات ایشان قوی‌تر می‌بینید» گفت: «زرین‏‌کوب به معنی واقعی کلمه استادی جامع‌‏الاطراف بود. تمام آثار او بدون استثنا محصول سال‏‌ها رنج و تحقیق او بود. از این منظر، مخاطبان با توجه به نیاز خود می‏‌توانند از این درخت معرفت میوه دلخواهِ خود را برچینند. هر گلی از گلزار پژوهش اورنگ‏‌وبوی خاص خود را دارد و نمی‌‏توان یکی را بر دیگری برتر شمرد و بالاتر نهاد.»

او در ادامه درباره شیوه انشا‌نویسی زرین‌کوب و انتقادهایی به آن شده است گفت: «نوشته‏‌های پژوهشی استاد زرین‌‏کوب در شمار نمونه‏‌های اعلای نثر دانشگاهی معاصر ایران است. از این منظر نه‌تنها نمی‏‌توان بر ایشان خرده گرفت، بلکه باید او را الگوی فارسی‌‏دانی و تسلط بر زبان معیار علمی فارسی شمارید. اشراف شگرف او به نقد ادبی و بلاغت اسلامی از یک‌سو و زندگی با متن‌‏های استادانه هزارواندی‌ساله ادب فارسی از سوی دیگر، باعث شده بود غالب نوشته‌‏های استاد رنگ شاعرانگی به خود بگیرد. ما این موضوع را در آثار تاریخی استاد بیشتر حس می‏‌کنیم. به همین دلیل اگر او را در تاریخ‏‌نویسی، بیهقی زمان خود بدانیم، به گزاف سخن نگفته‏‌ایم. نثر تاریخی او آنچنان سرزنده، روان، چابک و شیواست که خواننده را به حیرت وامی‏‌دارد و در عین حال لحظه‌‏ای او را از واقیعت تاریخی دور نمی‌کند. این همان هنری است که بیهقی به استادی تمام  صدها سال پیش در ژانر تاریخی ابداع کرده بود، ولی به‌ندرت تاریخ‏‌نگاران بعدی توانسته بودند هنر او را بفهمند و در نثر خویش به کار ببندند.»

ابراهیم خدایار با اشاره به نقدی که از جهت احتمال تالیف جانبدارانه و متعصبانه توسط زرین‌کوب به آثار او می‌شود گفت: «هرچند، البته به‌‏ندرت، می‏‌توان بر برخی آثار علمی استاد در دوره جوانی در زمینه تاریخ ایران و اسلام انگشت نهاد و خود استاد نیز بعدها به این موضوع اعتراف کرد و تلاش کرد آن‌‏ها را اصلاح کند، تمام آثار علمی استاد در زمینه‌‏های تاریخ اسلام، عرفان، زبان و ادب فارسی ترجمه آثار بزرگان ادب جهان، و نقد ادبی نمونه برجسته جامعیت و شاخصیت یک اثر دقیق و روشمند علمی است. اگر بخواهیم مصداقی برای این بیت حکیم سنایی بیابیم که سروده است: «سال‏‌ها باید که تا یک سنگ اصلی ز آفتاب/ لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن»، بدون تردید استاد زرین‌‏کوب است. او به‌‏تنهایی کار یک دانشکده علوم انسانی را یک‌تنه به دوش کشید و چه سربلند از عهده آن بیرون آمد.»

ابراهیم خدایار در آخر با اشاره به بهترین آثار عبدالحسین زرین‌کوب سخنان خود را پایان داد و گفت: «راستش را بخواهید همه آثار استاد در جایگاه خود شاخص هستند. کدام پژوهشگر عرفانی می‌‏تواند خود را از آثار پژوهشی زرین‌کوب در این زمینه بی‏‌نیاز بداند؟ آیا امروزه می‌‏توان بدون مراجعه به «جستجو در تصوف ایران» و دنباله آن، و نیز «ارزش میراث صوفیه» پژوهشی نو سامان داد؟ کدام مولوی‌‏پژوه ارزش «سر نی» و «پله‌پله تا ملاقات خدا» را می‌‏تواند انکار کند؟ نقش او در نقد ادبی و معرفی آن به مخاطبان ایرانی چه در قالب ترجمه و تألیف کتاب‏‌های «نقد ادبی» و چه در قالب نقد و تحلیل آثار ادب فارسی از دوره کلاسیک تا معاصر به قدری روشن است که نیازی به تبیین ندارد. من شخصا با آثار استاد به جهان عرفان و مولوی راه یافتم و از این بابت خود را وامدار و شاگرد او در این زمینه می‌‏دانم. بیشتر استادان امروز شاخص نقد ادبی، زبان و ادبیات فارسی، تاریخ و عرفان در ایران و جهان فارسی‏زبان در جغرافیای فرهنگی ایران و اسلام خود را شاگرد مکتب استاد زرین‏‌کوب می‏‌دانند و به آن می‏‌بالند.»
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها