پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۶:۲۱
مترجم «قرن من» در سکوت درگذشت

کامران جمالی؛ شاعر، نویسنده و مترجم آثاری همچون «قرن من»، 23 فروردین‌ در سکوت خبری در آلمان درگذشت.  

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کامران جمالی متولد 1331 در تهران و ساکن آلمان بود. این شاعر، نویسنده و مترجم ایرانی روز 23 فروردین‌ماه جاری به دلیل بیماری ریوی در آلمان درگذشت و خبر مرگ او بعد از یک هفته به ایران رسید.

از او مجموعه اشعار «واحه‌ای سرخ در صحاری زرد»، «مرغ نیما»، «در انجماد پس از زمهریر» و «کلاغی و بیانی و برف» و در حوزه پژوهش نیز کتاب‌های «فردوسی و هومر؛ تحقیقی در حوزه ادبیات تطبیقی» و «جادوی شعر در کلام نهفته است» به چاپ رسیده است. ازجمله ترجمه‌های کامران جمالی نیز می‌توان به «قرن من»، «افی بریست»، «تا زمانی که» و «زنان برابر چشم‌انداز رودخانه» اشاره کرد.
 
کامران جمالی بسیار مسئولانه عمل می‌کرد
علی دهباشی؛ سردبیر مجله بخارا در پی درگذشت این چهره ادبی، در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا، بیان کرد: کامران جمالی در سه زمینه فعالیت کرد و در هر زمینه‌ای بسیار موفق و مسئولانه عمل کرد. نخست، تدریس زبان آلمانی است. او سال‌های سال یک استاد درجه اول زبان آلمانی بود و دانشجویان او می‌توانند گواهی دهند که چقدر در کارش مسلط بوده است. بسیاری از شاگردان او امروز از استادان این حوزه هستند. او در کار تدریس بسیار مسئولانه عمل می‌کرد و این‌کار انرژی زیادی از او می‌گرفت، به‌طوری‌که گاهی بیمار می‌شد.
 
وی ادامه داد: در حوزه ترجمه نیز بیش از 10 کتاب از نویسندگان شاخص آلمانی‌زبان همچون گونتر گراس، هانریش بل و دیگر نویسندگان معاصر کار کرده است. «قرن من»، «افی بریست» و «تا زمانی که» ازجمله این آثار است.
 
این نویسنده و روزنامه‌نگار گفت: جنبه دیگر فعالیت کامران جمالی، نویسندگی بود. اگرچه او در این زمینه کمتر شناخته شده و این وجه توانمندی‌اش زیر سایه ترجمه پنهان مانده، ولی کامران جمالی داستان‌نویس خوبی هم بود.
 
دهباشی با اشاره به برخی از ویژگی‌های شخصیتی کامران جمالی، افزود: نظم و انضباطش زبانزد خاص و عام بود. در انجمن فرهنگی ایران و اتریش تدریس می‌کرد، هر روز زودتر از بچه‌ها سر کلاس بود و دیرتر از همه از کلاس بیرون می‌رفت. بسیار به ورزش ازجمله کوهنوری و همچنین صحرانوردی علاقه داشت و آن‌ها را پیگیری می‌کرد.
 
سردبیر مجله بخارا در پایان اظهار کرد: او در دوستی بسیار ثابت‌قدم و وفادار بود و مرتبا از آلمان با من و دیگر دوستانش تماس می‌گرفت و جویای احوال می‌شد. «روحش شاد و یادش گرامی»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها