شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۳:۲۴
گوشه‌هایی از مبارزات دانشجویان ایرانی با ضد انقلاب در قلب اروپا

جعفر آقایانی چاوشی درباره کتاب «نبرد با اهریمن»، اظهار کرد: این کتاب، شرح مبارزات دانشجویان ایرانی با ضدانقلاب در فرانسه است. یکی از افرادی که در جریان این مبارزات و فعالیت‌های سیاسی به کانون اسلامی در پاریس پیوست، کمال کورسل، جوانی فرانسوی و مسلمان بود که بعدها در اثر فعالیت در کانون، به راستی معتقد به دین مبین اسلام شد و به مذهب شیعه گروید و با حضور در جبهه به فیض شهادت نائل شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «نبرد با اهریمن: کمال کورسل؛ از آشنایی با امام امت تا شهادت»، شرح مبارزات دانشجویان ایرانی با ضدانقلاب در فرانسه است که از زبان جعفر آقایانی چاوشی؛ عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف روایت می‌شود. این کتاب که در دو بخش با عنوان‌های « کمال کورسل از آشنایی با امام امت تا شهادت» و «انفجار بمب در کانون اسلامی» تدوین شده، به‌تازگی از سوی انتشارات دانشیاران ایران روانه بازار نشر شده است.
 
آقایانی چاوشی با بیان اینکه انگیزه اصلی من از نوشتن کتاب این است که دیگر دانشجویان ایرانی که در خارج از کشور تحصیل کرده‌اند نیز دست به قلم ببرند، به خبرنگار ایبنا گفت: از 16 سالگی در مجلات ریاضی مقالاتی می‌نوشتم و نخستین کتاب من در 20 سالگی با مقدمه‌هایی از دکتر نصر و ذبیح‌الله صفا منتشر شد و با این پس‌انداز و بدون دریافت بورسیه برای تحصیل راهی فرانسه شدم. زمانی که در سال‌ 1360 برای تحصیل به فرانسه رفتم، همزمان با درس با ضد انقلاب هم مبارزه می‌کردیم. به خاطر تبلیغات منفی که علیه ایران صورت گرفته بود و گرانی اجاره بها، در طبقه هفتم یک ساختمان در پاریس اتاقی در زیر شیروانی داشتم. از یک طرف سختی رشته‌ای که می‌خواندم و از طرف فشارهای موجود، شرایط را برای ما بسیار دشوار می‌کرد.
 
 وی ادامه داد: در شهرک دانشگاهی پاریس، دانشجویان کشورهای مختلف از سراسر دنیا فعالیت سیاسی می‌کردند و ما مسلمان‌ها نیز یک گروه حدود 30 نفره بودیم که همزمان با درس خواندن، مبارزه هم می‌کردیم. فعالیت ما گسترده‌تر از دیگر گروه‌ها بود و همین سبب شد که برخی ملیت‌های دیگر همچون الجزایری‌ها نیز به ما بپوندند. فرانسه از مهم‌ترین کشورهای اروپایی و یکی از پایگاه‌های اصلی ضد انقلاب است. آن‌ها هم قصد داشتند سفارت ایران و هم رایزنی فرهنگی ایران در فرانسه را  که کانون اسلامی نام گذاشته بودیم، اشغال کنند. در ادامه نیز قصد داشتند که این کار را درباره سفارت برخی کشورهای دیگر همچون هلند نیز انجام دهند که مقاومت ما باعث شد آن‌ها نیز جلوی توطئه را بگیرند. بیانیه‌های امام را به زبان فرانسه ترجمه می‌کردیم. در جو ضد ایرانی در فرانسه فعالیت می‌کردیم که گوشه‌هایی از آن در این کتاب آمده است. وقتی به ایران بازگشتم و امروز هم که سال‌ها از آن روزگار می‌گذرد، مشاهده می‌کنم که کسی از آن روزها و شرایط چیزی نمی‌نویسد. رهبر انقلاب بارها در سخنرانی‌هایشان تاکید کرده‌اند که حوادث انقلاب را بنویسد در غیراینصورت دشمنان روایت‌های خودشان را می‌نویسند. به این دلیل دست به قلم گرفتم و خاطرات آن‌ روزها را نوشتم.
 
این عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف، با اشاره به موضوع محوری کتاب درباره جوانی فرانسوی به نام «کمال کورسل»، بیان کرد: وی هم مانند بسیاری از مسلمانان ازنظر اعتقادی فقط به اسم مسلمان بود که در ادامه شیعه و معتقد شد و با دریافت بورس برای تحصیل به قم آمد. کورسل بعدها به جبهه رفت و در عملیات مرصاد به شهادت رسید. تا زمانی که در فرانسه بود با وی در ارتباط بودم و آشنایی داشتم. بخشی از کتاب به زندگینامه کمال کورسل اشاره دارد و بخشی دیگر نیز دربردارنده گوشه‌ای از مبارزات ما علیه ضدانقلاب است.


نویسنده کتاب «نبرد با اهریمن» در معرفی مختصری از فصل‌های این اثر، گفت: در بخش نخست که «کمال کورسل از آشنایی با امام امت تا شهادت» نام دارد به موضوعاتی همچون تظاهرات در شهرک دانشجویی، فعالیت در کانون اسلامی، حضور فعال کمال در کانون اسلامی و سفر به کعبه آمال مستضعفین می‌پردازم. در بخش دوم کتاب هم موضوعاتی مانند نخستین روزهای ورودم به پاریس، کودتای سفید در کانون، تظاهرات در برابر مقر بنی‌صدر در پاریس، تبلیغات منفی رسانه‌های فرانسه علیه ایران اسلامی، میتینگ سلطنت‌طلبان در پاریس، جنگ و گریز با منافقین و انفجار بمب مطرح شده است.
 
آقایانی چاوشی در صفحات 37 و 38 کتاب درباره حضور فعال کمال در کانون اسلامی، نوشته است: «پانزده ساله بود که گام‌هایش به کانون باز شد. گرچه از نظر ظاهری یک فرانسوی تمام‌عیار بود، اما از نظر روحی به هیچ‌یک از فرانسویان هم‌سن و سالش شباهت نداشت. اینان بیشتر اوقات خود را به بازی، پارتی‌های شبانه، کنسرت‌های آنچنانی و خلاصه لهو و لعب می‌گذراندند. در حالی‌که کمال با همه آنها بیگانه بود. برخلاف اکثر همین جوانان فرانسوی، بسیار تودار و متفکر به‌نظر می‌رسید. خنده به ندرت در لب‌هیش نمایان می‌شد. چهره‌اش از غم مرموزی حکایت می‌کرد. رازش را با هیچکس در میان نمی‌گذاشت.... آشنایی‌اش با اسلام ناب محمدی همزمان با تشرفش به مذهب تشیع بود که توسط دانشجویان ایرانی به ثمر رسید. همانند همه بچه‌ها، شیفته و شیدای مولای متقیان بود. شب‌های جمعه هنگامی‌که برای دعای کمیل در کانون جمع می‌شدیم، هرجا بود سر ساعت خود را به جمع ما می‌رساند.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها