شنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۷ - ۰۸:۴۲
روایت داستانی مبارزه «سفیدپوستان» برای رهایی «سیاه‌پوستان»

رمان «جهان بورژوازی متاخر» نوشته نادین گردیمر نویسنده برنده جایزه نوبل، با ترجمه علی صنعوی به تازگی از سوی نشر ناهید منتشر شده است. صنعوی گردیمر را نویسنده‌ای توصیف می‌کند که ظرفیت‌های انسانی را به زیبایی در این رمان به تصویر می‌کشد و بیان می‌کند که شخصیت اصلی تا جایی که توانش را داشته مبارزه کرده است.

علی صنعوی (مترجم اهل مشهد) در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره کتاب «جهان بورژوازی متاخر» نوشته نادین گردیمر و چرایی انتخاب این کتاب و معرفی این نویسنده به مخاطبان ایرانی؛ گفت: این نویسنده در سال ۱۹۹۱ نوبل ادبیات را دریافت کرده و در جهان نویسنده شناخته‌شده‌ای است. منتها من جز چند داستان کوتاه رمانی از اون نخوانده بودم و آقای کریمی مدیر انتشارات ناهید به من کتاب را پیشنهاد کرد و وقتی آن را خواندم واقعا شگف‌زده شدم. این نویسنده از برخی جهات واقعا منحصر به فرد است؛ اول نگاه فمینیستی که در روایت وجود دارد و اینکه کاملا با یک دید باز مسائل را مطرح کرده که برای سال‌های ۱۹۵۰ که داستان به آن زمان مربوط می‌شود خیلی خیلی پیش‌رو محسوب می‌شود. دیگر اینکه رمان به شدت رمان سیاسی‌‌ست که برخی پاراگراف‌هایش یک حس هم‌ذات‌پنداری برای کسانی که در خاورمیانه زندکی می‌کنند به وجود می‌آورد. 

او ادامه داد: این رمان در عین اینکه درباره آپارتاید صحبت می‌کند و از ضدیت آپارتاید و آزادی سیاهان می‌گوید اما به نظرم خیلی از خوانندگانی که این کتاب را می‌خوانند و در این منطقه زندگی می‌کنند به نوعی این تبعیضی که در داستان موج می‌زند را در مورد خودشان و در همین حال حاضر احساس می‌کنند. همین باعث می‌شود فضای رمان برای خیلی‌ها جذاب و گیرا باشد. 

                      

این مترجم تاکید کرد: ضمن اینکه این رمان از زبان یک سفیدپوست روایت می‌شود که برای آزادی سیاهان مبارزه می‌کند. اساسا خود نویسنده هم در روند مبارزات آزادی سیاهان واقعا همراه بوده و نقش داشته است. در جریان ترجمه کتاب زندگی‌نامه این خانم نویسنده را می‌خواندم و متوجه شدم متن آن سخنرانی معروفی را که نلسون ماندلا در سال ۱۹۶۴ و پس از دادگاه و برای دفاعیه قرائت کرده متنش با عنوان «ما همگی آماده مرگ هستیم» ویرایش شده توسط نادین گردیمر بوده و درواقع بخش زیادی از متن را او تنظیم کرده بود. زمانی هم که ماندلا از زندان بیرون می‌آید از میان تمام آن مبارزان سیاه‌پوستی که در این مسیر با او همراه بوده‌اند اولین کسی که درخواست ملاقاتش را دارد همین زن نویسنده است. 

صنعوی همچنین با اشاره به اینکه با وجود اشارات کتاب به وقایع سیاسی و اجتماعی و داشتن زیربنای فمینیستی، به مانیفست هیچ تفکر و گفتمانی تبدیل نشده و صرفا یک روایت داستانی‌ست؛ متذکر شد: شیوه روایت رمان هم منحصر به فرد است خود خانم گردیمر در مصاحبه‌هایی که از او خواندم می‌گوید تمام این داستان‌ها را زندگی کرده‌ام و این روایت‌ها حکایت تمام کسانی‌ است که در زندگی آن‌ها را دیده‌ام. یعنی خودش ابراز می‌کند که من داستان روایت نمی‌کنم بلکه واقعیت‌های زندگی خودم را به زبان دیگری و در قالب کتاب بیان می‌کنم و شرح می‌دهم. گردیمر رمان‌های خودش را داستان‌های زندگی می‌داند و به همین دلیل چون بنای افسانه‌سازی و قهرمان‌سازی ندارد و شخصیت‌های داستانی‌اش دقیقا انسان‌های عادی هستند که زندگی کرده‌اند رنگ و بوی حقیقی و واقعی دارند. همین قضیه هم باعث می‌شود که همذات پنداری که از آن صحبت کردیم ناخودآگاه شکل بگیرد. 

او اضافه کرد: خواننده در کتاب‌های این نویسنده به دنبال قهرمان نمی‌گردد و حتی می‌گوید قهرمان‌ها همین آدم‌های عادی‌ای هستند که شاید آن‌ها را مسخره هم می‌کنیم. شخصیت‌های داستانی کارهای گردیمر همه خاکستری هستند و کاراکتر اول قصه‌اش بخشی از وجود خود اوست چراکه او هم تجربه مشابهی با همسرش داشته است و این  باعث شده که همه چیز را طبیعی بنویسد. متاسفانه در ادبیات ایران هنوز چنین لحن و روایتی را نمی‌بینیم. البته شرقی‌‌ها چون روح آرمان‌گرایانه‌ای دارند و مدام به دنبال قهرمان می‌گردند ادبیات‌مان هم پر از قهرمان‌سازی‌ست.


                     

این مترجم سپس به تعریف خاص نویسنده از خیانت و عشق به مردم در رمان گریزی زد و گفت: گردیمر ظرفیت‌های انسانی را به زیبایی در این رمان به تصویر می‌کشد و بیان می‌کند این انسان تا جایی که توانش را داشته مبارزه کرده است. او در یکی از قسمت‌های کتاب درباره یکی از قهرمان‌های داستان می‌نویسند: «مکس هرچیزی را که داشت برای به دست آوردن عشق مردم از دست داد ولی همین مردم هم دیگر او را پذیرا نشدند و همه چیزش را سر این قضیه باخت و خائن شناخته شد.» این مسئله خیلی مهم است که بفهمیم انسان‌ها در حد ظرفیت و توانشان مبارزه می‌کنند و اگر روزی به اصطلاح بریدند دلیل بر خیانت و حتی کوچک بودن شخصیت‌شان نیست و هر انسانی گنجایش مختص به خودش را در برابر مسائل مختلف دارد. حتی در جمله‌ای اشاره می‌شود که مشخص نیست چه چیزی از دورن مکس بیرون کشیده شده و در برابر چشمانش گذاشته شده که او راضی به همکاری به قدرت شده و خودش را باخته است. شاید هر انسانی بخش‌های ظلمانی در درون خودش دارد که اگر احیانا با آن روبه‌رو شود بشکند حالا هرچقدر مبارز. 

صنعوی درباره نگاه خاص کتاب به مسئله ایجاد تغییرات تدریجی در یک سیستم تبعیض‌آمیز نیز تاکید کرد: باید توجه داشته باشیم که این رمان در سال ۱۹۶۴ و ۱۹۶۵ نوشته شده یعنی در اوج مبارزات چریکی و مسلحانه در سطح جهان و عصر چگوآراها و قهرمانی فیدل کاستروها. خب شیوه معمول مبارزه در آن زمان اینچنین بوده و با توجه به اینکه نادین گردیمر هم یکی از اعضای کنگره ملی آفریقا بوده و برای این انجمن فعالیت می‌کرده نوع نگاهش در زمانی که این رمان را نوشته به همان گروه گرایش داشته و بعضا سمت و سوی مسلحانه هم دارد. به همین دلیل هم هست که به کسانی که خودشان آزادی و حق رای دارند اعتراض می‌کند و به آن‌هایی که این حقوق را ندارند راهکار مبارزه  مسالمت‌آمیز و در چارچوب قانون را نشان می‌دهد. این رمان زاده همان زمان و شرایط است. البته خود گردیمر بعدها که پا به سن می‌گذارد تغییر می‌کند و رویکردش تعدیل می‌شود و از این نگاه فاصله می‌گیرد و به منش نلسون ماندلا نزدیک می‌شود. بعد از شکست خوردن آپارتاید هم به بیشتر کشورهای دنیا سفر می‌کند و از اندیشه‌های مبارزاتی ماندلا می‌گوید. 

کتاب «جهان بورژوازی متاخر» نوشته نادین گردیمر با ترجمه علی صنعوی در ۱۷۴ صفحه و به قیمت ۲۲۰۰۰ تومان به تازگی از سوی نشر ناهید منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها