پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۷
غبرایی: نقادی که درگیر معاش است، چگونه معطوف نقد حرفه‌ای شود

مهدی غبرایی، مترجم حوزه ادبیات ضمن تأکید بر این نکته که دولت باید در حوزه نقد از تصدی‌گری خود بکاهد، گفت: متأسفانه درآمد حاصل از نقد، آن‌قدر ناچیز است که نقاد، از این طریق نمی‌تواند امرارمعاش کند و در این شرایط نقادی که درگیر معاش است، چگونه معطوف نقد حرفه‌ای شود.

غبرایی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) بابیان این‌که پول مادر همه مفاسد است، اظهار کرد: وقتی فردی از راه نقدنویسی نتواند درآمدی داشته باشد که امرارمعاش کند، مسلم است که همزمان با آن، به فعالیت و حرفه دیگری مشغول می‌شود. در چنین شرایطی فرد کمتر فرصت مطالعه پیدا می‌کند و کمتر فرصت می‌کند با مکتب‌های ادبی آشنا شود درنتیجه حاصل نقدش آن‌گونه که باید کیفی و شایسته باشد، نخواهد بود.
 
وی تأکید کرد: پیشنهاد می‌کنم برای بُرون‌رفت از این معضل، دولت به‌جای دخالت در اموری همچون انتشار کتاب و نقد آثار، به امور واجب‌تر و اساسی‌تر خودش بپردازد و از تصدی‌گری‌های خود در این عرصه بکاهد. اگر این مهم محقق شود به نفع خودِ دولت است چراکه بیشتر فرصت دارد تا به امور زیرساختی بپردازد.
 
این مترجم حوزه ادبیات در ادامه سخنانش، گفت: کاهش تصدی‌گری‌های دولت در عرصه کتاب به‌ویژه نقد و واسپاری آن‌ها به اهلش یعنی اهالی فرهنگ و هنر باعث می‌شود تا هم کتاب‌ها از سطح کیفی بالاتری برخوردار شوند و هم مخاطبان آثار، نسبت به محتوای آن‌ها اعتماد پیدا کنند درنتیجه مخاطبان در این مرحله به راهنمایی کارشناسانه برای انتخاب و مطالعه کتاب احتیاج پیدا می‌کنند که نقاد بهترین کارشناس برای این امر است.
 
غبرایی در پاسخ به این پرسش که «برای منتقدان چه پیشنهادی دارید؟» گفت: منتقدان بیش از هر فرد دیگری باید اهل مطالعه باشد. چراکه هراندازه سطح دانش منتقد بالاتر باشد و با نقدهای بیشتری از کشورهای پیشرفته آشنایی داشته باشد، بهتر می‌تواند نقد بنویسد.
 
وی در ادامه سخنانش با اشاره به‌ضرورت حمایت مادی دولت از مؤلفان برای تولید آثار بهتر و غنی‌تر، گفت: در جامعه‌ای که نویسنده نمی‌داند آیا اثرش به فروش می‌رسد یا این‌که در انبار کتاب می‌ماند، چه انتظاری وجود دارد که نویسندگان باانگیزه هرچه بیشتر به تولید آثار کیفی بپردازند؟!
 
این مترجم در پایان، گفت: ضرورت دارد و از شروط است که مؤلفان حداقل با یک زبان خارجی آشنایی داشته باشند. هراندازه پدیدآورندگان با زبان‌های بیشتری آشنا شوند، به دلیل گشوده شدن دریچه‌های مختلف علم بر روی آن‌ها، بهتر و بیشتر می‌توانند از پیشرفت‌های سایر کشورها در حوزه تألیف و نقد آگاهی کسب کنند.

*دراین باره بخوانید:
(1)شاکری: وقتی نقد تاثیری در تجارت کتاب نداشته باشد عملا اهمیتی پیدا نمی‌کند(اینجا)
(2)جُربزه‌دار: نشریات خانه کتاب می‌توانند نقش موثری در ترویج فرهنگ نقد ایفا کنند/ نقد، چراغی فراسوی سیاستگذاران روشن می‌کند(اینجا)
(3)کیانفر: ضرورت راه‌اندازی کتابخانه تخصصی نقد(اینجا)
(4)جعفری مذهب:جامعه ما نیاز به نقد را احساس نکرده است/ پدیده‌ای به نام «اورژانس نقد»(اینجا)
(5)حسینی: آیین نقد کتاب‌های تازه‌تالیف برگزار شود(اینجا)
(6)عبدالعلی دستغیب: بسیاری از نقدها تبدیل به مدح شده‌اند/ مسئولان برای راه‌اندازی مجامع نقد کتاب بکوشند(اینجا)
(7)رفیعی: پیش‌نیازهای نقد مطلوب و مدخلی بر اخلاق نقد(اینجا)
(8)آژند: اکثر نقدها یا نان قرض دادن است یا خرده حساب شخصی/ لزوم اهتمام دانشگاه‌ها برای ایجاد رشته نقد(اینجا)
(9) مهدوی‌راد: نقد باعث گسترش و سلامت نشر می‌شود(اینجا)
(10) خدایار: برای نهادینه کردن فرهنگ نقد در جامعه باید مسئولان نیز نقدپذیر باشند(اینجا)
(11) سرشار: بعضی به دلیل نقدی که بر آثارشان نوشته‌ام بامن قهرند(اینجا)
(12) اسلامی اردکانی: کتاب‌های خوب، محصول نقدند/ اغلب نویسندگان ظرفیت پذیرش نقد را ندارند(اینجا)
(13) مهدی محقق: تنزل جایگاه نقد به دلیل تنزل اخلاق در جامعه است(اینجا)
(14) تفرشی: در ایران نقد حرفه‌ای و روشمند وجود ندارد/ عیار نقدها در فضای مجازی بیشتر در معرض قضاوتند (اینجا)
(15) ذوالفقاری: ارشاد کتاب‌هایی‌ را که از فیلتر نقد گذشته‌اند خریداری کند/ جلوگیری از کتابسازی با کمک نقد (اینجا)
(16) فاطمه راکعی: برای نقد با کمبود متخصص مواجه‌ایم (اینجا)
(17) مؤمنی: منتقدان باید خود ِ نقد را هم به نقد بکشند/ برخی نقدهای امروزی حاصل زد وبندهای دوستانه هستند (اینجا)
(18) کاکایی: متاسفانه از نقد با رویکرد سیاسی، برای تخریب استفاده می‌کنند/ برخی رسانه‌ها دنبال سهم‌خواهی هستند (اینجا)
(19) امامی: نقد در ايران رابطه مستقیم با اقتصاد مردم دارد/ مشکلات فرای فرهنگ قرار دارند نه در خودِ فرهنگ (اینجا)
(20) زیباکلام: «نقد» نه تعریف است، نه تحقیر / سه گروه کتابی که نمی‌توان جدی نقد کرد(اینجا)
(21‌) کزازی: نقد در کاربرد و معنای راستین آن، هنوز در ایران پدید نیامده است/هر آنچه به نام نقد نوشته می‌شود، شتابزده و بی‌ارزیابی به چاپ نرسد (اینجا)
(22) بنی‌اردلان: تعداد منتقدان حقیقی به تعداد انگشتان یک دست نمی‌رسد/ اغلب منتقدان ما، هم با معارف خود بیگانه‌اند هم با سنت نقد غربی (اینجا)
(23) سیدآبادی: نقد کتاب به جریان طبیعی صنعت نشر واگذار شود/ ایجاد نقد گلخانه‌ای به جریان‌سازی منتهی نخواهد شد (اینجا)
(24) علی اشرف صادقی: نقد عالمانه می‌تواند کتابسازی را متوقف کند/ هنوز نقد خوب در این بازار آشفته دیده می‌شود (اینجا)
(25) امینی: در حوزه ادبیات، مجامع صنفی نداریم/لزوم آموزش نقد در قالب رشته تخصصی دانشگاه‌ (اینجا)
(26) فتح‌الله مجتبایی: نقدهاي امروز برای کسب نام یا از روی تعصب و انتقام‌ است (اینجا)
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط