به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ششمین نشست از دوره دوم سلسله نشستهای شاهنامهپژوهی با موضوع «پیشینه دانش پزشکی ایرانیان در شاهنامه» عصر دیروز (19 دی) با حضور محمدحسین توسیوند، رییس بنیاد فردوسی، یاسر موحد فرد، دبیر بنیاد فردوسی و دبیر نشست، پریسا سیمینمهر، نقال و علاقهمندان این حوزه از ساعت 17 در سرای اهل قلم برگزار شد.
در ابتدای این نشست سیمینمهر به اجرای نقالی پرداخت و بخشهایی از داستان «رودابه و زال» را برخوانی کرد. در ادامه نیز موحدفرد به معرفی سخنران نشست و ارائه خلاصهای از سوابق کاری او پرداخت. مقالاتی با عنوانهای «مقام زن در شاهنامه»، «سزارین یا زایمان رستمی»، «چرا شاهنامه سروده شد»، «پیشینه یازده هزار ساله ایرانیان در شاهنامه» و تعدادی مقاله علمی-پزشکی از جمله آثار منتشر شده توسیوند در نشریات و مجلات گوناگون هستند.
توسیوند در ابتدای سخنانش با تاکید بر نقش موثر پزشکی ایرانیان در پزشکی جهان به ارایه توضیحات مختصر درباره پیدایش هستی پرداخت و اشعاری را از شاهنامه قرائت کرد که فردوسی درباره چگونگی پیدایش هستی سروده است.
وی معرف پزشکی در ایران باستان را کلمه «سیمرغب و یا «سینا» معرفی کرد و گفت: پزشکی در ایران باستان در دوره پیشدادیان و حتی پیش از آن نیز وجود داشته است. در زمان پیشدادیان و پادشاهی جمشید جم که تهیه پوشاک، حمام کردن و اصناف گوناگون به وجود آمد نخستیننشانههای توجه به بهداشت و سلامت و در نتیجه اهمیت پزشکی دیده میشود.
وی ادامه داد: به باور فردوسی پزشکی از هزاره نهم ایران باستان آغاز میشود و صنعت گلابگیری و ترکیب نوعی علف با آن در بیهوشی بیماران بهکار برده می شود. گواه این اصل زایمان رستمی است. در هیج جای دنیا نمونهای از چنین زایمانی دیده نمیشود و فردوسی به خوبی مراحل و چگونگی آنرا در اشعارش شرح میدهد.
رییس بنیاد فردوسی با تاکید بر وجود سینای پزشک در اسناد تاریخی اظهار داشت: سینای پزشک پس از زرتشت میزیسته و هزار سال زندگی کرده و به سیمرغ نیز معروف است. سیمرغ را نخستین پزشک ایرانی میدانند و حضور او در تمام شاهنامه دیده میشود. بهطور کلی باید گفت سیمرغ همان دانای حکیم ایرانی است.
وی در بخش دیگر از سخنانش به ابوعلیسینا اشاره و تصریح کرد: ابوعلی سینا بزرگترین پزشک قرن 12 و 13 میلادی است و حدود 700 سال کتابهای پزشکی او در سراسر جهان تدریس میشد. اما آنچه میخواهم در ادامه این بحث مطرح کنم مقایسه کارهای بقراط و دانش پزشکی او با دانش پزشکی ایرانیان است.
توسیوند درباره آگاهی پادشاهان از پزشکی در شاهنامه سخن گفت و توضیح داد: فردوسی در نامه شاهان در شاهنامه از آگاهی آنها نسبت به مسایل پزشکی چون بیهوشی، رنگ زبان، نبض، مسایل روحی و روانی، سقط جنین و رنگ زرد چهره یاد میکند. از سوی دیگر در دوران هخامنشیان سه نوع پزشک در ایران داشتهایم. پزشک با دارو، پزشک با چاقو(جراح) و پزشک با حرف(موبدان زرتشتی) که البته پزشکان نوع سوم محبوبیت بیشتری داشتهاند.
وی با تاکید بر سرآمد بودن ایرانیان در علم پزشکی در تمام دوران کهن افزود: نخستین کنگره جهان پزشکی در 1400 سال پیش در «گندیشاپور» (جندیشاپور) و با حضور پزشکان برتر ایرانی، هندی، مسیحی، یونانی و رومی برگزار میشود.
این پزشک به بخشی از نظرات «داهالا» درباره پزشکی اشاره و تشریح کرد: داهالا که از زرتشتیان هندی بوده است در یکی از کتابهایش مهمترین شرط پرداختن به پزشکی را اهل مطالعه، خوش حافظه و علاقهمند بودن پزشک معرفی میکند و معتقد است پزشک باید با دانش فراوان به سخنان بیمار خود گوش فرا دهد، آگاهانه درمان کند و از درد بیمارش متاثر شود. من معتقدم این امر بدان معناست که پزشک باید درمانگر و نه درمانفروش باشد.
وی در بخش دیگر از سخنانش گفت: کتاب «الحاوی» محمد زکریای رازی و کتاب «قانون» ابوعلی سینا از بزرگترین کتابهای پزشکی در جهان بهشمار میآیند و این نیز شاهد دیگری بر توانایی بالای ایرانیان در علم پزشکی در دوران کهن است. همچنین دانشنامه پزشکی «ابومنصور جرجانی» که استاد ابوعلی سینا بوده نیز سرآمد است.
رییس بنیاد فردوسی در ادامه به تشریح نظرات «سیریل الگود»انگلیسی که از تاریخنگاران علم پزشکی است پرداخت و گفت: او درباره پزشکی ایرانیان میگوید «جای شادمانی است که پایهگذاری علم پزشکی ایرانیان با شیوههایی صورت گرفته که پایهگذار علم پزشکی امروز جهان است.» همچنین الگود معتقد است تا حدود 700 سال پیش از میلاد نشانهای از فرهنگی برجسته به ویژه در شاخه پزشکی در یونان دیده نمیشود و ایرانیان در این امور بسیار پیشرفتهتر از آنان بودهاند اما چگونه است که ناگهان آنقدر در پزشکی پیشرفت میکنند که بقراط رساله پزشکی خود را به رشته تحریر در میآورد.
وی ادامه داد: در تکمیل نظرات الگود باید بگویم که شواهد تاریخی نشان میدهد ایرانیان در 2500 سال پیش در فکر تربیت متخصص در شاخههای گوناگون پزشکی بودهاند و شاید حدود سه هزار سال پیش جراحی مغز در ایران رواج داشته است.
توسیوند بار دیگر به نظرات الگود اشاره و تشریح کرد: الگود معتقد است یونانیان اصالت تاریخنگاری را رعایت نکردهاند و دچار احساسات ملیگرایی شدهاند؛ چراکه به زحمت میتوان باور کرد در طول دو قرن و بدون فراگیری علم از ایرانیان و هندیان، یونانیان توانسته باشند به چنین جهشی در علم پزشکی برسند. در نوشتههای بقراط اسامی بسیاری از اندامهای انسان از نامهای ایرانی، هندی و بابلی گرفته شده است.
وی در بخش آخر از سخنانش درباره اشاراتی که فردوسی در شاهنامه درباره علم پزشکی داشته است توضیح داد: نوشدارو یا پادزهر، استفاده از گیاهان دارویی همچون زعفران و تریاک در درمان سقط جنین و دیگر بیماریها، استفاده از قطره گیاهی برای روشن کردن چشم سپاهیان کاووسشاه، استفاده از بازوبند سلامتی یا مهر التیام و استفاده از داروی هوشبر در اعمال جراحی از جمله مواردی هستند که در شاهنامه ذکر شده است.
این پژوهشگر اظهار داشت: مشاورههای پزشکی در زمان قباد و انوشیروان، تاکید بر شرح وقایع بیماری، ورزش و تندرستی در پزشکی(زنیرو بود مرد را راستی/ ز سستی کژی آید و کاستی)، پرهیز از پرخوری و غذای چرب و سنگین و اشاره به بیماریهای روانی چون اسکیزوفرنی یا شیزوفرنی از دیگر مواردی است که فردوسی در شاهنامه به آنها پرداخته است.
وی در پایان افزود: همچنین تشخیص بیماریهای ژنتیکی که فردوسی به زیبایی معادل سرشت را برای آن برگزیده است در شاهنامه دیده میشود. نمونه آن سفیدمویی برخی از افراد به صورت مادرزادی که در داستان تولد زال به خوبی بیان شده است.
محمدحسین توسیوند متولد 1315 در روستای پاژ و جراح و فوقتخصص مغز و اعصاب و فوقتخصص طب سنتی و طب ورزش است. او همچنین بنیانگذار بنیاد فردوسی در سال 1384 بود که در حال حاضر نیز خود ریاست آنرا برعهده دارد.
نشست «پیشینه دانش پزشکی ایرانیان در شاهنامه» یکشنبه (19 دی) از ساعت 17 تا 19 در سرای اهل قلم واقع در خیابان انقلاب، خیابان فلسطین جنوبی، کوچه خواجهنصیر، شماره 2 برگزار شد.
محمدحسین توسیوند، رییس بنیاد فردوسی، در نشست بررسی «پیشینه پزشکی ایرانیان در شاهنامه»، پرنده خیالی سیمرغ در شاهنامه را نماد «حکیم ایرانی» دانست. همچنین به باور او فردوسی به زیبایی بسیاری از مراحل درمان را در اشعارش شرح داده است.\
نظر شما