یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۸ - ۱۱:۳۸
اروپاييان بخش‌هايي از شاهنامه را افسانه مي‌پندارند

يك شاهنامه‌پژوه در نشست «كاركردهاي شاهنامه در جهان امروز» گفت: اروپاييان تاريخ كهن را ناديده مي‌گيرند تا يونان را بركشند و همه چيز را از فيلسوفان و مردمان يوناني بدانند. حتی بخش‌هايي از شاهنامه را هم سخنان‌پنداري و افسانه وانمود مي‌كنند تا تاريخ درازدامن ما را پنهان كنند و بگويند كه سهم ايرانيان در تاريخ جهان، اندك است.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، دكتر حسين وحيدي استاد دانشگاه و شاهنامه‌پژوه در نشست «كاركردهاي شاهنامه در جهان امروز» گفت: آنچه در جستار امروز مي‌خواهم درباره آن سخن بگويم، پيدايش نوروز به روايت شاهنامه و متن‌هاي باستاني است. مي‌خواهيم بدانيم كه اين آيين از كجا آمده و تب و تاب ما ايرانيان براي برگزاري آن از كجا سرچشمه مي‌گيرد. 

وي كه عصر روز (6 آذرماه) در فرهنگسراي رسانه به كوشش كانون ايران بزرگ سخن مي گفت به نوروز زمان جمشيد اشاره كرد و افزود: مي‌دانيم كه نوروز از زمان جمشيد آغاز شده است. جمشيد از پادشاهان بسيار بزرگ ايراني است كه نام او در اوستا به صورت «يمه خشئته» به معني همزاد فروغ آمده است. جمشيد كارهاي بزرگي انجام داد كه سرگذشت آن در شاهنامه آمده است. 

اين شاهنامه‌پژوه خاطرنشان كرد: اما از او لغزش بزرگي سر زد و در پايان زندگي و پس از آن كه قدرت فراوان بدست آورده بود، آن چنان خودبيني او را فرا گرفت كه ادعاي خدايي كرد. فردوسي مي‌گويد «چو اين گفته شد فر يزدان ازوي/ بگشت و جهان شد پر از گفت گوي» از همين رو بود كه بعدها كيخسرو از بيم تباهي قدرت و گرفتار شدن به خودبيني جمشيد، در كوه پنهان شد و دست از پادشاهي كشيد. 

نويسنده كتاب «ديالكتيك در گات‌هاي زرتشت و مثنوي معنوي» گفت: اما نوروز، همانگونه كه اشاره شد، به همين جمشيد بازمي‌گردد. فردوسي در باره پيدايش اين جشن مي‌گويد «سر سال نو هرمز فرودين/ برآسوده از رنج روي زمين». هر گفته فردوسي، پايه‌اي ژرف دارد. اين سخن او نيز اشاره به رويدادي بزرگ است. او مي‌گويد كه در روز اول ماه فروردين كه نام آن «هرمز» است، پس از آن كه زمين از رنج آسوده شد، جمشيد بر تخت نشست و چون اين رويدادي بزرگ بود آن را روز نو ناميدند؛ آن چنان كه تا به امروز نيز اين جشن را برپا مي‌كنيم. به هر روي بايد ديد كه آن «رنج بزرگ»، كه فردوسي به آن اشاره دارد، چيست؟ براي پيدا كردن پاسخ اين پرسش بايد نوشته‌هاي اوستايي و پهلوي را خواند يا يافته‌هاي علمي دانشمندان سده 20 و 21 را نگريست. 

وي افزود: دانشمندان روزگار ما دريافته‌اند كه در 8 هزار سال پيش ستاره دنباله‌داري به زمين نزديك مي‌شود. بر اثر پديداري اين ستاره، دگرگوني 3 ساله‌اي در زمين به وجود مي‌آيد و سرماي سخت و توان فرسايي در همه جا گسترده مي‌شود. پس از 3 سال آن ستاره دنباله‌دار ناپديد مي‌شود و رنج زمين نيز به پايان مي‌رسد. 

نويسنده كتاب «هنجار هفت‌گانه هستي» در ادامه سخنانش افزود: درباره اين رويداد در اوستا و متن‌هاي پهلوي چنين آمده است «در ماه فروردين، روز هرمزد، به نيمروز كه روز و شب برابر بود، پتياره تاخت و چون شب در رسيد، ستاره‌اي كه چون ماري ايستاده بود، پديد آمد. موش پري دم برجست» موش پري دم، كه در اين جا به آن اشاره شده است، همان ستاره دنباله‌دار است. چون آن ستاره همانند موش بوده است، آن را به اين گونه تصوير كرده‌اند. متن پهلوي ادامه مي‌دهد «موش پري دم و مينويي‌هاي ديوي بر مينوهاي ايزدي چيره شدند» پس بر پايه اين نوشته، گفته دانشمندان امروز ثابت مي‌شود، حتي در اين متن جايگاه ستاره هم مشخص شده است. 

وي با اشاره به متن‌هاي پهلوي افزود: «تيرگي بر آسمان، پليدي بر زمين، گرسنگي و تشنگي بر گوسفندان، مرگ و خطر و تنگسالي و دردهاي گونه‌گون بر مردمان آمد. اهورامزدا، خداي آفريننده، همراه ايزدان آسماني براي گفت‌وگو در «آريانويچ» و «ونگئو دئيتيا» (سيحون و جيحون) با جمشيد جاي ديدار نهاد». ممكن است كه پذيرش اين سخن براي ما دشوار باشد كه خداوند با جمشيد ديدار كرده است. اما بايد توجه داشت كه اين نوشته مربوط به 8 هزار سال پيش است. به هر روي متن ادامه مي‌دهد كه اهورامزدا به جمشيد مي‌گويد كه «اي جم ويونگهان، تو را آگاه مي‌كنم كه بر جهان مادي، زمستان‌هاي سخت و مرگ‌آور خواهد آمد و برف سنگين و دانه درشت خواهد باريد. در اين هنگام همه چارپايان و ستوران به زير زمين پناهنده مي‌شوند» 

نويسنده كتاب «شناخت زرتشت» خاطرنشان كرد: اين متن گرانبها از آن جهت كه رويداد تلخ و زيانباري را كه در 8 هزار سال پيش رخ داده است، گزارش مي‌كند، از ارزش والا و بي مانندي برخوردار است. اهورامزدا از جمشيد مي‌خواهد كه پناهگاهي بسازد و از نژاد مردمان و سگ‌ها و پرندگان در آن جاي دهد. به او مي‌گويد كه در اين بارو بايد آب را روان‌ سازي و پرندگان در كنار بارو بايستند. بايد در اين بارو از مرد و زن، نرينه و مادينه، بهترين و نيكو‌ترين‌ها را جاي دهي و از تخم گياهان و از خوردني‌ها فراهم آوري. در ميان مردماني كه به بارو پناهگاه تو مي‌آيند، نبايد بي تخمه، گوژپشت، ديوانه، كوتاه تن و شكسته وجود داشته باشد. آنگاه جمشيد با خود مي‌انديشد كه چگونه مي‌تواند چنين بارويي بسازد؟ اهورامزدا او را راهنمايي مي‌كند. 

وي افزود: بدين سان با آمدن موش پري دم (ستاره دنباله‌دار) در روزگار جمشيد، سرماي سختي پديد مي‌آيد و برفي دانه درشت فرو مي‌ريزد و سرزمين ايران را فرا مي‌گيرد. مردمان به باروي جمشيد پناه مي‌برند و پس از گذشت 3 سال و هنگامي كه همه سرزمين آنان زير برف پنهان شده است، ديو سرما به پايان مي‌رسد و دوباره خورشيد در ايرانويچ چهره مي‌نمايد. زمين از رنج آسوده مي‌شود و مردم از غارها بيرون مي‌آيند. اين درست در سر سال نو و آغاز بهار بوده است. مردم ايران اين روز بزرگ و دل‌انگيز را جشن مي‌گيرند و آن را نوروز مي‌نامند. تا به امروز نيز اين جشن برپا است. مردم ايران سفره هفت سين مي‌چينند و به شادي و سرور مي‌پردازند. 

نويسنده كتاب «گات‌ها (سرودهای مينوی زرتشت)» خاطرنشان كرد: چند سال پيش در كوه‌هاي قفقاز بقاياي جايي پيدا شد كه درباره آن سخن‌هاي بسياري گفتند. اما مي‌بايد آن تخته پاره‌ها و بقاياي چوبين، همان پناهگاه جمشيد بوده باشد، يا يكي از پناهگاه‌هايي باشد كه مردم از گزند سرما به آن پنا برده بودند. چون آذربايجان يكي از مساكن بسيار ديرينه ايرانيان است، اين گمان به حقيقت نزديك مي‌نمايد. مي‌دانيم كه آتشكده آذرگشسب در آذربايجان قرار داشته است. خود واژه آذربايجان نيز به معناي جاي نگهداري آتش است. اين همان آتشي است كه در روزگار هوشنگ پديدار شد و شاهنامه گزارش آن را آورده است. 

وي در پايان سخنانش تأكيد كرد: داستان جمشيد و يافته‌هاي امروزي دانشمندان درباره پيدا شدن ستاره دنباله‌دار و به‌وجود آمدن سرما، نشان مي‌دهد كه ما داراي تاريخي بس كهن هستيم كه پيشينه آن به 15 هزار سال پيش برمي‌گردد. اروپاييان اين تاريخ كهن را ناديده مي‌گيرند تا يونان را بركشند و همه چيز را از فيلسوفان و مردمان يوناني بدانند. حتي بخش‌هايي از شاهنامه را هم سخنان‌پنداري و افسانه وانمود مي‌كنند تا تاريخ درازدامن ما را پنهان كنند و بگويند كه سهم ايرانيان در تاريخ جهان، اندك است. بايد هشيار بود و اين ساخته‌ها و بافته‌ها را باور نكرد. اوستا كه از گران‌بهاترين دفترهاي فلسفي، روان‌شناسي، جامعه‌شناسي و تاريخ جهان است، گواه پيشينه بسيار ما ايرانيان است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط