دوشنبه ۲ آذر ۱۳۸۸ - ۱۲:۴۹
پيشينه تاريخ فلسفه ايران پيش از عصر رنسانس است

يك پژوهشگر تاريخ ايران باستان گفت: بالندگي رواني يكي از سخن‌هاي ژرف و بزرگ تاريخ فلسفه ايران است كه پيش از عصر رنسانس، پايه‌هاي انديشه و تفكر آن گذاشته شد اما اروپاييان آن را ناديده مي‌گيرند و معتقدند، دكارت آدمي را براي نخستين‌بار به انديشيدن تشويق كرد و با اين كار اروپاييان را از تاريكي قرون وسطي نجات داد.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، دكتر حسين وحيدي؛ پژوهشگر تاريخ ايران باستان در نشست بررسي كتاب‌هاي «ديالكتيك در گات‌هاي زرتشت و مثنوي معنوي» و «هنجار هفت‌گانه هستي» گفت: يكي از بنيادهاي فرهنگ ايران، بالندگي رواني است. اين بالندگي هفت گامه است كه آدمي بايد بپيمايد تا به رسايي و كمال برسد. 

وي كه عصر روز يك‌شنبه (يكم آذرماه) در موسسه فرهنگي، هنري جمشيد سخن مي‌گفت به مراحل بعدي بالندگي رواني اشاره كرد و افزود: سپس با گذشتن از اين مرحله به بي مرگي و جاودانگي (امرداد) دست پيدا مي‌كند. به سخن ديگر آدمي بر پايه اين بنيان‌ها، گام هاي هفت گانه را مي‌پيمايد تا از آلودگي‌ها رها شود و به جاودانگي و پاكي نايل شود. 

اين نويسنده خاطرنشان كرد: اين بالندگي رواني يكي از سخن‌هاي ژرف و بزرگ تاريخ فلسفه ايران است كه زرتشت دو هزار سال پيش از دكارت، پايه‌هاي انديشه و تفكر را گذاشت اما اروپاييان آن را ناديده مي‌گيرند و مي‌گويند كه سخن دكارت بود كه آدمي را براي نخستين بار به انديشيدن تشويق كرد و با اين كار اروپاييان را از تاريكي قرون وسطي نجات داد. 

وي يادآور شد: در حالي كه در گات‌هاي زرتشت (هات 30) از دو نيروي همزاد نام برده شده است كه يكي انديشه نيك (سپنتامينو) و ديگري انديشه بد (انگره مينو) است. از برخورد اين دو انديشه است كه زندگي و نازندگي پديد آمده است. در اينجا نازندگي به معناي مرگ نيست، بلكه به معني تمام پديده‌هاي ضد زندگي است. اين سخن زرتشت، امروزه گفتار بسيار بزرگي در فلسفه به شمار مي‌رود كه به آن ديالكتيك مي‌گويند. 

نويسنده كتاب «ديالكتيك در گات‌هاي زرتشت و مثنوي معنوي» گفت: اروپاييان كه همه چيز را به يونان و فيلسوفان يوناني نسبت مي‌دهند، در اينجا نيز ديالكتيك را از انديشه‌هاي فيلسوف يوناني «هراكليت» مي‌دانند و مي‌گويند كه هگل انديشه‌هاي او را دنبال كرد و سپس ماركس در كتاب «ديالكتيك در طبيعت و تاريخ» دنباله افكار هگل را گرفت. اما اروپاييان اين را نمي‌گويند كه نخستين‌بار زرتشت بود كه بحث ديالكتيك را پيش كشيد. 

وي افزود: به هر حال پيمودن گامه‌هاي هفت گانه، آدمي را به جايي مي‌رساند كه بر اميال خود مسلط مي‌شود و به جاودانگي دست پيدا مي‌كند. مولوي نيز به همين نكته اشاره دارد و مي‌گويد «ميل‌ها همچون سگان خفته‌اند / اندر ايشان خير و شر بنهفته‌اند؛ تا كه مرداري درآيد در ميان / نفخ صور حرص كوبد بر سگان» يا آنجايي كه مولوي مي‌گويد«چون ندارد مرد كج در دين وفا / هر زماني بشكند سوگند را؛ راستان را حاجت سوگند نيست / زان كه ايشان را دو چشم روشني است» به همان راستي اشاره مي‌كند كه از مفاهيم ژرف انديشه ايراني است. 

نويسنده كتاب «هنجار هفت‌گانه هستي» در ادامه سخنانش افزود: مولوي بحث ديالكتيك را اين گونه پيش مي‌كشد «كه ز ضدها ضدها آيد پديد/ در سويدا روشنايي آفريد؛ در عدم هست اي برادر چون بود / ضد اندر ضد چون مكنون بود؛ زندگاني آشتي اضدادهاست / مرگ آن كاندر ميانشان جنگ خاست» آشكار است كه مولوي بناي زندگي را بر اضداد مي‌داند و جمله ذره‌ها را در سير سرمدي و ابدي مي‌شناسد. 

وي گفت: فيزيك امروز نيز همين را مي‌گويد. امروزه در بالاترين مرز فيزيك از همين چيزي سخن گفته مي‌شود كه مولوي بدان اشاره دارد يا آنجايي كه مولوي مي‌گويد «آسمان گويد زمين را مرحبا / با توام چون آهن و آهن ربا »، دقيقا به جاذبه زمين اشاره مي‌كند. اين‌ها نشانه‌هايي از انديشه ژرف و پيوسته فرزانگان ايراني است كه ما را به شگفتي وامي‌دارد. 

نويسنده كتاب «شناخت زرتشت» خاطرنشان كرد: آيين مهر يكي از مسايل بنيادي فرهنگ ماست كه بخش‌هاي بسيار بزرگي از آن ناشناخته مانده است. در روزگاران بسيار دور كه ايرانيان در جاهاي سرد زندگي مي‌كردند، خورشيد زندگي‌بخش آنان بود. پس ايرانيان مهرپرست شدند و به ستايش خورشيد روي آوردند. اين را بايد نشانه فرهيختگي ايرانيان دانست. چرا كه در آن زمان، در سرزمين‌هاي ديگر بت پرستيده مي‌شد. اما ايراني در هيچ دوره‌اي از تاريخ خود، بت پرست نبوده است. مهرپرستي ايرانيان ادامه داشت تا آن كه رويداد بزرگي در تاريخ پديد آمد و با ظهور زرتشت، ايرانيان براي نخستين‌بار با يكتاپرستي آشنا شدند. 

وي افزود: در تاريخ و فرهنگ ايران از يك مهر ديگر به نام «مهر سوشيانت» نام برده شده است. مهر سوشيانت در نيمه هزاره يازدهم، در روزگار اشكانيان و به سال 272 پيش از ميلاد، در شرق ايران زاده شد. مادر او ناهيد ناميده مي‌شد. اگر نام‌هاي شاهان اشكاني را نگاه كنيم درخواهيم يافت كه بيشتر آن نام‌ها با مهر پيوند دارند. اما چون ساسانيان تمام آثار اشكاني را نابود كردند، آگاهي‌هايي كه درباره اين آيين به ما رسيده،اندك است. 

نويسنده كتاب «گات‌ها (سرودهای مينوی زرتشت)» خاطرنشان كرد: با اين همه نشانه‌هاي آيين مهر در ايران و جهان بر جاي مانده و در ناخودآگاه مردم ايران حفظ شده است. بسياري از پايه‌هاي عرفان ايران نيز از آيين مهر گرفته شده است. اين مهر همان است كه حافظ بارها به آن اشاره مي‌كند و او را «آينه مهر آيين» مي‌نامد. اين مهر حافظ، جستار جداگانه اي‌از آن مهر آسماني است. در اروپا نيز مهرابه‌هايي وجود دارد كه مربوط به اين آيين است.

وحيدي يادآور شد: اگر به مكان‌هاي مقدس دقت كنيد درخواهيد يافت كه بناي كهن آن‌ها دايره‌اي گونه است. اين يادمان ديگري از مهر محسوب مي‌شود چون خورشيد دايره‌اي شكل است و مهريان مهرابه‌هاي خود را به شكل دايره مي‌ساختند. از سويي ديگر مهرابه‌ها را در كنار رودخانه‌ها بنا مي‌كردند. چرا كه مهر پرستان بايد پيش از ورود به مهرابه، شستشو مي‌كردند. آنجايي كه حافظ مي‌گويد «شست‌وشويي كن و آنگه به خرابت درآي»، به اين موضوع اشاره دارد. 

پژوهشگر فرهنگ و تاريخ ايران خاطرنشان كرد: امروزه يكي از برنامه‌هاي قدرت‌هاي جهاني اين است كه ملت‌ها را از خود بيگانه كنند. پس ما ايرانيان مي‌بايد تمام تلاشمان را به كار گيريم و به خويشتن خويش بازگرديم، بايد خود را بشناسيم و بدانيم كه چه هستيم تا اروپايي‌ها انديشه‌هاي كهن ما را به يغما نبرند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط