چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۸۷ - ۱۵:۴۸
کلمه‌ «هنر» در آثار ملاصدرا وجود ندارد

نويسنده كتاب «فلسفه هنر در عشق‌شناسی ملاصدرا» گفت: صدرالمتالهین، فیلسوف بزرگ مکتب فلسفی اصفهان و بنیانگذار حکمت متعالیه، شاید تنها فیلسوف در عالم اسلام باشد که هنر را به عنوان صنعت شناخته و در عین حال آن را با دید زیبایی شناسانه نگریسته و از آن با عنوان «صنایع لطیفه» تعبیر کرده است.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، سید مهدی امامی جمعه عصر ديروز (سه‌شنبه) در آخرين نشست از سلسله نشست‌‌هاي «كرسي‌هاي ترويجي هنر اسلامي» در مرکز هنرپژوهی نقش جهان افزود: در جريان مطالعات و تحقیقاتم به این سوال برخوردم که فلاسفه ما چه حرفی در زمینه هنر و زیبایی شناسی دارند. لذا به سراغ این موضوع رفتم و در طول کار از دو منبع «تمهیدات» عین‌القضات و جلد هفتم «اسفار اربعه» ملاصدرا استفاده کردم.

وي در اين جلسه ضمن ارائه مقاله «رویکرد حکمت متعالیه به هنر اسلامی» افزود: ملاصدرا تنها فیلسوف عالم اسلام است که به آثار روان‌شناختی و جامعه‌شناختی هنر توجه کرده و تحولات ناشی از رواج تعلیم و تعلم و صنایع لطیفه و همچنین سایر علومی که بی‌ربط با صنایع لطیفه نیستند؛ مانند ریاضیات، هندسه، فنون، و علوم ادبی را در درون فرد و جامعه مورد توجه قرار داه است.

وی ادامه داد: از نظر ملاصدرا قوم و ملتی که این علوم و صنایع در آنها رواج داشته باشد، امکان بیشتری برای توجه به خدا و زیبایی‌های خداوند دارند و در نتیجه در چنین اقوامی عشق‌های پاک و انسانی بروز و ظهور بیشتری دارند. متاسفانه به این جنبه از فلسفه ملاصدرا تاکنون توجهی نشده و نظریات او در این باره مورد غفلت واقع شده است.

نويسنده كتاب «فلسفه هنر در عشق‌شناسی ملاصدرا» گفت: ملاصدرا در ابتدای جلد هفتم کتاب اسفار همه عوالم را از یک جهت صورت و تصویر و از جهت دیگر کلام و کتاب می داند كه در حقیقت گفتار و نوشتار خداوندی به شمار می آورد. این یک نگاه کاملاً هنری و زیبایی شناسانه به عالم خلقت است.

وی تصریح کرد: از اين چشم‌اندازی عالم؛ اثر هنری خداوند است و خلقت الهی یک فعل هنری به شمار می‌آید زیرا ملاصدرا عالم را هم تصویر می‌داند و هم تصنیف «العالم کله کتاب الق الجامع و تصنیف الله».

استادیار دانشگاه اصفهان در پایان با اشاره به نسبت نگرش صدرایی انسان با هنر گفت: در نگرش صدرایی انسان از آن جهت هنرمند است كه می‌تواند نگاه هنری داشته باشد و مرگ و زندگی و عالم و آدم را زیبایی شناسانه بنگرد و آنگاه، نگاه خود را به تصویر درآورد و چیزی به نام اثر هنری خلق کند كه مظهر اسماء حسنای خداوند است. به بیان دیگر انسان مظهر اسم جمیل، یحب الجمال، مزین، مبدع، عالم، خالق، قادر و...است.

در ادامه اين نشست، حسن بلخاري، عضو هیات علمی فرهنگستان هنر كه در اين جلسه به عنوان منتقد حضور داشت، گفت: بحث «فلسفه هنر» در جهان فلسفه مطرح است و از زمان گرگياس تا الان نيز مطرح بوده؛ به ويژه در غرب روي اين مساله بحث‌هاي جدي صورت گرفته و در تمام اين بحث‌ها نتيجه اين بوده كه بين فلسفه هنر و زيبايي‌شناسي تمايز وجود دارد، اما متاسفانه در تمدن اسلامي شاهد اين بحث‌ها نبوده‌ايم.

وي گفت: عمده‌ترين مشكل مقاله ارائه شده توسط امامي جمعه، نبود غالب و سيستمي معلوم و واضح است يعني از ابتدا تا انتها نمي‌دانيم كه محقق از چه نظريه و سيستمي استفاده كرده، چرا كه در حوزه هنر اسلامي پنج نظريه كليدي زيبايي‌شناسي وجود دارد كه امامي‌جمعه از هيچ‌يك اين نظريه‌ها بهره ‌نبرده است.

بلخاري در ادامه گفت: نقد اساسي من اين است كه در هيچ‌كدام از آثار ملاصدرا كلمه‌اي تحت عنوان «هنر» نداريم چون هنر يك كلمه پهلوي است و در آثار ملاصدرا از كلمه عربي «صناعت» كه معادل واژه يوناني «تخنه» است، استفاده شده است.

وي با رد اين نظر كه ملاصدرا تنها فيلسوف مسلمان در حوزه فلسفه هنر است، گفت: به نظر من اشتباه است كه اين‌ محقق اين‌قدر تاكيد دارد كه ملاصدرا تنها فیلسوف در عالم اسلام است که هنر را به عنوان صنعت شناخته است چرا كه نظريه فلسفه هنر را در نظريات فارابي، ابن‌سينا و ابوريحان هم مي‌بينيم.

عضو هيات علمي فرهنگستان هنر در پايان گفت: در اين مقاله ايشن بيش از حد به عشق پرداخته شده و در نهايت هم نسبت بين عشق و هنر ناتمام مانده است كه اين از ضعف‌هاي كار به حساب مي‌آيد.

ديگر منتقد اين جلسه حسن كلباسي اشتري بود كه ضمن تائيد سخنان بلخاري، گفت: نبود يك غالب و سيستم مشخص از ضعف‌هاي اوليه مقاله بود. همچنين خالي بودن جاي پيشينه و سابقه كامل از موضوع كه جزو اساسي‌ترين اجزاي تحقيق است، ضعف ديگر اين مقاله به حساب مي‌آيد.

كلباسي اشتري گفت: مشكل ديگر اين مقاله عدم تعريف مفردات بود چرا كه در هيچ‌جاي تحقيق ما تعريفي از بهجت، ‌عشق،‌ حسن،‌ جمال، خيال، وصنايع لطيفه نمي‌بينيم.

عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبائي در بخش ديگر از سخنانش به استفاده نادرست از كلمه «فلسفه هنر» اشاره كرد و گفت: ما مي‌توانيم بيشتر به زيبايي‌شناسي تكيه كنيم تا فلسفه هنر چرا كه فلسفه هنر، يك لفظ جديد است كه از قرن هجدهم به بعد رايج شده است.

در ادامه قاسم كاكايي، دبير جلسه، گفت: مستند نبودن مطالب،‌ فقدان پيشينه و سابقه ‌و استفاده از اغراق جزو مشكلات اساسي اين تحقيق است.

وي گفت: در بسياري از بخش‌ها محقق از كتاب «اشارات» ابن‌سينا استفاده كرده است كه بهتر بود به‌جاي آن از نظريه‌هاي ملاصدرا استفاده مي‌شد. همچنين اين تحقيق از مبادي موضوع شروع مي‌شود اما به غايت و سرانجام نمي‌رسد.

اين جلسه به عنوان آخرين سلسله نشست‌هاي «كرسي‌هاي ترويجي هنر اسلامي» كه وابسته به كرسي‌هاي نظريه‌پردازي در سال جاري برگزار شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها