دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۸۷ - ۱۱:۱۷
رسيدن به جاودانگي؛ ادبيات ايران مي تواند

سياوش جمادي، ماندگاري آثار ادبي همچون هملت را دور بودن از عقيده‌ورزي‌هاي شخصي و خودمحوري دانست و گفت: در ادبيات فارسي هم اگر ما بتوانيم آثاري خلق كنيم كه آزادانه روزگار و روح زمان ما را در قالب شخصيت‌ها بيان كنند، می‌توانيم به جاودانگي برسيم.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، دكتر احمد سميعي گيلاني در دوازدهمين نشست ادب معاصر با موضوع «نشانه تاريخي تك‌گفتار هملت و هستي مدرن»، با معرفي سياوش جمادي به عنوان شخصي كه جامعه ادبي او را به خوبي از رهگذر آثار و سخنراني‌هايش به‌ویژه سخنراني‌های شهر كتاب مي‌شناسد، گفت: نخستين بار از طريق كتاب «سيري در جهان كافكا» كه بهترين اثر تاليفي به زبان فارسي براي شناساندن كافكا است، با سياوش جمادي آشنا شدم. در ايران هيچكس به اندازه جمادي كافكا را نشناخته و معرفي نكرده است.

وي در ادامه براي ورود به موضوع نشست، نقد تورگينف را كه مقايسه‌ای است بين دو شخصيت هملت و دن‌كيشوت، قرائت کرد. 

قرن 19 و دعوای تولستوی و تورگنیف
سپس جمادي پیش از ورود به موضوع سخنراني خود، درباره اين نقد گفت: در قرن نوزدهم در جامعه ادبيات روس دعواي تولستوي و تورگينف همواره معروف بوده است و همانطور كه اين نقد نشان مي‌داد، تورگينف بيش‌تر مدافع دن كيشوت و عليه هملت است؛ البته نه به طور قطعي؛ چرا كه در نتيجه‌گيري نهايي ايستايي و حركت هر دو شخصيت را ضروري می‌داند.

وي افزود: در قرن نوزدهم در روسيه داستايوفسكي كتابي با عنوان «يادداشت‌هاي زيرزميني» می‌نویسد. در اين كتاب شخصيت مرد زيرزميني و تصوري كه او از پيشرفت‌ها، حركت به سوي دوران مدرن، بدبيني و نگاهش به واقعيت‌هاي اطراف مانند جنگ‌ها دارد، بي‌شباهت به شخصيت هملت نيست و موضوع گفتار من بيان همين شباهت‌هاست.

جمادي ادامه داد: هملت در زبان فارسي بارها ترجمه شده؛ اين اثر پر تفسيرترين، پر اجراترين و انديشه‌برانگيزترين تراژدي جهان است.

وجود هملت، مسئله‌ای تاریخی
وي اظهار داشت: مقصود از هستي مدرن آن گونه‌اي از هستی است كه انسان عصر مدرن واجد آن است. در نقد تورگينف، هملت و دن‌كيشوت نماينده دو بخش سرشت و فطرت انسان‌ها هستند و هنگامي كه تورگينف پرسش «هملت چيست» را مطرح می‌کند، در واقع او را از وجه شخصيتي خارج کرده؛ در حالي كه هملت وابسته به آن روزگار و وجودش، مسئله‌ای تاریخی است.

جمادي تصريح كرد: همه ما عقايد شخصي داريم؛ اما افلاطون حقيقت را از عقايد شخصي جدا، و اعلام كرد كه فيلسوف به دنبال عقيده شخصي نيست و آن گزاره‌اي كه بیان مي‌كند، همان چيزي است كه از ادعايش مي‌آيد؛ يعني درباره آنچه هست صحبت مي‌كند، نه آن چيزي كه بايد باشد يا نباشد.

وي اضافه كرد: در قرن نوزدهم ماركس با لحنی بسيار صریح‌تر و مدرن‌‌تر در «ايدئولوژي آلمانی» اعلام كرد اين افكار نيستند كه هستي اجتماعي و اقتصادي را تعيين می‌کنند؛ بلكه اشكال هستي اقتصادي و اجتماعي‌اند كه افكار را تعيين مي‌كنند.

جمادي گفت: تولد شكسپير همزمان با تولد گاليله و در قرن هفدهم، يعني دوران مدرن است؛ و ما در هملت كه خود گونه‌اي از شعر سپيد به شمار می‌آید، صنايع ادبي رو به كمالي را مي‌بينيم. 

هملت؛ زنده، توانمند، جذاب و نمايشي

وي در ادامه تاكيد كرد: در تراژدي هملت، نمايش در نمايش ديده مي‌شود كه اين امر، خود، گونه‌اي برآمده از دوران مدرن است؛ چرا که در عصر مدرن، آرام آرام همه چيز به حيات اجتماعي وابسته مي‌شود. 

جمادي افزود: در نمايشنامه‌اي چون هملت كه تراژدي و حقيقت دو وجه آن محسوب می‌شوند، تكلفی ديده نمي‌شود. البته شكسپير در كل آثارش تكلف را كنار گذاشته و ناپسندی متكلفانه‌نویسی و عبارت‌پردازي و رياكاري را، به شدت با طنز و هجو نشان داده است.

آثار بزرگ ادبي از گزند روزگاران مصونند

وي در بخش دیگری از سخنانش توضيح داد: به عقيده يك مفسر روسي «هملت» زمان‌ناپذير است، همچون حافظ؛ و مردم هر زمان روح خود را در آن اثر مي‌بينند؛ چرا كه هنرمند (چون حافظ و شکسپیر) «فن‌باز» نیست؛ بلكه داراي درك، شناخت و دردي عميق است.

جمادي خاطرنشان كرد: هملت در طليعه دوران مدرن چيزي مي‌گويد كه از روح زمانش بر زبانش جاری مي‌شود؛ جملاتي كه هملت مي‌گويد رسالتي است كه بر دوش انسان است. «من» در اين اثر، «هملت» نيست؛ بلكه نماد انسان مدرن است.

وي تاكيد كرد: انسان مسئوليت به‌سازي را در دنياي مدرن به عهده مي‌گيرد و اين مسئوليت، سبب تمام پيشرفت‌هاي غول‌آسای صنعت و بهداشت شده است. از سوی دیگر، هملت بيانگر وضعيت منفي هستي مدرن و بيان كيفر آزادي مدرنيته است.

هملت؛ محمل بيان انديشه روشنفکر دوران جديد 

جمادي افزود: شخصيت هملت متفكر است؛ اما اين تفكر از ذهنيت خودش بيرون نمی‌رود و در چارچوب همین ذهنیت باقی می‌ماند. اين اثر با داشتن نشانه‌هايي از هستي كه ما در آن زندگي مي‌كنيم، ۴۰۰سال است كه به بزرگ‌ترين تراژدي جهان تبديل شده است.

وي يادآور شد: در پايان هملت با نوعي دلسپردن به تقدير به آرامشي می‌رسد كه با مرگش نمايان‌تر می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط