به گزارش خبرنگار
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خراسان رضوی، چندی پیش خبر کوتاهی مبنی بر «آغاز به کار کافه کتاب قلم در روستای زشک» منتشر شد. اینکه چرا یک کافه کتاب در منطقهای با جمعیت کم و روستایی و ییلاقی آن هم در این شرایط به بهرهبرداری میرسد، ما را بر آن داشت به 20 کیلومتر آنطرفتر مشهد طی مسافت کنیم و سراغ این کافه کتاب برویم که در دل طبیعت و منطقهای که بیشتر گردشگران برای کوهنوردی و یا نهایتا مسافران برای صرف شیشلیک میروند، فعالیت میکند.
روستای «زشک» در امتداد جنوب شرقی رشته کوه بینالود و در سرچشمه دره شاندیز و حدودا در فاصله ۲۰ کیلومتری از شهر مشهد قرار گرفته است. این بخش درواقع در شهر شاندیز و زیر نظر شهرستان طرقبه – شاندیز استان خراسان رضوی قرار دارد. بر اساس سرشماری که توسط مرکز آمار ایران در سال 1385 از روستای زشک در مشهد صورت گرفت، جمعیت این روستای زیبا و بسیار خوش آب و هوا حدود 2000 نفر اعلام شده است. البته درباره جمعیت این روستا نمیتوان اظهار نظر قطعی انجام داد زیرا، جمعیت این روستا در فصل تابستان بهدلیل آب و هوای بسیار مطبوعی که دارد، افزایش پیدا میکند و به حدود 8000 نفر میرسد و در فصول سرد، جمعیت آن کمتر میشود.
این منطقه درواقع برای دوچرخهسواران، طبیعتگردها و کوهنوردان مسیر آشنایی است و برای مسافران و مجاوران که هم برای صرف ناهار بهویژه شیشلیک شاندیز به منطقه سر میزند، اما حالا با ابتکار آقای «سلمان باروح» کافه کتابی نیز در این منطقه راهاندازی شده است؛ نخستین کافهکتاب روستایی کشور.
از تزئینات ساختمانی کارم کشید به کتابفروشی!
در گذشته نهچندان دور رسم بر این بود تا پسران در کنار تحصیل کار کنند و هنری را بیاموزند. «سلمان باروح» متولد 1334 که خانواده فرهنگی و اهل مطالعه داشت نیز در سن 12 سالگی تصمیم گرفت تا در یک کتابفروشی مشغول به کار شود، حضور در مکانی که مملو از کتابهای مختلف بود او را وسوسه میکرد تا در اوقات استراحتش کتابی به دست بگیرد و مشغول مطالعه شود، شبها که به خانه بازمیگشت درباره کتابهایی که خوانده بود، برای پدرش تعریف میکرد. تشویقهای پدر و همراهی او علاقه سلمان به کارش را بیشتر میکرد.
سالها گذشت و سلمان تصمیم گرفت تا کسب و کار خود را راه بیندازد، آن زمان گفته میشد که کار تزئینات ساختمانی درآمد خوبی دارد، به همین منظور مغازهای در چهارراه دکترا مشهد ابتدا اجاره و سپس خریداری کرد و به این شغل مشغول شد اما با گذشت چند سال و دیدن کتابفروشیهای این خیابان و آن محدوده برای او که از کودکی با کتاب بزرگ شده بود نمیگذاشت تا عطش و علاقه خود به کتاب را خاموش کند بنابراین مغازه را از تزئینات ساختمانی به کتابفروشی تغییر داد و نام آن را «قلم» گذاشت.
اکنون 28 سال از زمانی که کتابفروشی قلم در مرکز فرهنگی شهر مشهد دایر شده است، میگذرد و با وجود تمام فراز و نشیبهایی که یک کتابفروش در شغل خود با آن مواجه است؛ آقای «باروح» هیچگاه از تصمیمی که گرفته احساس پشیمانی نکرده است؛ حتی امروز با افتخار از حرفه خود سخن میگوید: «شاید کار فرهنگی درآمد زیادی به همراه نداشته باشد اما عشق و علاقه به این حرفه باعث میشود تا نتوانید از این کار دست بکشید و تلاش خود را برای گسترش کارهای فرهنگی با تشویق سایر افراد جامعه و همچنین ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی انجام دهید.»
فقط کتابفروشی؛ لوازمالتحریر ممنوع
در کتابفروشی «قلم» که هر روز از ساعت 9:30 تا 13:30 و 17 تا 22 و روزهای تعطیل نیز تمام وقت پذیرای علاقمندان است، کتابهای بسیاری از حوزهها اعم از فلسفه، تاریخ، روانشناسی، ادبیات، رمان، تربیتی و ... وجود دارد اما این مکان صرفا یک کتابفروشی است و با وجود مشکلاتی که در سالهای اخیر کتابفروشان داشتهاند، «باروح» هیچگاه تصمیم نگرفته تا با اضافه کردن لوازمالتحریر بخواهد این مشکلات را برطرف کند و جبرانی برای کاهش فروش و درآمد خود داشته باشد.
وی عنوان میکند: بسیاری از کتابفروشیها بهدلیل گرانی کاغذ و همچنین تورم موجود در جامعه که منجر به حذف خرید سبد فرهنگی مانند کتاب میشود تصمیم گرفتند تا لوازمالتحریر را در مغازههای خود جای دهند برخی دیگر نیز با اضافه کردن عروسکهای کوچک و تزئینات مختلف شکل و شمایل کتابفروشی خود را تغییر دادند؛ به طوری که در آنها کتاب به حاشیه رانده شد.
مدیر کتابفروشی قلم اضافه میکند: مشکلات برای من نیز وجود داشت اما با وجودی که برخی از دوستان و آشنایان پیشنهاد فروش لوازم التحریر در مغازه را میدادند، هیچ وقت دلم رضایت نمیداد تا بخواهم کتابفروشی را با فروش سایر محصولات ترکیب کنم، به نظر من حال و هوای کتابفروشی به همان قفسههای کتابش و به مخاطبی است که با دیدن این فضا از نظر بصری نیز لذت میبرد.
نخستین کتابفروشی روستایی کشور
«باروح» همواره تلاش کرده با حمایت از افراد کتابخوان آنها را دعوت به مطالعه کند و در طی سالها مخاطبان ثابتی نیز دارد. حالا که چهار ماهی از تصمیم بزرگی که گرفته میگذرد، او پا را از یک کتابفروشی فراتر گذاشته و در یکی از مناطق گردشگری اطراف مشهد به نام «زشک» کافه کتابی را هم دایر کرده است.
کافه کتاب قلم واقع در زشک، مکانی که بیشتر جنبه تفریحی دارد؛ فضای کوچکی که با چیدمان سنتی و نیمکتهای چوبی کتابهای مختلف را در دسترس مخاطبان قرار میدهد تا با فراغ بال در کنار صرف یک نوشیدنی ساعتی را به مطالعه بپردازند.
«باروح» با اشاره به اینکه فضای این کافه کتاب 100 مترمربع است، عنوان میکند: هدف اصلی من از برپایی این کافه کتاب در منطقه روستایی و گردشگری در ابتدا ایجاد مکانی بود که مخاطب بتواند راحت در فضایی به دور از دود و سر و صدای زندگی ماشینی به مطالعه بپردازد و در ادامه نیز میخواستم بهنوعی نشان دهم که میتوان در روستاها و مناطق گردشگری کشور که میزبان مسافران زیادی به ویژه در ایام تعطیلات هستند، کافه کتاب یا کتابفروشی دایر کرد.
کتاب در کشور ما غریب است
وی با تاکید بر اینکه متاسفانه کتاب در کشور ما بسیار غریب واقع شده است، اظهار میکند: در سالهای اخیر تیراژ کتابهای مختلف کاهش یافته و بسیاری از علاقمندان به مطالعه دیگر نمیتوانند کتابهای مورد علاقه خود را خریداری کنند؛ پس ما فعالان فرهنگی میتوانیم با دایر کردن چنین مکانهایی هم برای ناشران و هم علاقمندان بستری برای فعالیت و مطالعه فراهم کنیم.
مدیر کافه کتاب قلم زشک از زمان دایر کردن این کافه به این روستا نقل مکان کرده و مدیریت کتابفروشی قلم در چهارراه دکترا را به پسرش سپرده است، او که به علاقمندان ساکن زشک کتاب به صورت رایگان امانت میدهد، عنوان میکند: باید از سن کم مطالعه را به کودکان خود بیاموزیم تا 20 سال بعد شاهد قشری باسواد نهتنها دانشگاهی بلکه آگاه به موضوعات مختلف با راهنمایی کتابها باشیم.
وی در پایان با اشاره به خاطرهای از برپایی این کافه یادآور میشود: شاید مدت زمان زیادی از افتتاح این کافه کتاب نگذشته باشد اما در همین مدت کوتاه مراجعهکنندگان بسیاری داشتهام و حتی مسافرانی که از استانهای اصفهان و کردستان این مکان را میدیدند در ابتدا تعجب کرده بودند اما در ادامه میگفتند که این ایده را باید برای شهر خود ببرند و شنیدن همین حرفها مایه دلگرمی برای تصمیمی است که گرفتهام.
فعالیتهای باروح در زمینه کتاب و دایر کردن کافه کتاب زشک که ایدهای خلاقانه و جدید بود باعث شد تا در هفته کتاب و کتابخوانی سال جاری فرماندارشهرستان طرقبه و شاندیز به همراه جمعی از مسئولان با حضور در این مکان از او تقدیر کنند.