سه‌شنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۹ - ۰۸:۳۶
مطالعه زنان؛ حریم خصوصی یا مفر رهایی؟/ ۸۰ درصد مصرف فرهنگی با مردانگی گره می‌خورد

جنسیت یکی از مهم‌ترین و حتی شاید مهم‌ترین عامل در هویت دهی به افراد است. اما آیا در عادات فرهنگی از جمله مطالعه هم می‌توانیم جنسیت را دخیل بدانیم؟ در زمانه‌ای که شبکه‌های اجتماعی در حال از بین بردن مرزهای زمان و مکان هستند، آیا همچنان کالاهای فرهنگی مشتریان جنسیتی دارند؟

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) پردیس سیاسی: «زنان زن متولد نمی‌شوند، بلکه زن ساخته می‌شوند!» این جمله شاید یکی از مشهورترین عبارات در نظریه‌های اجتماعی مبتنی بر جنسیت باشد، این که خصوصیات برآمده از جنسیت تا چه حد طبیعی و تا چه حد محصول اجتماع است، پرسشی است که در ابعاد مختلف می‌توان به آن پاسخ داد، اما آنچه مشخص است این است که جنسیت یکی از مهم‌ترین و حتی شاید مهم‌ترین عامل در هویت دهی به افراد است. امروزه حتی پیش از تولد، نوزادان پسر و دختر را با رنگ‌های مشخص از هم تفکیک می‌کنند و مصرف‌ کالاهای مختلف بر اساس جنسیت تثبیت و پذیرفته شده‌اند. اما آیا در عادات فرهنگی از جمله مطالعه هم می‌توانیم جنسیت را دخیل بدانیم؟ در زمانه‌ای که شبکه‌های اجتماعی در حال از بین بردن مرزهای زمان و مکان هستند، آیا همچنان کالاهای فرهنگی مشتریان جنسیتی دارند؟

مردان مصرف‌کنندگان غالب کالاهای فرهنگی
برای پاسخ دادن به این پرسش در اولین قدم شاید بد نباشد به پیمایش ملی مصرف کالاهای فرهنگی در کشور نگاهی بیاندازیم. پیمایشی که تا به حال در سه دوره برگزار شده است و اطلاعات موج سوم آن سال گذشته با فاصله 16 ساله از موج دوم منتشر شد. عباس کاظمی استاد مطالعات فرهنگی در نشست «نقد و بررسی یافته‌های موج سوم طرح ملی مصرف کالاهای فرهنگی» در مورد یافته‌های این طرح و نحوه حضور زنان در آن این طور توضیح می‌دهد: «مصرف فرهنگی در ایران ۴ آیتم مهم دارد، اول اینکه مصرف فرهنگی امری طبقاتی و بیشتر مردانه است، از سوی دیگر خانواده محور است و جماعت‌گرا. مصرف فرهنگی طبقاتی‌ست بدین معنی که طبقات بالا با سطح سواد بالا، سرمایه اقتصادی بالا و متعلق به پایگاه‌های اجتماعی بالا بیشترین مصرف فرهنگی را دارند به جز موارد خیلی کم، طبقات پایین تقریبا کمترین بهره را از مصرف کالاهای فرهنگی دارند. همچنین مصرف فرهنگی غالبا مردانه است. یعنی ۸۰ درصد مصرف فرهنگی با مردانگی گره خورده است یعنی مردان بیشترین مصرف را دارند به جز دو شکل از مصرف، که زنان جلوتر هستند. یکی از آنها، مربوط به زنان طبقات بالا و تحصیلات بالاست و دیگری زنان طبقات پایین و تحصیلات پایین. الگوی زنانه مصرف در گروه اول همانجایی‌ست که الگوی مصرف آن در جامعه پایین است. ازجمله تئاتر و سینما اما زنان در بدترین نوع مصرف فرهنگی نیز پیش‌قدم هستند که این متعلق به گروه دوم است. به‌طور خاص در تماشای تلویزیون و تماشای ماهواره و فیلم‌های ترکی و در شبکه‌های ایرانی نیز، شبکه آی‌فیلم را بیشتر تماشا می‌کنند. این هم خبر خوب و هم خبر بد از جامعه زنان است.»

آنچه در این داده‌ها برای ما قابل تامل است، سهم عمده مردان از مصرف کالاهای فرهنگی از جمله کتاب است و از طرف دیگر اینکه زنان در کالاهای فرهنگی بیشتر به سریال‌های آبکی و داستان‌های عاشقانه گرایش دارند. اما این که دلیل اقبال زنان به محتواهایی از این دست چیست، در مطالعات فمنیستی رسانه پرسشی سابقه‌دار است.

زنان، مطالعه و حریم شخصی
برای مثال جانیس رادوی یکی از نظریه‌پردزان مطالعات فرهنگی در سال 1984 در کتابی با عنوان «قرائت داستان‌های عاشقانه» به این پرسش پاسخ می‌دهد که چرا زنان تمایل بیشتری به خواندن داستان‌های رمانتیک و عاشقانه دارند. او این کتاب را بر اساس تحقیقی که در مورد 42 خواننده داستان‌های عاشقانه که اکثرشان متاهل و صاحب فرزند بودند نوشت و معتقد بود که عمل کتاب خواندن برای زنان به نوعی ایجاد حریم خصوصی است و آن‌ها از طریق آن نوعی لذت اتیوپیایی را تجربه می‌کنند. «رادوی معنای «عمل خواندن» را که فضا و زمان خصوصی را به وجود می‌آورد که از مزاحمت‌های شوهر و کارهای خانه عاری است از معنای «متن» تفکیک می‌کند. بنابراین ویژگی خصوصی عمل خواندن مهم است؛ این زنان از خواندن داستان‌های عاشقانه لذت می‌برند، چون به آن‌ها امکان می‌دهد که قلمروی خصوصی بنا نهند که در آن موقتا از خواست‌های تحمیلی زندگی خانگی رها باشند.»(نظریه‌های رسانه، سید محمد مهدی زاده، 158، 1389)

همانطور که می‌بینیم مطابق با این دیدگاه، نفس عمل مطالعه برای زنان، فارغ از این که این با چه محتوایی باشد، کارکرد پیدا می‌کند. زنان با مطالعه یک حریم شخصی در فضای خانه ایجاد می‌کنند، حریمی که تنها به خود شخص تعلق دارد و علاوه بر این، غرق شدن در این داستان‌ها برای زنان فرصتی است برای همذات پنداری از نداشته‌های زندگی شخصی‌شان. این دیدگاه البته موافقان و مخالفان خود را دارد اما مهم این است که دیدگاه‌های افرادی چون رادوی تلاشی بوده در جهت کشف فهم زنانه از متن و جلوگیری از کلیشه سازی‌هایی که هر آنچه مخاطب زنانه دارد، را سطحی تفسیر می‌کنند.

خانواده و عادت مطالعه در زنان
اما این موضوع در ایران به چه شکل است؟ عالیه شکربیگی جامعه شناس و استاد دانشگاه معتقد است که در نهاد خانواده و آموزش ایران برای مطالعه زنان تعریفی نشده و این که چرا اغلب مصرف فرهنگی از جمله مطالعه در دست مردان است، ریشه‌ای تاریخی دارد او در این زمینه به ایبنا می‌گوید: «به لحاظ ریشه تاریخی زنان در نهاد خانواده جنس دوم محسوب می‌شدند و در آن ساختاری که وجود داشت، زنان باید یک همسر خوب و مادر خوب و ستونی برای پاسخ مطالبه همه اعضای خانواده می‌بودند. در آن سیر تاریخی مطالعه کردن در زنان ما جای چندانی نداشته است، مگر این که به ندرت افرادی مانند پروین اعتصمامی یا بی بی استر آبادی و ... در بستر خانواده‌ای همراه رشد می‌کردند اما فرهنگ غالب برای زنان چنین حقی قائل نبود. لذا زنان عادت به مطالعه کردن را در خدمت و در حضور مردان می‌دانستند و به عبارتی زنان باید بسترهایی را فراهم می‌کردند و آرامشی را ایجاد می‌کردند که مردان بتوانند مطالعه کنند. در مقابل همیشه از زنان ما خواسته شده است که زیبا باشند و به خود برسند و بیشترین مطالبه‌ای که هم در نهاد خانواده و هم جامعه از آن‌ها خواسته شده، این است که زیبا باشند و مدیریت بدن در معنای عام داشته باشند.»

اقتصاد یا فرهنگ؟
به اعتقاد شکربیگی، تغییرات تکنولوژیک در سال‌های اخیر و افزایش زنان تحصیل‌کرده تا حد زیادی این معادله را تغییر داده است، اما همچنان برای زنان فرهنگ و آگاهی مطالبه اصلی نیست او انگیزه اقتصادی را عامل تحصیل عمده زنان می‌داند و توضیح می‌دهد: «اکنون به دلیل امکاناتی که تکنولوژی ایجاد کرده، زنان خیلی هوشیارانه توانسته‌اند از مرحله تحقیر شدگی تاریخی گذر کرده و به طور آگاهانه در بستر آموزش رشد کنند و وارد دانشگاه‌ها و ساختار فرهنگی شوند. بسیار در تعاملات روزمره می‌شنویم که به زنان می‌گویند سعی کنید کار کنید و دستتان در جیب خودتان باشد، تا نیازی نداشته باشید، چرا که آن نسلی که دارد این نسل را تربیت می‌کند، از زنانی تشکیل شده که به لحاظ تاریخی صدمات زیادی از ابعاد مختلف دیده‌اند. ولی تشویق به تحصیل از طرف این نسل به معنای کسب و آگاهی دانایی نیست چرا که بیشتر دید اقتصادی در پشت ماجرا است، نه فرهنگی. یعنی رفتن به دانشگاه نه برای کسب آگاهی از شرایط اجتماعی و سیاسی که برای کسب شغل و درآمد بوده است.»

تکثر مخاطبان زن 
همانطور که می‌بینیم عادات مطالعه در زنان موضوعی است گسترده که بی شک در یک گزارش یا با یک دید نمی‌توان به همه ابعاد آن پرداخت اما مسلما با گسترش تکنولوژی و در دنیای متکثر امروز، ما با یک گروه از مخاطبان زن مواجه نیستیم، همانطور که اکثر فروشندگان کتابی که به پای صحبتشان نشستم نیز تاکید می‌کردند، مشتریان زن آن‌ها، مخاطب طیف گسترده‌ای از موضوعات هستند، از رمان‌ها و اثرهای ادبی مهم و عامیانه تا کتاب‌های روانشناسی که به شکل مشخص به جنسیت آن‌ها بر می‌گردد، از کتاب‌های دینی تا کتاب‌های مربوط به روانشناسی و تربیت فرزندان. اما فارغ از این موضوعات آن‌ها تاکید می‌کردند که مشتریان زن هر روز تعدادشان بیشتر می‌شود و بسیاری از دختران نوجوان، مشتریان پر و پا قرص کتاب فروشی‌ها شده‌اند.
 

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سادات ۱۹:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۱
    باسلام متاسفانه خودزنان جامعه ایرانی خودشان را تحقیر کرده و دست کم میگیرند از زنان تحصیل کرده و اساتید دانشگاه تا زنان عامه دایم در حال جدل کردن در ابراز وجود در مقابل مردان هستند و مرتب می گویندکه در طول تاریخ ماراچنان کردندن و بهمان وهمواره می خواهند به دیگران بفهمانند که ما کمتر از مردان نیستیم و هنوز در اوهام گذشته به سر میبرند متاسفانه عدم علاقه به مطالعه و تفکر که خاص زنان نیست ودرکل جامعه رواج دارد را تقصیر تقی و نقی و زمانه وحکومت و دولت ومردان و غیره انداخته نه چنین نیست فقط یک عامل وجود دارد وآن این است که تفکر کردن وعلم آموزی فی نفسه سخت است ومامردمانی تنبل آری چرا میگویند یک ساعت کارفکری برابر با چندین ساعت کار یدی است اگر درست فکر کنیم به معایب خود پی برده ومجبور به رفع آنها میشویم ودست کشیدن از عادات وخوی هایی که باآنها بزرگ شده ایم وپای بر نفس اماره نهادن هم بسیار سخت است پس یا مطالعه نمی کنیم و یا فقط آنچه باب طبع ماست می خوانیم و بدان عمل کرده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها