كتاب شجرهالملوك حلقه مفقوده در تاريخ سيستان است كه اطلاعاتي در اختيار ما قرار ميدهد و روشن کننده بسياري ابهامات و برداشتهاي نادرست از تاريخ سيستان است.
وي كه شب گذشته در مركز پژوهشي ميراث مكتوب سخن ميگفت، افزود: ملوک سيستان از چنان اهميتي برخوردار بوده که به گواهي تاريخ، بدون داشتن لشکر منظم همواره گوشهاي از مرزهاي ايران را نگهباني کردهاند، اينها حتما حكومتهاي مردمي و سنت عياران بوده و به شيوه جنگهاي منظم و پارتيزاني با دشمن برخورد ميكردند.
محمدي خاطرنشان كرد: ملوک سيستان حکومتهاي مردمي بوده و سنت عياران نيز تا همين اواخر وجود داشته و حال به شکل ديگري جلوه ميكند.
وي افزود: از جمله آداب اين ملوک اصرار بر وصلت با خود و سلاطين است، سنتي که هم اکنون نيز در ميان عدهاي از مردم به خصوص در پاکستان وجود دارد.
اين سيستانشناس يادآور شد: تمامي تحقيقاتي که درباره سيستان شده يا از سوي عالمان و فاضلاني بوده که عليرغم دانش فراوان تجربهاي از سيستان نداشتهاند به عنوان مثال گياه معروف کَرته را گَزَنه خواندهاند و يا تحقيق در اين وادي از سوي افرادي از منطقه سيستان صورت گرفته که علم و دانش کافي نداشته و تنها بر محور خودشيفتگي يا کسب شهرت کار کردهاند.
وي افزود: مصحح اين كتاب، عالم، فاضل و هم بومي سرزمين سيستان بوده و بنابراين تنها در چنين شرايطي است که ميتوان از عهده تصحيح اين متن که بينهايت تحت تأثير تلفظ سيستاني است برآمد؛ تلفظ و لهجهاي که بدون در نظر گرفتن آن بسياري از ابيات فاقد وزن و قافيه فهم ميشود.
به باور اين سيستانشناس، کتاب شجرهالملوک قسمتهايي محذوف دارد که اين مسأله با نگاه بر پرسشهاي موضوعي در موضوعي واحد در اين اثر قابل فهم است. همچنين مطالعه اين کتاب چالشهايي پديد ميآورد.
محمدي يادآور شد: در شجرهالملوك از اقوامي كه حضور موثري دارند مانند سربنديها نام نميبرد ولي از افراد كهن مانند نخعيها نام ميبرد و نشان ميدهد كه درگيري و ناراحتي در بين اين دو قوم همچنان وجود داشته است.
وي افزود: در کتاب شجرهالملوک و احياءالملوک، با اختلاف زماني 20 ساله در يکي از جارونک و در ديگري از چاردانگ سخن به ميان آمده که هر دو حکايت از يک مكان و روايات يکساني را نقل ميکنند.
محمدي يادآور شد: بايد در لهجه اشعار شجرهالملوک بيشتر كار شود و اميدواريم كه در آينده پژوهشگراني بر اين مسأله فعاليت كنند.
کتاب شجرهالملوك اثري نفيس در تاريخ سيستان از نخستين دهه حکومت قاجاري است که شاعران آن، تاريخ اين ديار را از دير زمان تا روزگار خويش به شعر بيان کردهاند.
مصحح در اين كتاب، از سنت تاريخنويسي ملوک نيمروز سخن گفته و کتاب حاضر را حلقهاي از حلقههاي سنت تاريخنويسي مزبور دانسته و در اين باره شرح و بسطي در مقدمه داده است. از سوي ديگر، وي با تقسيم تواريخ سيستان با نگاهي از مرکزيت و محلي بر آن نگريسته است. به اعتقاد وي، هرچه مورخان مرکزي به مسائل سيستان به صورت حاشيهاي نگاه کردهاند، مورخان سيستاني مسأله را دروني ديده و بر اساس سنت تاريخنويسي خود تحولات آن را دنبال کردهاند.
مصحح فهرستي از اين نوشتهها را در مقدمه و تحليل مختصري از آنها را ارائه داده كه يکي از مهمترينشان، احياء الملوک از ملک شاه حسين است.
كتاب شجرهالملوک از دهه نخست حکومت قاجاري و تاريخ سيستان ميان سالهاي 1206 – 1221 سروده شده و تاريخ سيستان را از دير زمان تا روزگار خود به زبان شعر بيان کرده است.
نظر شما