دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۸
گام‌های ارزنده یعقوب لیث، سرچشمه نگارش کتاب‌های تاریخی شد

غلامرضا عمرانی گفت: «استقلال سیاسی» و «استقلال زبانی»دو گام ارزنده‌‌ای بود که یعقوب لیث برداشت و سرچشمه‌ گام‌های بزرگ بعدی شد که دانشمندان و نویسندگانِ آن خطه برداشتند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست «میراث فرهنگی سیستان» از سوی انجمن ایران‌شناسی با حضور غلامرضا عمرانی و محمود جعفری‌دهقی در تالار کمال دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد.
 
غلامرضا عمرانی، سیستان‌پژوه در ابتدای سخنانش گفت: سیستان سرزمین عزیزی است که باید آن را قدر شناخت و ارج نهاد؛ قدر و ارج این سرزمین به پیشینه‌ غنی آن برمی‌گردد که هم جایگاه رویداد بزرگ‌ترین حماسه‌ جهان است و هم خاستگاه زبان پارسی و هم خاستگاه سردار بزرگ ایران، یعقوب لیث صفاری که دو گوهر ارجمند «استقلال سیاسی» و «استقلال زبانی» را به ایران بزرگ و سرافراز هدیه کرد.

وی افزود: این دو گام ارزنده‌ای که یعقوب لیث برداشت، سرچشمه‌ گام‌های بزرگ بعدی شد که دانشمندان و نویسندگانِ آن خطه برداشتند و شمار بزرگ نویسندگان و آثار آنان در قرن‌های چهارم تا ششم هجری و رواج کتاب‌‌های ارزنده‌ آنان در جغرافیایی گسترده از هند تا مصر گواه راستین این مدعاست.

این سیستان‌پژوه ادامه داد: اما این سرزمین بزرگ همواره در معرض چشم‌داشت بیگانگان و انیرانیان بود و چشمان ناپاک آنان دوخته بدین جایگاه ارجمند تا هر کدام بخشی از آن را به یغما برند. و چنین شد تا این سرزمین شکوهمند که افزون بر نشر گوهر دانش، به برکت دو آفریده‌ اهورامزدای بزرگ، یعنی هیرمند و هامون به انبار غله‌ آسیا شهرت داشت و از کران تا کران جهان آن روز، از هند تا دروازه‌های اصفهان و ری کشیده شده‌ بود.

وی افزود: این سرزمین در درازنای تاریخ آماج ترک‌تازی‌های گاه و بیگاه بیگانگانی همچون چنگیز و تیمور و اسلاف و اخلاف آنان قرار گیرد و از هزاران کیلومتر مربع مساحت، در قرن نوزده به بیست هزار کیلومتر مربع و از آن پس مطابق معاهده‌ گلدسمیت و مک‌ماهون در دوران قاجار به پنج هزار کیلومتر مربع تقلیل یابد و تمامی منابع ثروت و قدرت و شوکت و حاصل‌خیزی آن به یغما برود. شهرهای کوچک و بزرگ آن نیز یکی پس از دیگری یا به ویرانه بدل یا به تمامی از مادر میهن جدا شود.

عمرانی بیان کرد: گرچه فرزندان این سرزمین هنوز به تلاش پی‌گیر و خستگی‌ناپذیر خویش برای آبادانی و تجدید مجد و شوکت گذشته ادامه می‌دهند، سوگ‌مندانه باید گفت که چرخه‌های پی‌درپی و بنیان‌برانداز سیل و خشکسالی که مانند دو تیغه‌ به‌ظاهر متضاد قیچی در یک سویه مشترک هستند و آن بریدن واپسین رمق‌های مردم سیستان و سرزمین نیک اهورامزداست، در این سال‌ها از پی هم شتافتند و بقیه‌السیف مردم سختکوش سیستان را نیز دستخوش آوارگی گرد جهان کردند.

وی افزود: اما خوشبختانه این تمام قضیه نیست؛ نسل امروز این مردم که همه‌ توطئه‌ها را دیده یا شنیده و خوانده‌ یا خود تجربه کرده و از سر گذرانده، اکنون کمر همت بسته‌ است تا به مدد سختکوشی در سایه‌ آگاهی، سربلندی سیستان را وجهه‌ همت خویش سازد و این بار با برافراشتن پرچم فرهنگ و دانش سرفرازی گذشته را بازیابد.

عمرانی ادامه داد: شاهد این مدعا نهضت اخیر نسل آگاه و تحصیل‌کرده‌ سیستان است که پرچم فرهنگ و علم را برافراشته و در سایه‌ درخت بالنده‌ دانش می‌کوشد خلأ این سال‌های تباه را جبران کند و حاصل آن چاپ نزدیک به هشتصد عنوان کتاب است که در همین سی‌ و چهل ساله به جامعه‌ پویای ایران پیشکش کرده‌ است و با سخت‌کوشی هرچه بیشتر سعی دارد افسانه‌ زایش و بالش ققنوس را پس از سوختن و نابود شدن احیا کند.



سپس محمود جعفری‌دهقی، رییس انجمن ایران‌شناسی و استاد دانشگاه تهران درباره سیستان و اهمیت آن در تاریخ و فرهنگ و حماسه ایرانی اشاره کرد و گفت نام سیستان به اشکال درنگیانا / درنگستان: مندرج در متون یونانی؛ سکستان / سجستان: منسوب به قوم سکا؛ زرنگ / زرنج: مندرج در کتیبه های فارسی باستان و زاولستان / زابلستان / زابل آمده است.

وی افزود: بنابر تاریخ سیستان در اساطیر ایرانی گرشاسب بناکننده سیستان بوده است. سیستان همچنین یازدهمین سرزمین نیک آفریده اهورامزدا به شمار رفته است (اوستا). سیستان خاستگاه کیانیان بوده است. افراسیاب تورانی بانی سیستان بوده است. متون پهلوی جاماسب آسانا. آتشکده کرکویه را او بنا نهاده است. این آتشکده جایگاه نیایش گرشاسب بوده است. سرود آتشکده کرکویه از سرودهای بسیار جذاب اوایل دوره اسلامی است.

این سرود یادآور شعرهای باستانی ایران است:
«فرخته بادا روش
خنیده گرشسب هوش 
همی پرست از جوش
انوش کن می انوش
دوست بذ اگوش 
به افرین نه گوش 
همیشه نیکی کوش 
که دی گذشت و دوش
افروخته بادا زوی او (گرشاسب)
نامی بادا جان گرشاسب 
که همواره پرجنب و جوش است 
می جاودانی را نوش کن 
دوست را به آغوش گیر 
به دعا و آفرین گوش دار!
همواره به نیکی بکوش!
که آنچه گذشت گذشته است (فرصت غنیمت شمار)»

رییس انجمن ایران‌شناسی افزود: آتشکده کرکویه در شهر هیرمند بنای عصر ساسانی است. دریاچه هامون که کیانسه یا وروکشه و یا زره نیز خوانده شده از اماکن مقدس در ادیان ایرانی به شمار می‌رود. در واقع فر کیانی در این دریاچه بوده و از آن برخاسته است. رود هیرمند به این دریاچه می‌ریزد. و هوشیدر، هوشیدرماه و سوشیانس از آب تنی دوشیزه‌ای در این دریاچه و آبستن شدن او متولد می‌شوند.

جعفری‌دهقی افزود: کوه خواجه نزد زردشتیان، مسیحیان و مسلمانان مقدس به شمار می‌رود. در اطراف آن آثاری از عصر اشکانی و ساسانی وجود دارد: مجموعه کاخ‌ها، قلعه کک کهزاد، چهل دختر و... همچنین دهانه غلامان شهری است که از عصر هخامنشی به جای مانده است.

این استاد دانشگاه تهران درباره زبان‌ها و گویش‌های سیستان گفت: زبان سیستانی از شاخه ایرانی نو غربی است. زبان سیستانی در منطقه وسیعی از افغانستان، خراسان، زابل، نیمروز، نهبندان، زهک و هیرمند تکلم می‌شود شامل گونه‌های زرگری، ادبی، سیدی و عربی است. گویش سیستانی با تاجیکی نزدیک است. غلامرضا عمرانی در باب گویش سیستانی تحقیق کرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها