پنجشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۰
میرمحمدصادق:‌ منابع نادرست به عنوان منابع تاریخی دست اول به مردم ارائه نشوند

معاون فرهنگی موسسه خانه کتاب گفت: باید به صورت علمی دست به تولید محتوای تاریخی بزنیم تا منابع نادرست به عنوان منابع تاریخی دست اول به مردم ارائه نشوند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست «سواد تاریخی و تاریخ برای مردم» عصر روز چهارشنبه بیست ودوم آبان ماه به مناسبت روز ترویج علم در سرای اهل قلم برگزار شد.
 
زهیر صیامیان گرجی (عضو گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی) در این نشست طی سخنانی گفت: یکی از موضوعات مطروحه در حوزه علم تاریخ بحث سواد تاریخی است و ما می‌خواهیم در این نشست‌ها نسبت علم به معنای دانشگاهی آن را با تاریخ مشخص کنیم، هم برای خودمان و هم برای جامعه. فهم عبارت سواد تاریخی به نظر ساده است و احتمالا برای همه ما در چارچوب آموزش و تعلیم و تعلم تعریف می‌شود. اما در زمانه‌ای که مفهوم سواد به معنای کلاسیک آن هم دچار دگرگونی شده و سواد داشتن معانی متفاوتی و متنوعی دارد سواد تاریخی هم معنای ساده‌ای نخواهد داشت. نهادهای مختلفی استانداردهای مقوله سواد را تعیین می‌کنند و درباره سواد تاریخی این تعریف مشخصا در دوره پسادانشگاهی تعریف شده است.
 
او ادامه داد: امروز ورود فناوری‌ها و تکنولوژی‌های مجازی و آغاز عصر ارتباطات باعث شده عملا حذف اینترنت به لحاظ سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ناممکن باشد و ما اگر هم بحث و نقدی می‌کنیم به معنای نفی آن نیست اما باید قبول کنیم متاثر از این تغییرات مفهوم سواد نیز تغییر کرده است. سواد به معنای امروزی معنای تجزیه و تحلیل با استفاده از آموخته‌ها و دانش‌هاست. آیا افراد جامعه ما وقتی آموزش می‌بینند توانایی داشتن تفکر انتقادی و تجزیه و تحلیل پدیده‌های اجتماعی و سیاسی و حتی عاطفی و روزمره خود را به واسطه این دانش‌ها نیز پیدا می‌کنند؟ در عصر فضای مجازی ما به ساحت کاربرد آموخته‌ها وارد شده‌ایم و سواد از سطح وارد کردن دیتا و اطلاعات به ذهن و حافظه فاصله گرفته و آنچه اهمیت دارد نحوه استفاده از این اطلاعات در تجزیه و تحلیل است. این موضوع نیازمند نوع دیگری از آموزش و فرایند یادگیری است.
 
صیامیان گرجی تاکید کرد: درواقع امروز منظور از سواد ثبت نوعی رفتار پایدار در یک شخصیت است و آنچه اهمیت دارد نه آموخته‌ها که رابطه این آموخته‌ها با عمل است. شاید در علوم طبیعی و فنی و تجربی به واسطه نوع آموخته‌ها درک چنین موضوعی سخت نباشد اما در حوزه علوم انسانی و تاریخ چگونه می‌توان از آموزش برای تربیت مناسب افزاد با منزلت اجتماعی درست و به عنوان یک شهروند مسئول استفاده کرد؟ علم تاریخ درواقع علمی برای مردم است و نیازمند یک آموزش غیررسمی و عمومی است. منظور از مردم هم فراتر از ملت و گروه‌های اجتماعی و شهروندان یک حوزه سیاسی خاص با تکالیف و حقوق خاص است.
 
این استاد تاریخ متذکر شد: اصلا علم برای مردم چگونه تعریف می‌شود؟ آیا می‌توانیم علم را محدود در تعاملات خانوادگی و اجتماعی ببینیم؟ سواد عمومی یعنی چه؟ مثلا در حوزه تاریخ چه چیزی باید درباره گذشته به جامعه و مردم آموخته شود و آن‌ها این اطلاعات از گذشته را چگونه باید برای تجزیه و تحلیل تجربه‌های روز خود استفاده کنند؟ اصلا رابطه گذشته و زندگی روزمره چیست؟ هر جامعه‌ای یک ادراک عمومی از تاریخ و یک روایت مشخص از گذشته دارد. هدف آموزش ملی تاریخ تربیت شهروندان ایرانی است اما در عرصه عمومی آموزش تاریخ باید چه نتایجی به دنبال داشته باشد؟ گذشته واقعا چند معنایی فهمیده می‌شود و دلالت‌های معنایی مختلفی روی شناخت از گذشته تاثیر دارند. یکی از معنایی که در زبان شناسی از گذشته فهمیده می‌شود چیزی است که گذشته و از دسترس فیزیکی ما خارج شده و باید از آن درگذریم.
 
او ادامه داد: مدام می‌گویند مردم ما حافظه تاریخی ندارند. اما این مسئله به نوع درک ما از زمان برمی‌گردد که زمان را نه امری ممتد و پایدار که پدیده‌ای منفصل از هم می‌بینیم. انگار اصلا گذشته برای مردم ما خیلی مهم نیست که آن را به خاطر بسپارند و روی آن تمرکز کنند. همین نوع نگاه گذشته محور به تاریخ یعنی فراموشی تاریخی. سواد تاریخی یعنی اگر قرار درگیر گذشته باشیم بدانیم که چه چیزی از گذشته را باید در ذهن و حافظه ما باقی بماند تا تجربه تاریخی درستی داشته باشیم و بتوانیم از آن برای تجزیه و تحلیل استفاده کنیم. مسئله دیگر این است که اساسا نوع رویکرد ما به موضوعات تاریخی و گذشته محور باید چگونه باشد که با زندگی روزمره نیز ارتباط پیدا کند یا به نوعی از تجزیه و تحلیل آن برای زندگی امروز هم بهره ببریم.
 
صیامیان گرجی سپس در همین باره اضافه کرد: پس باید ببینیم چه چیزی باید برای مردم مهم باشد؟ موضوع مهم در نوع برخورد با گذشته انتخاب است و اینکه بالاخره هرکسی عینک خودش را برای دیدن و بررسی گذشته می‌زند. آیا تاریخ برای مردم به همان شیوه تاریخ ملی که در رسانه‌های رسمی و غیر رسمی روایت می‌شود است؟ واقعیت این است که رابطه زندگی روزمره با سواد و علم قطع شده و زندگی را نه دانش که به اصطلاح امروزی زرنگی می‌گرداند. این یعنی ما دچار یک اختلال کارکردی شده‌ایم. حتی ارتباطات ما مجازی شده و دیگر به چیزها به صورت عینی و فیزیکی دسترسی نداریم و حتی به واسطه فضای مجازی است که با جهان عینی بیرونی در ارتباط هستیم. پس باید بین سواد تاریخی و زندگی روزمره با همین فضای مجازی ارتباط برقرار کنیم. البته در این میان آسیب‌هایی که انتشار دیتای غلط وارد می‌کند را هم نباید فراموش کنیم و باید ببینیم تولید و عرضه محتوای درست علم تاریخ در فضای مجازی چگونه باید باشد؟ آیا فرم ارائه ما باید تغییر کند تا محتوا هم باید دگرگون شود؟
 
استاد دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: تاریخ را اگر بشنویم بهتر در یادمان می‌ماند یا اگر بخوانیم؟ باید ببینیم برای مواجهه با گذشته کدام وقایع و اتفاقات تاریخی برای مردم مهمتر است. اگر در این مسیر از زیبایی شناختی زبانی هم بهره ببریم و بعد هنری و عاطفی به داستان بدهیم احتمالا بهتر بتوانیم گذشته را به حافظه عمومی بسپاریم. امروز آن وجهی از گذشته مهم می‌شود که با زندگی روزمره گره بخورد و مفهوم امکانیت را برجسته و محقق کند نه اینکه صرفا امری گذرا و گذشته باشد که در زمان خودش منجمد شده است. منظور از امکانیت هم فراهم کردن امکان تجزیه و تحلیل و استفاده از آن برای زندگی امروز و درک آینده است. در این صورت است که رابطه ما با گذشته یک رابطه تثبیتی می‌شود نه جبرگرایانه. در هرصورت ما ناگزیر هستیم که گذشته را به خاطر بسپاریم و نمی‌توانیم از این مهم فرار کنیم.
 

سید سعید میرمحمدصادق (معاون فرهنگی موسسه خانه کتاب) نیز در این نشست گفت: زمانی که می‌خواستم در رشته تاریخ در دانشگاه تحصیل کنم مدام به من می‌گفتند تاریخ هم مگر نیاز به دانشگاه رفتن دارد؟ این یک واقعیت است که لایه‌های مختلف جامعه، آکادمی و حتی کتابداران مان نسبت به تاریخ حساسیت ندارند و از آن مطلع نیستند. حتی اسناد شخصی مثل شناسنامه و سند ملک و ازدواج هم که به نوعی اسنادی تاریخی هستند هم برای مردم چندان اهمیتی ندارند. در کشورهای توسعه یافته برای تک تک بناها و اتفاقات تاریخی خود یک سند ثبت شده دارند. واقعیت این است که هر اطلاعاتی که داریم قابلیت تحلیل تاریخی پیدا می‌کنند و حتی اسناد هویتی ما نوعی از سند تاریخی هستند.
 
میرمحمدصادق افزود: متاسفانه محتوای درست و اصولی و مکفی هم برای شناخت درست تاریخ و گذشته نداریم و هیچ تشویقی هم برای تولید محتوای درست تاریخی وجود ندارد. ما حتی در حوزه هنر و ادبیات و فرهنگ هم نمی‌دانیم چیزی که استفاده می‌کنیم چه سابقه تاریخی دارد؟ این‌ها همه به سواد تاریخی برمی‌گردد. تاریخ و علوم انسانی ما در حوزه آکادمی باقی مانده و در سطح جامعه جریان نیافته است. با ورود شبکه‌های اجتماعی بیشتر روشن شده که مردم ما چقدر از سواد تاریخی فاصله دارند. در همین حوزه نشر می‌بینیم آمارها اعداد و رقم بالایی برای تولید اثر تاریخی نشان می‌دهد اما وقتی در کتاب‌ها دقیق می‌شویم تنها با کتاب‌سازی مواجهیم یا پایان نامه‌ دانشجویی است که دانشجو به همراه استاد منتشر کرده است. معدود کتاب‌های خوبی هم که نوشته و منتشر می‌شوند دیده نمی‌شوند و نهایتا در تیراژ پایین زیر چاپ می‌روند. این‌ها همه به صورت علی و معلولی باعث می‌شود بگوییم سواد تاریخی جامعه پایین است.

او متذکر شد: ما در حوزه دانش ضعف داریم و حتی حوزه تخصی خودمان را هم مطالعه و دنبال نمی‌کنیم. اغلب کتاب‌های تاریخی خوبی هم که اشاره شد دانشگاهی هستند و به درد عموم نمی‌خورند. حتی وقتی قرار است یک اثر فاخر موسیقیایی تولید شود سازندگان پیشینه شعر را به درستی بررسی نکرده‌اند و به واسطه یک جستجوی اینترنتی ساده دجار اشتباه وحشتناکی شدند! ما سواد تاریخی و سواد ادبی نداریم. حتی سواد سیاسی هم نداریم و اصلا با این حد نازل سواد تاریخی چگونه می‌توان از جامعه تحلیلی داشت؟ باید برای عمومی شدن دانش تاریخ برنامه ریزی کنیم. نوع ارائه عمومی تاریخ باید با ارائه در آموزش و پرورش و دانشگاه متفاوت باشد و طرح جدیدی نیاز دارد.

معاون فرهنگی موسسه خانه کتاب گفت: گنجاندن دو واحد تاریخ اسلام یا تاریخ تمدن ایران در دانشگاه هیچ دردی از بیسوادی تاریخی ما دوا نمی‌کند. نباید متکی به دانشگاه و آموزش و پرورش باشیم و متناسب با هر دوره سنی باید محتوای آموزش تاریخ تولید کنیم. سطح سواد تاریخی آنقدر پایین است که حتی مصدق و جلال آل احمد و کارکرد شورای نگهبان را هم نمی‌شناسیم.
 
میرمحمدصادق تاکید کرد: اگر سوژه تاریخی اتفاقی باشد که برای مخاطب مهم باشد قطعا با آن ارتباط برقرار می‌کند. اگر می‌خواهیم جامعه از گذشته تاریخی خود اطلاع داشته باشد و صرفا پای روایت و داستان وسط نباشد باید بسته‌های افزایش اطلاعات تاریخی فراهم کنیم. مردم تاریخ و هویت خود را دوست دارند. همینکه مدام از کوروش و مصدق و ... حرف می‌زنند یعنی گذشته برایشان مهم است. باید به صورت علمی دست به تولید محتوای تاریخی بزنیم تا منابع نادرست به عنوان منابع تاریخی دست اول به مردم ارائه نشوند. باید استانداردهای علمی درستی برای محتوای تاریخی معرفی کنیم و تنها در سطح دانشگاه هم مسئله را نگاه نداریم تا به سواد تاریخ برای عموم برسیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها