چهارشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۸
حوزه علمیه‌ای نیاز داریم که افرادی مانند طالقانی را بپروراند

مصطفی ملکیان به بررسی چرایی محبوبیت روحانیونی مانند طالقانی در نزد عموم مردم پرداخت و گفت: ما به حوزه علمیه‌ای نیاز داریم که افرادی مانند طالقانی را بپروراند. ما وقتی به این شخصیت‌ها نگاه می‌کنیم، می‌ببینیم که آنان به هیچ عنوان احساس بی نیازی به علوم مختلف و فلسفه نمی‌کردند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، همایش علمی پژوهشی «طالقانی و زمانه ما» (چهارشنبه 22 آبان ماه 1398) در سالن قلم کتابخانه ملی ایران آغاز به کار کرد.

مصطفی ملکیان، متفکر و نواندیش معاصر موضوع سخنانش را به بررسی چرایی محبوبیت روحانیونی مانند طالقانی در نزد عموم مردم اختصاص داد و گفت: باید رمز این مساله را بررسی کرد که چرا بعضی از روحانیون در همه مردم محبوبیت و همدلی ایجاد می‌کنند. یعنی حتی کسانی که آراء و نظرات روحانیت را قبول ندارند یا به دین اسلام عقیده نداشتند، اما این حس را نسبت به برخی از روحانیون دارند.

وی افزود: این پدیده به ندرت در روحانیت یافت می‌شود که در مجالس غیر روحانیت هم نام نیک و طرفدار و شیفتگانی داشته باشند. باید پرسید چرا همه روحانیون از این اقبال برخوردار نیستند و چرا روحانیونی مانند طالقانی از این لحاظ ممتاز هستند؟ رمز این تمایز و تفاوت چیست؟ به عبارتی پاسخ به این سوالات نکته‌ای است که برای آسیب‌شناسی روحانیت دین اسلام و حتی بقیه ادیان می توان آن را به کار برد.

ملکیان برای پاسخ به این پرسش‌ها به وجود هفت عامل اشاره کرد و ادامه داد: نخستین عامل به پیش فرضی ناگفته اما بسیار عمیق در میان روحانیون برمی‌گردد. عاملی که از روز اولی که وارد حوزه می‌شوند به آن‌ها القا می‌شود که همه انسان‌ها بد هستند، به غیر از ما. «ما» کسانی هستیم که اولا بی دین نیستیم و بی دین‌ها همه بد هستند. ثانیا اسلام داریم و بقیه دین‌ها بد هستند. ثالثا در میان مذاهب اسلامی هم ما شیعه هستیم و هر کس شیعه نیست، بد است. رابعا شیعه اثنا عشری هستیم و سایر شیعه‌ها هم بد هستند.

وی افزود: وجود این پیش فرض باعث می‌شود که به لحاظ عاطفی، طلاب نمی‌توانند همه انسان‌ها را دوست بدارند، بر عکس قرآن که تعبیر رحمه‌اللعالمین را دارد و پیامبر نیز الگوی رحمت به همگان بوده است اما آیت‌الله طالقانی و ... این پیش فرض را نداشتند.

این فیلسوف ایرانی در ادامه به عامل دوم پرداخت و گفت: عامل دوم به این بر می‌گردد که ما تقریبا تا صد سال پیش مدرسه‌ای غیر از حوزه علمیه نداشتیم و همه علوم و معارف در حوزه‌های علمیه تدریس می‌شد، به جز فنون و هنرها که در بیرون حوزها آموخته می‌شد. به همین دلیل برای روحانیون این پیش فرض به وجود آمد که ما خواص هستیم و اگر کسی در حوزه علمیه راه نیافته بود جزو عوام محسوب می‌شد و حتی این فکر را داشتند که ما بین خوبان هم خاص خوبان هستیم و دیگران عام خوبان هستند.

ملکیان افزود: این پیش فرض در حالی مطرح است که امروز بخش ناچیزی از علوم در حوزه تدریس می‌شود و 95 درصد از علوم در مدارس دیگر مورد بحث قرار می‌گیرند اما هنوز این پیش فرض از ذهن روحانیت بیرون نرفته است. اکنون حتی علومی مثل فلسفه و کلام هم در خارج از حوزه تدریس می‌شود و افرادی با دانش خیلی بیشتر از روحانیون هم در این علوم وجود دارند. اما طالقانی و ... این پیش فرض را نداشتند و همیشه با دیگران صحبت و نظرخواهی می‌کردند.

وی درباره سومین عامل محبوبیت طالقانی در جامعه گفت: روحانیون باید خادم انسان‌ها باشند. حوزه علمیه نباید مخدوم پرور باشد، بلکه باید خادم پرور باشد. اما امروز روحانیون برعکس آن چیزی هستند که ما از پیامبر و تاریخ اولیا دین می‌دانیم. امثال آیت‌طالقانی در خدمت انسان‌ها بودند و انسان‌ها می‌دیدند که مخدومانی هستند در چهره روحانیت. به عنوان مثال پیامبر چهره و ظاهری داشت که در جمع قابل شناسایی نبود و اما امروز یک روحانی شرایطی معکوس دارد. این تفاوت باعث بروز رفتارهایی از سوی روحانیون می‌شود که خود متفاوت از جامعه فرض می‌کنند و آنان به نوعی تبدیل به خادمین روحانیت می‌شوند اما در رفتار طالقانی و ... چنین رفتارهایی وجود نداشت و در هر جمعی وارد می‌شدند سعی می‌کردند مانند عموم برخورد داشته باشند.

این اندیشمند چهارمین عامل را به مسائل اخلاقی مرتبط دانست و افزود: عامل دیگر به اخلاق و ارتباط آن با مناسک و شعائر باز می‌گردد. ما باید بدانیم اخلاق در درجه اول است و مناسک و شعائر باید در استخدام اخلاق باشند. پیامبر و قرآن این را می‌گویند. اما روحانیت ما فقط به مناسک و شعائر می‌پردازند. این معکوس این اصل است که اگر مناسک و شعائر مزاحم اخلاق باشند، باید اخلاق مقدم باشد. اگر اخلاق را ترجیح بدهی بین مردم همدلی ایجاد می شود، زیرا اخلاق بین تمام انسان‌ها مشترک است. اما مناسک باعث اختلاف و دوری آدم‌ها می‌شوند.

ملکیان حس استغنای حوزه‌های علمیه نسبت به دیگر علوم را عامل دیگری دانست و افزود: در حوزه علمیه ما استغنایی از دیگر علوم احساس می‌شود. آن‌ها احساس می‌کنند نیازی به علوم دیگر ندارند. حتی روحانیونی بودند که آشنایی با علوم جدید را از این دید می‌خواستند که ببیند غربی‌ها چه می‌گویند تا بتوانند بر آنها مغلوب شوند. یعنی شرط غرب‌شناسی را غرب‌ستیزی می‌دانستند.

وی افزود: ما به حوزه علمیه‌ای نیاز داریم که افرادی مانند طالقانی را بپروراند. ما وقتی به این شخصیت‌ها نگاه می‌کنیم، می‌ببینیم که آنان به هیچ عنوان احساس بی نیازی به علوم مختلف و فلسفه نمی‌کردند. فقر خود خواسته، ششمین عاملی بود است که باید به آن اشاره کنم، زمانی هست که کسی ثروت و مکنت ندارد ولی زمانی هست که ثروت و درآمد دارد و می‌تواند مرفه زندگی کند، اما این کار را نمی‌کند، چون می‌خواهد فقر را برای مردم قابل تحمل کند. یعنی اگر نمی‌تواند فقر را به صورت عینی از میان ببرید، حداقل می‌تواند به صورت ذهنی این درد را برای فقرا کم کند. به عبارتی با اینکه می‌تواند مرفهانه زندگی کند، اما نهایتا مثل متوسط مردم زندگی کنیم.

ملکیان در ذکر آخرین دلیل محبوبت طالقانی در میان مردم تاکید کرد: دیگر ویژگی این افراد این است که زمان پریش نیستند. زمان پریشی از آفت‌های مهم است. روحانیون در زمان دیگری زندگی می‌کنند و مخاطبان آن‌ها هم در زمان دیگر. مسلم است وقتی دو گروه از افراد در زمان‌های متفاوت زندگی می‌کنند هیچ همدلی و درکی نمی تواند میان آن‌ها به وجود آید. این صحبت‌ها از سر خیرخواهی است. اگر بناست دین در جامعه وجود داشته باشد، باید نمایندگان دین کاری بکنند که مردم جذب شوند، نه اینکه خود دلیل دوری مردم از دین شوند.




در این همایش، محمدمهدی جعفری، دبیر کمیته علمی همایش، به ایراد سخنانی پرداخت و گفت: مرحوم طالقانی در تلاش بود تا زمینه مردم سالاری را ایجاد کرد. او در رفتار و گفتار بر این اصول ایستاد، زندان‌ها و تبعید را تجربه کرد.

وی که خود از همراهان طالقانی در زندان بود، افزود: طالقانی پیش از پیروزی انقلاب دغدغه این را داشت که مبادا پس از پیروزی کسانی به فکر تصفیه حساب‌های شخصی بیفتند، بنابراین پیوسته عفو، گذشت و رحمت را سفارش می‌کرد. او همچنین به ضد انقلاب سفارش می‌کرد مبادا دست به اقدامی بزنند که مردم ناراحت و جامعه ضربه ببیند.

دبیر کمیته علمی همایش طالقانی و زمانه ما گفت: او دشمن ستمگران و یاور ستمدیدگان بود، معتقد به گفتگو بود و شرکت همه مردم در اداره امور کشور را از صدر تا ذیل خواهان بود. طالقانی قسط و عدل در امور مادی و معنوی را حق همه مردم می‌دانست. آیت‌الله طالقانی کتاب «تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله» که رساله‌ای سیاسی از محمدحسین نائینی بود را با مقدمه و توضیحات احیا کرد و به زبان روز درآورد.

وی با اشاره به انتقاداتی که طالقانی پس از پیروزی انقلاب از روند تحولات داشت تصریح کرد: تندروی، بی برنامگی، جنگ تحمیلی، سهم خواهی‌ها و کینه‌توزی‌ها باعث شد ملت ایران از اهداف خود دور شوند و مسیر ما کج شد. بنابراین نسل‌های دوم و سوم و چهارم پس از انقلاب، امروز با اهداف آن بیگانه شده‌اند و می‌گویند چرا انقلاب کردید؟

جعفری با تاکید بر این که خطر انقطاع نسل روز به روز بیشتر شده، گفت: برای متوجه ساختن نسل جدید با اهداف و اصول شخصیتی که تا زنده بود در تلاش برای حفظ و پاسداری این اهداف و اصول بود، حدود یک سال پیش فکر برگزاری چنین همایشی، در میان خانواده و برخی علاقه مندان آیت‌الله طالقانی پیش آمد. به اعتقاد آنان برگزاری سالگرد به تنهایی کافی نبود، هر چند سال‌ها مراسم سالگرد مرحوم طالقانی در خانه به صورت خصوصی برگزار می‌شد.

وی افزود: ما به این فکر افتادیم تا با برگزاری این همایش آن اصول و اهداف را در معرض عموم قرار دهیم. لذا فراخوان دریافت مقالات منتشر شد که در نهایت 80 مقاله از داخل و خارج کشور دریافت شد و پس از داوری 20 مقاله برای ارائه در همایش آماده شد. بعد از پایان همایش هم این مقالات به همراه 30 مقاله دیگر که مورد تایید کمیته داوران قرار گرفته است در مجموعه‌ای به چاپ خواهد رسید.

وی در پایان سخنانش تاکید کرد: امیدوارم با تمام شدن این همایش، فکر و اهدافی که برای حفظ و احیای اندیشه های اسلامی اصیل وجود دارد ادامه پیدا کند. نه تنها برای آیت‌الله طالقانی بلکه برای همرزمانش، مانند مرحوم بازرگان، مطهری، شریعتی و دیگرانی که درد اسلام و مردم را داشتند و می خواستند اسلام اصیل را به مردم ارائه بدهند.



سپس اشرف بروجردی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی گفت: امروز کسانی که با نام مجاهد نصوح آیت‌الله طالقانی خو گرفته‌اند در این همایش شرکت کرده‌اند، کسانی که به آیت‌الله طالقانی به عنوان تجلی‌گر خلق حسن و مروج سیر و سلوک علوی و نبوی علاقه دارند.

وی افزود: آیت‌الله طالقانی پدری بود که فراگیری پدری او هیچ حد و مرزی نمی‌شناخت، مگر در برابر ظلم. طالقانی دارای آرامشی بود که فرصت تفکر در سایه این آرامش برایش فراهم بود. نوای او همیشه در گوشمان است، که آیات وحی را در گوشمان زمزمه می‌کرد تا یاد بگیریم به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست / عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست.

رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی در ادامه گفت: زمانی که هنگام پخش برنامه «قرآن در صحنه» همه وجودمان گوش بود تا یاد بگیریم چگونه زندگی کنیم و رواداری را چگونه وارد زندگی خود کنیم و عامل آن باشیم. امروز در اینجا در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، در گنجینه علم و دانش، نام یاد و آموزه‌های آیت‌الله طالقانی را تکریم می‌کنیم تا نسل آینده بداند، ذخیره علمی و فرهنگی این کشور حاصل چه تلاش‌هایی است.

وی افزود: او پدر بود برای مردمش و هدایتگر و راهنمای هر کسی بود که به سخنانش گوش فرا می‌داد. ای معلم عزیز و ای فقیه زمان شناس و ای منادی رحمت، باشد که مروت و مدارا به خودمان و دیگران متذکر شویم.

همچنین در بخش‌های دیگری از این مراسم کلیپ تصویری از فعالیت‌های انقلابی اعظم طالقانی که به تازگی در گذشته بود، پخش شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها