پنجشنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۸
چربش وزن تاریخ بر تخیل در «سوءقصد به ذات همایونی»

رمان «سوءقصد به ذات همایونی» اثر رضا جولایی در نشستی به میزبانی خانه کتاب گرگان از سسوی جمعی از اهالی قلم و دوستداران حوزه ادبیات داستانی، تحلیل و بررسی شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در گلستان، «سوءقصد به ذات همایونی» رمانی به قلم «رضا جولایی» داستان ترور محمدعلی شاه قاجار است. این رمان تاریخی دوره‌ای از تاریخ ایران را روایت می‌کند که مدرنیته وارد ایران می‌شود و تقابل آن با سنت‌ها را نشان می‌دهد. این رمان که مربوط به اواخر دوره مشروطه بوده و پس‌زمینه بخش‌های آن واقعی است، قصه روشنفکری را روایت می‌کند که قصد ترور محمدعلی شاه را دارد. به بهانه این واقعه، شخصیت ایرانی‌ها هم بررسی می‌شود. کتاب «سوءقصد به ذات همایونی» را نشر چشمه در 280 صفحه منتشر کرده است.

در آغاز این نشست که در محل کتاب‌فروشی خانه کتاب گرگان برگزار شد، خسرو بنایی شاعر و نویسنده گلستانی و از چهره‌های فعال در جلسه‌های «سه‌شنبه‌های تحلیل داستان» کتاب‌فروشی خانه کتاب گرگان، درباره این رمان گفت: می‌توان داستان «سوءقصد به ذات همایونی» رضا جولایی را نوعی داستان-تاریخ در یک برهه از تاریخ انقلاب مشروطیت دانست؛ اما نوعی از داستان که بر قاعده تاریخ واقعی بنا شده است. حتی اسامی و مکان‌ها و حتی خود رخدادها انگار نعل به نعلِ حوادث پیش می‌روند و برای همین وزن تاریخ بر سبکی تخیل سنگینی می‌کند.

وی افزود: راوی اصلی داستان نه‌تنها وقوف همه‌جانبه به تاریخ دارد بلکه دائماً خط‌ و ربط تاریخ را با داستان برقرار می‌کند. برای همین راوی نه در موقعیت سایه‌روشن و یا نامریی که در وسط معرکه است. شخصیت‌ها را معرفی می‌کند و رخداد اصلی داستان را پیشاپیش در همان مدخل داستان به تصویر می‌کشد و آن چگونگی سوءقصد به جان محمدعلی شاه است. همه آدم‌های داستان ربط مستقیم به خود رخداد دارند و درعین‌حال یک روایت مذکر از پیشینه یک تشکیلات انقلابی و مخفی است.

بنایی یادآور شد: اما مخاطبی که از جزئیات پیرامتن مطلع نیست بخشی از لذت خود را در عدم شناخت از زمینه تاریخ عصر مشروطه از دست می‌دهد. ولی راوی داستان این مشکل را حل کرده و با شرح جزییات در هر فصل سرگذشت کاملی از شرکت‌کنندگان در سوءقصد می‌دهد؛ از حسین که در گود و بیغوله‌های جنوب شهر به دنیا آمد و در فقر مطلق بزرگ‌شده بود تا زینال اسکویی که دانشجوی دانشگاه مسکو بود و جذب اندیشه‌های باکونین شده بود. از حیدرخان و عباس که فرزند طبیب ناراضی عصر ناصرالدین‌شاه بودند و بالاجبار به تفلیس رفتند و درس خواندند و از اولین انقلابیون سوسیال‌دمکرات بودند که با رهبران انقلاب روسیه ارتباط داشتند و در میان کارگران مهاجر در قفقاز به روشنگری و سازمان‌دهی می‌پرداختند. از افسری تزاری به نام شلوا ایلیا که زندان بان بود و تحت تأثیر زندانی انقلابی به نام کریم قرار می‌گیرد.

وی ادامه داد: راوی داستان انگار زبان خود تاریخ است یا همان روح آشکار تاریخ که خُرده‌داستان‌های هر یک از افراد یک گروه مارکسیستی را برای اقدام به سوءقصد را شرح می‌دهد. در غالب فضای داستان این فرم گزارشی - توصیفی است که پروسه تطور شخصیت را از یک جایگاه فکری به جایگاه جدید پیش می‌برد. انگار داستان در انحصار حافظه هدایت‌گر دانای کل است. برای همین باورپذیری داستان از خصلت طبیعی گفتگو شکل نمی‌گیرد. ما در داستان قهرمان‌هایی داریم که از درون کسب‌وکار و اجتماع بحران‌زده و مهاجران اواخر عصر ناصری و مشروطیت به هم رسیده‌اند، انقلابیونی با منشأ طبقاتی گوناگون اما باهدفی مشترک.

خسرو بنایی گفت: قهرمان‌های داستان جولایی گاهی فاقد پیشینه تاریخی‌اند اما برخی از آن‌ها مثل حسین و یا ایلیا و کریم بعد از طی یک حادثه ناگوار در مدار عصیان و برانگیختگی انقلابی قرار گرفته و در یک تصمیم بدل به چهره شدند جولایی درجایی از داستان که از دیالوگ استفاده می‌کند به قهرمانش چهره ملموس‌تر و زنده‌تری می‌بخشد و بهتر و واقعی‌تر شخصیت‌ها و تفاوت‌هایشان را نشان می‌دهند. حتی کشمکش‌ها، خصلت داستانی‌تری پیدا می‌کند و تاریخ بیشتر در روایت تخمیر می‌شود. برای همین نبض تاریخ در درون داستان می‌زند بااینکه داستان از محتوای پرانرژی و پرماجرا می‌توانست برخوردار باشد ولی شکل روایت آن در گفتن منجمد و ایستاست. غیر از بخش نخست داستان که ریتم ملتهب و تابع وجه خودبه‌خودی کنش روایی است؛ مابقی انگار از منبع حافظه تاریخی بیان می‌شود.
 

 
وی تصریح کرد: درواقع مابعد از بخش اول داستان و ناکامی سوءقصد کننده‌ها، به سفری درون زندگی عاملان قصه می‌رویم تا از زنجیره سرگذشت‌ها و ماجراها، به نقطه آغاز برسیم. مؤلفه‌ای که در سرتاسر داستان مواج است، هم‌جواری داستان و ناداستان کنار هم است. ناداستان چسبیده به تاریخ سپری‌شده است و داستان زائیده تخیل است که با خصلت نابه‌هنگام خود، روایت را عریض و مفصل می‌کند. در ناداستان، تحلیل و قضاوت و وجه ایجابی دخیل است در داستان وجه نامریی و خودبه‌خودی و شورآفرین آن.

سپس علیرضا ابن‌قاسم از دیگر اهالی قلم در استان گلستان و شاعر و قم به دست در حوزه ادبیات داستانی، اظهار کرد: پیکره رمان «سوءقصد به ذات همایونی» بر تاریخ سوار است و زبانی که جولایی از آن بهره گرفته، با داستان هماهنگ است.

وی افزود: جولایی از اصطلاحات و واژه‌هایی که بعضاً مهجور و یا به حاشیه رانده‌شده‌اند، به‌خوبی استفاده کرده و به‌نوعی به این شکل، باعث ماندگاری و گسترش وجوهی از ادبیات کهن ما می‌شود.

ابن قاسم ادامه داد: ترسیم فضای اجتماعی سیاسی ایران و پرداخت شخصیت‌های ایرانی در این اثر به‌خوبی به چشم می‌آید و از آن می‌توان به‌عنوان یکی از ویژگی‌های داستان یاد کرد.

وی افزود: البته در رابطه با فضای سیاسی روسیه و آدم‌هایی مثل لنین و استالین بسیار سطحی برخورد کرده و به‌نوعی ضعفش به‌حساب می‌آید.

ابن‌قاسم در پایان سخنانش، گفت: کار خوب جولایی در این رمان این است که وی نه به‌عنوان دانای کل واحد بلکه از زبان تک‌تک افراد به نقل روایت می‌پردازد.

در ادامه جلسه مریم موسوی از علاقه‌مندان به ادبیات داستانی درباره اثر جولایی، گفت: در این رمان شخصیت‌ها تضادهای مشهودی با هم دارند و تنها به دلیل هدف مشترک رهایی از ظلم و رسیدن به آزادی دست یاری به هم داده‌اند. نویسنده گویی کوشیده با کنار هم قرار دادن این تضادهای شخصیتی به داستان عمق ببخشد. کشیش و جوانان کمونیست، حسین فقیر و عباس و حیدر متمول، زینال عاشق و شیک، عذاب وجدان کریم از قتل پیرزن و خونسردی بیش‌ازحد حسین همه و همه در کنار هم باهم جذابیتی بی‌نظیر به داستانی می‌بخشد که قرار است پایانی خونین داشته باشد.

وی ادامه داد: در میان شخصیت‌های داستان «سوءقصد به ذات همایونی» زنی وجود ندارد؛ تنها سایه زن در زندگی شخصیت‌های اصلی هست که از میان تصاویر و گاهی هم رؤیاها رخ می‌نمایاند؛ گویی زن و معشوق در داستان تاریخ مردانه ایرانی جایی ندارند.

موسوی در خاتمه، گفت: این اثر می‌تواند بهترین اثر نویسنده باشد؛ از دل شخصیت‌های واقعی و تاریخ مثلاً حقیقی و پرتردید سکانسی را که در دل تاریکی شب رخ می‌دهد انتخاب کرده و تصاویر را خودساخته و شفاف می‌کند تا آنچه داستان باید بگوید پررنگ‌تر از تاریخ باشد و این تاریخ نیست که داستان را می‌سازد، مانند رمان‌های تاریخی، بلکه این داستان است که تاریخ را در کار رضا جولایی هویت می‌بخشد.

سپس سارا سعیدی از دانش‌آموختگان ادبیات فارسی و داستان‌نویس گرگانی، درباره داستان «سوءقصد به ذات همایونی»، گفت: اولین سؤالی که بعد از خواندن این رمان می‌شود مطرح کرد، این است که اگر رویداد تاریخی را (آنچه معروف و مشهور است) از متن داستان برداریم، چه می‌ماند؟ اینکه آیا روایت روابط و حوادث توانسته به‌عنوان رویدادی داستان و تاریخ را مسئله کند؟
 

وی افزود: حضور تاریخ به‌عنوان واقعه‌ای مستقر و متقن و راوی در آن به‌شدت آشکار است و معتقدم هر اتفاق پیرامونی در داستان را می‌گیرد.

سعیدی ادامه داد: در داستان زبان نه زبانی مربوط به زمانی درگذشته و نه امروز و نه در چیزی خاص‌تر به سر می‌برد. از همین رو امکانی را که مشخصاً در و با زبان می‌افتد را ابتر می‌کند.

وی گفت: مناسبات شخصیت‌ها به‌عنوان مبارزین سیاسی اجتماعی باسابقه و گذشته‌هایی متنوع اساساً دست نداده و کلام اثر به بلندبلند نطق کردن یک داننده می‌ماند.

یادآوری می‌شود، رضا جولایی متولد سال ۱۳۲۹ در تهران است و کتاب‌های «حکایت سلسله پشت کمانان»، «جامه به خوناب»، «شب ظلمانی یلدا»، «حدیث دردکشان»، «تالار طرب‌خانه»، «جاودانگان»، «نسترن‌های صورتی»، «باران‌های سبز» و «سیماب و کیمیای جان» از آثار این نویسنده‌ به شمار می‌آید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها