سه‌شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۸ - ۱۵:۴۲
ابراهیم‌آبادی: شانه‌های دانشگاه خسته از باری است که به دوش کشیده است

فراستخواه گفت: در تاریخ اکنون ما دانشگاه ایرانی یک سرزمین، یک خاک و یک قلمرو است. این قلمرو مستعمراتی شده و به این معنا طرح دانشگاه در ایران شکست خورده است، اما پایان نیافته است و طرحی ناتمام است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نخستین پنل از همایش ملی «مطالعات فرهنگی و اجتماعی آموزش عالی، علم و فناوری» با موضوع دفاع از دانشگاه و با حضور مقصود فراستخواه، حسین ابراهیم‌آبادی، نسرین نورشاهی، رضا صمیم و وحید احمدی، صبح روز سه‌شنبه 14 آبان در پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی برگزار شد.
 
در ابتدای این نشست، مقصود فراستخواه سخنان خود را با عنوان «خصیصه ژانوسی دانشگاه و آموزش عالی در ایران» ارائه داد. او با بیان اینکه دانشگاه موضوع گلایه اجتماعی شده است گفت: به این گلایه دانشگاهیان هم پیوسته‌اند و از فساد در دانشگاه گله می‌کنند اما در پس این نگون بختی‌ها، نیمه پنهان دانشگاه وجود دارد که اغلب از دید دانشگاهیان هم دور می‌ماند.
 
به گفته فراستخواه: دانشگاه بخشی از طرح مدرنیته ایرانی است و طرح مدرنیته ایرانی ناتمام است، پس دانشگاه هم در ایران یک پروژه ناتمام است.
 
وی به عملکردهای ضمنی دانشگاه اشاره و بیان کرد: دانشگاه گروه‌های مرجع را تغییر می‌دهد، نظام نوین دانایی و معرفتی ارائه می‌دهد، وضع ذهنی جامعه را تغییر می‌دهد، سپهری عرفی برای ذهنیت اجتماعی ایرانیان و اداره کشور ارائه می‌دهد، در گروه‌های منزلت، سبک زندگی و منابع مشروعیت تغییر ایجاد می‌کند. طبقه متوسط را فعال می‌کند و به تحرک اجتماعی دامن می‌زند و فرصت و بستری برای هویت یابی برای دانشجویان فراهم می‌سازد.
 
به گفته فراستخواه: دانشگاه میدانی برای انقلاب آرام زنان در ایران شده است و تغییراتی در فراماسیون اجتماعی ایجاد می‌کند.
 
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی افزود: دانشگاه به جریان‌های اجتماعی دامن می‌زند، تولید محتوا و فضای اجتماعی می‌کند و در ساخت‌یابی مجدد جامعه نقش دارد.
 
این پژوهشگر حوزه آموزش عالی گفت: در تاریخ اکنون ما دانشگاه ایرانی یک سرزمین، یک خاک و یک قلمرو است. این قلمرو مستعمراتی شده و به این معنا طرح دانشگاه در ایران شکست خورده است، اما پایان نیافته است و طرحی ناتمام است.

فراستخواه بر اساس داده‌های میدانی و اولیه با تأکید بر پایان‌نیافتگی طرح دانشگاه در ایران گفت: به‌رغم شکست‌خوردگی، دانشگاه در درون خود لاجرم پویایی‌هایی دارد و تبدیل به یک توده بحرانی، چگالی معرفتی، اجتماعی و هیجانی شده است. این چگالی جریانی از تولید محتوا دارد و الزاما با آنچه شورای انقلاب فرهنگی و وزارت علوم می‌خواهد یکی نیست. دانشگاه با ایدئولوژی جلو نمی‌رود و عملکردی ضمنی دارد که چکه کرده و اندک اندک جاری می‌شود. دانشگاه میدان، باشگاه اجتماعی، فضا، ارتباطات اجتماعی و... تولید می‌کند.
 
او ادامه داد: این جرم و چگالی به مشکلات آن قابل تقلیل نیست، هر چند بساط و عملکرد ضمنی آن برچیده نمی‌شود و هم چنان در برساخته‌شدن آینده ایران نقش مهمی خواهد داشت.
 
وی در پایان سخنان خود تأکید کرد: باید به این بیاندیشیم که بر دانشگاه چه می‌رود و به آینده فرهنگ جامعه ایرانی تأمل کنیم.

در ادامه این نشست حسین ابراهیم‌آبادی عضو هیئت‌علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگ و اجتماعی و مدیر مرکز نشر دانشگاهی، در سخنرانی‌ای با عنوان «مناقشه بر سر آموزش عالی ایران؛ ایده هایی برای دفاع از دانشگاه»، ضمن تقدیر از خدمات علمی دکتر محمدامین قانعی‌راد گفت: اصرار بر «دفاع از دانشگاه» در چندین سخنرانی رسمی داشته و دارم. دلیل آن ساده است؛ زیرا به شکل رسمی مثلا در صدا وسیما و وزارت علوم به گذشته آموزش عالی حمله می‌شود. این نقد از آغاز دهه نود شروع شده و موانع و مسائل دانشگاه مطرح شده است اما در یکی دو سال اخیر «مناقشه» بر سر دانشگاه بالا گرفته است و از هر سو چه از درون و چه از بیرون دانشگاه نقد می‌شود. مشخص نیست این نقد درباره چیست و در این نقدها دانشگاه و دانشگاهیان در معرض اتهام قرار گرفته‌اند.
 
رئیس مرکز نشر دانشگاهی در ادامه افزود: بی‌تردید پیش روی دانشگاه مشکلاتی قرار گرفته است اما باید دو موضوع را در این میان جدی گرفت؛ نخست باید پرسید اگر منتقدان امروز در دهه شصت پشت میز مدیریتی بودند چه تصمیمی می گرفتند و دیگر اینکه دانشگاهیان باید چه کنند؟
 
 
وی اظهار کرد: هسته اول تحولات پیش از انقلاب در دانشگاه بوده است. تحصن روحانیون پیش از انقلاب در مسجد دانشگاه بود و بعد از انقلاب در همه دوره‌ها دانشگاه مرکز تحولات بوده است و هنوز امروز تکیه گاه اصلی دولت است.
 
ابراهیم‌آبادی با بیان اینکه دانشگاه پاسخ به سیل خواسته های اجتماعی داده است تأکید کرد: امروز بعد از ۴۰ – ۵۰ سال به جای حمایت و تقدیر از دانشگاه به آن حمله می شود. شانه‌های دانشگاه خسته از باری است که در چند دهه اخیر به دوش کشیده است. دانشگاه کار بزرگی کرده و امروز نیازمند حمایت و قدردانی است.
 
وی در دفاع از دانشگاه به مسأله دیگری اشاره و بیان کرد: بحث دیگر این است که دانشگاهیان باید چه کنند؟ و در این حوزه آموزش عالی دچار بن بست تئوریک شده است. نظریه روشنی برای عبور از شرایط موجود وجود ندارد و نقد گذشته در این میان نوعی فرار رو به جلو محسوب می‌شود. دانشگاه امروز پیچیده شده و آن‌قدر با منابع قدرت و مسائل سیاسی و فرهنگی گره خورده است که علوم اجتماعی به معنای میان رشته‌ای باید ایده روشنی پیش روی مسائل آن بگذارد. اهالی دانشگاه باید کمک کنند که چگونه از وضعیت کنونی عبور کنیم.
 
وی روندهای مجازی شدن فضا، محلی‌گرایی، مدارهای سنتی برنامه‌ریزی درسی و شتاب فناوری را مؤثر بر آموزش عالی و پیچیدگی آن دانست و خاطر نشان کرد: ما به جای اینکه تمرکز کنیم چگونه از این اوضاع عبور کنیم، گرفتار نقد شده ایم.
 
در ادامه، رضا صمیم دیگر عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در سخنرانی‌ای با نام «تفسیری جامعه‌ پدیدارشناسانه از دانشگاه ایرانی به مثابه امکانی برای تجربه آزادی» گفت: تاریخی که دانشگاه ایرانی از سر گذرانده قابل دفاع است و البته تهاجم به دانشگاه امر تازه‌ای نیست. از همان ابتدای شکل‌گیری این نهاد علمی دو دسته به آن حمله کردند. یکی سنت‌گرایان و دیگری روشنفکرانی که این نهاد را به رسمیت نمی‌شناختند.
 
او افزود: نمونه‌هایی از این حمله را به‌عنوان نمونه از قلم کسانی مانند عباس اقبال آشتیانی در اوایل دهه سی می‌توانیم بخوانیم. نسل اول اساتید دانشگاه نظیر بدیع‌الزمان فروزانفر وکاظم عصار نیز اعتقادی به دانشگاه نداشتند و به دیده تحقیر با آن مواجه می‌شدند. این روند تا کنون ادامه داشته و امروز هم کسانی مانند سیدجواد طباطبایی و دیگرانی که در پی شکل‌دهی به آکادمی موازی هستند چنین مواجهه‌ای با دانشگاه دارند. دانشگاه از حیث شکل دادن به یک هویت مدرن قابل دافاع است.
 
او همچنین گفت: برای گذار از وضع موجود ابتدا باید گروه‌های ذی‌نفعی که خواهان دانشگاه هستند را بشناسیم. دولت، خانواده و فرزندان سه گروه ذی‌نفع هستند که هر یک به دلایلی متمایل به حفظ نهاد دانشگاه هستند. پیمایش‌های موجود نشان می‌دهد که حدود 70 درصد جوانان هنوز معتقدند که اگر به عقب برگردند همچنان تحصیل در دانشگاه را انتخاب می‌کنند و این نمودی از تمایل به دانشگاه در میان جوانان است.
 
به اعتقاد صمیم: خواستنی شدن دانشگاه نزد دولت و خانواده دلیل مناسبی برای دفاع از دانشگاه نیست ولی میل جوانان به دانشگاه بهترین دلیل برای دفاع از آن است. دانشگاه تنهایی جایی است که برای فردی که تازه به جوانی پا گذاشته تجربه آزادی را فراهم می‌سازد.
 
او افزود: دانشگاه فضایی است که امکان عملی بیرون آمدن از ساختارهای انقیادآور را فراهم می‌سازد و برخی مخالفان دانشگاه، مخالفان این آزادی هستند.
 
دیگر سخنران این پنل نسرین نورشاهی بود. او گفت: انتقاداتی که به دانشگاه در حال حاضر صورت می‌گیرد در این زمینه است که دانشگاه در خدمت جامعه نیست و در برج عاج خود مانده است.
 
نورشاهی افزود: تغییر نگاه به دانشگاه اجتناب ناپذیر است اما این نباید از بیرون به دانشگاه تحمیل شود. خود دانشگاهیان می‌دانند که نیاز به تغییر و تحمیل تغییر از بیرون معنا دار نیست. از اساس اولین‌بار این دانشگاهیان بودند که گفتند دانشگاه باید از برج عاج روشنفکری به کف جامعه بیاید.
 
به گفته این پژوهشگر دانشگاه متوجه شده است که به جای دولت باید حواسش متوجه ذی‌نفعان بیرونی باشد یکی از دغدغه‌های دانشگاه اکنون این است که وجه‌اش در افکار عمومی چگونه است. اگر اجازه دهیم تغییر دانشگاه درونزا باشد موفق می‌شویم و گرنه راه به ترکستان می‌بریم.
 
سخنران بعدی نشست وحید احمدی نیز با تأکید بر اینکه ما در وضعیتی پارادوکسیکال به سر می‌بریم گفت: باید نگرش بنگاهی به دانشگاه را کنار بنهیم و به اقتضائات حضور دانشگاه در یک ساخت حکمرانی خوب تن بدهیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها